خودآگاه

معنی کلمه خودآگاه در لغت نامه دهخدا

( خودآگاه ) خودآگاه. [ خوَدْ / خُدْ ] ( ص مرکب ) بی واسطه آگاه بچیزی. بدون تعلیم آگاه به امری. شناسنده چیزی بخودی خود.

معنی کلمه خودآگاه در فرهنگ فارسی

( خود آگاه ) بی واسطه آگاه بچیزی بدون تعلیم آگاه بامری .

جملاتی از کاربرد کلمه خودآگاه

خودآگاه نی خسرو از این خبر چو بشنید بگریخت زآن تاجور
خودآگاه بی خسرو از این گزند نشسته به آرامگاه ارجمند
به تعجب نگاه و کرد وبگفت کز همه بهتری تو خودآگاه
این گونه جنبه‌های ناخودآگاه شخصیت در نوع رفتارهای زن و مرد اهمیت بسزایی دارد. که این قسمت‌ها مکمل‌هایی برای نقاب هستند.
چو شو ذوق خودآگاهی‌ات زین سخن برو دست در دامن شرع زن
رو ز خودآگاه شو چون پیر راه تا بود همراه تو سرّ الاه
سپاه از دو رویه خودآگاه نه کسی را سوی پهلوان راه نه
ریاضی‌دان ورزیده مجهز به یک سری اصول و فنون با دامنه کاربرد وسیع ساده می‌باشد که می‌تواند از آن‌ها در حالت‌های مختلف استفاده نماید. این اصول و فنون وابسته به موضوعی ویژه نبوده و در کلیه شاخه‌های ریاضی قابلیت استفاده را دارند. ریاضی‌دان به این اصول فکر نمی‌کند بلکه به‌طور ناخودآگاه از آن مطلع می‌باشد. یکی از این اصول اصل ناوردایی است؛ و اما اصل اکسترمال زمانی که بحث دربارهٔ تبدیلات است استفاده می‌شود. در این مقاله به بحث دربارهٔ اصل اکسترمال خواهیم پرداخت که دارای کاربردهای پردامنه‌ای می‌باشد. به این اصل روش متغیر هم گفته می‌شود. با این روش می‌توان به اثبات‌های بسیار آسان دست یافت.
رو بزن جام کز این نکته خودآگاه شوی در نظر شعر صغیرت اگر اغراق آید
به عنوان مثال نگرانی‌ها و ترس‌های ناخودآگاه ما ممکن است به صورت ناشناخته و در سطح آگاهی مانیفست شوند، اما با تحلیل و درک ذهن نیمه خودآگاه می‌توان این ترس‌ها را شناسایی و مورد مدیریت قرار داد.
تو باب الله میدان مرتضی را ز خودآگاه میدان مرتضی را
وی که دانش آموختهٔ دانشگاه پیتسبورگ است، دکترای خود را از دانشگاه درکسل گرفته، و هم‌اکنون ریاست فعلی مرکز مطالعات خودآگاهی دانشگاه آریزونا است.