جیب بر
معنی کلمه جیب بر در لغت نامه دهخدا

جیب بر

معنی کلمه جیب بر در لغت نامه دهخدا

جیب بر. [ ب ُ ] ( نف مرکب ) برنده جیب. دزد. طرار. سارق. نوعی از دزدان طرار.

معنی کلمه جیب بر در فرهنگ معین

(بُ ) (ص فا. ) دزدی که پول و مال کسان را از جیب آنان برباید، کیسه بر.

معنی کلمه جیب بر در فرهنگ عمید

دزدی که پول مردم را از جیب آنان می رباید، کیسه بر.

معنی کلمه جیب بر در فرهنگ فارسی

( صفت ) دزدی که پول و مال کسان را از جیب آنان برباید کیسه بر.

معنی کلمه جیب بر در دانشنامه عمومی

جیب بر (فیلم). جیب بر ( Pickpocket ) فیلمی فرانسوی در ژانر درام، محصول سال ۱۹۵۹ و به کارگردانی روبر برسون است. نقش اصلی فیلم را مارتین لاسال برعهده دارد که در آن زمان بازیگری غیرحرفه ای بود. نقش دختر فیلم را ماریکا گرین بازی می کند. جیب بر نخستین فیلم برسون است که فیلمنامه اقتباسی ندارد.
برسون در مصاحبه ای گفته است که با ساختن این فیلم قصد داشته حال و هوایی را که یک دزد در آن قرار می گیرد تداعی کند.
مانند فیلم خاطرات یک کشیش روستا بخشی از زمان فیلم به نوشته های پروتاگونیست اختصاص دارد و مانند فیلم محکوم به مرگی گریخته است صدای قهرمان اصلی بیشتردر صداهای روی فیلم شنیده می شود تا در دیالوگ ها.
میشل ( مارتین لاسال ) در یک مسابقه اسب دوانی جیب یکی از تماشاگران را می زند. او خیالش راحت است که کسی او را ندیده، اما هنگام خروج از میدان مسابقه ناگهان دستگیر می شود. بازرس ( ژان پله گری ) به دلیل نداشتن مدارک کافی برای اثبات جرم، میشل را آزاد می کند. میشل می گوید پول نقد همراه داشتن که جرم نیست.
میشل به دیدن مادرش می رود و با ژان ( ماریکا گرین ) آشنا می شود. ژان از او خواهش می کند بیشتر به مادرش سر بزند. ژاک با ژان قرار می گذارد و میشل را هم دعوت می کند. میشل یک ساعت مچی می دزدد و بعد، از ژان و ژاک جدا می شود. مدتی بعد مجدداً به بازرس برمی خورد. بازرس از او می خواهد روز بعد کتاب جورج برینگتون دربارهٔ جیب بری را به او نشان بدهد. میشل با کتاب به اداره پلیس می رود. بازرس سرسری نگاهی به کتاب می اندازد. میشل به خانه اش برمی گردد و درمی یابد که ماجرای کتاب بهانه ای بوده تا پلیس خانه را تفتیش کند. با این حال، پلیس مخفیگاه پول های میشل را پیدا نمی کند.
مدتی بعد مادر میشل می میرد. او به همراه ژان در مراسم ختم شرکت می کنند. بعدتر، بازرس برای دیدن میشل به خانه اش می آید و به او می گوید مدتی قبل مقداری پول از مادرش سرقت شده بود. وقتی مادر فهمیده دزدی کار پسرش است از شکایتش صرف نظر کرده. بازرس می رود و میشل تصمیم می گیرد از کشور خارج شود.
میشل به فرانسه بازمی گردد و دوباره به یک مسابقه اسب دوانی می رود. این بار در حین ارتکاب جرم دستگیر می شود. ژان در زندان به ملاقات او می آید.
• مارتین لاسال - میشل
• ماریکا گرین - ژان
• ژان پله گری - سربازرس
• پیر لی ماری - ژاک
• دالی سکال - مادر
• هنری کاساگی - شریک جرم ۱
• سزار گاتگنو - تماشاگر
جیب بر (فیلم ۱۹۷۴). جیب بر ( به هندی: Pocket Maar ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۴ و به کارگردانی رامش لاکانپال است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، سایرا بانو، پریم چوپرا و نظیر حسین ایفای نقش کرده اند.

معنی کلمه جیب بر در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جیب بر یکی از انواع سارق است که از جیب لباس دزد ی می کند و حد او در شرع مشخص شده است
به دزدی که پول یا مالی را با تردستی از جیب دیگری می رباید، جیب بر گویند.
حد جیب بر
از احکام آن در باب حدود سخن رفته است.هرگاه جیب بری، از جیب رویین لباس باشد که آشکار است، حد سرقت (قطع انگشتان) بر دزد جاری نمی شود، بلکه مال دزدیده شده از او گرفته و تعزیر می شود؛ لیکن اگر از جیب لباس زیرین باشد، حد سرقت بر جیب بر جاری می گردد.

معنی کلمه جیب بر در ویکی واژه

دزدی که پول و مال کسان را از جیب آنان برباید، کیسه بر.

جملاتی از کاربرد کلمه جیب بر

تو کف موسوی از جیب برآر جلوه ده ساغر خورشید مثال
امام دهم آنکه با عقل اول ز یک جیب برکرده روز ازل سر
سده بیستم آغازی شدید و عجیب برای لیبرالیسم بود. جنگ جهانی اول باعث بروز چالش‌هایی اساسی برای دموکراسی‌های لیبرال بود، گرچه در آخر این دموکراسی‌ها پیروز میدان جنگ بودند و این پیروزی فقط مختص به جنگ نبود بکله در مصاف با کمونیسم و سلطنت طلبان هم پیروزی از آن لیبرال‌ها بود. جنگ باعث فروپاشی شکل‌های سابق دولت‌ها بود از جمله، امپراتوری‌ها و دولت‌های دودمانی. تعداد جمهوری‌های اروپا در پایان جنگ به سیزده رسید، در حالی که در زمان آغاز جنگ این تعداد تنها سه جمهوری بود. نمونهٔ این اتفاقات از جمله فروپاشی و شکست سلسله‌های پادشاهی در روسیهٔ آن زمان نیز اتفاق افتاد.
سر چو ز جیب برزنی جلوه بامداد را صبح دمد به روی تو حرز «و ان یکاد» را
و اندر حکایات یافتم که ابراهیم ادهم گفته است که: چون به بادیه رسیدم پیری بیامد و مرا گفت: «یا ابراهیم، می‌دانی که این چه جای است، تو بی زاد و بی راحله می‌روی؟ گفتا: من دانستم که او شیطان است. چهار دانگ سیم با من بود که اندر کوفه زنبیلی فروخته بودم؛ از جیب برآوردم و بینداختم و نذر کردم که بر هر میل چهارصد رکعت نماز کنم. چهار سال اندر بادیه بماندم و خداوند -تعالی- به وقت بی تکلّف روزی می‌رسانید و اندر آن میان خضر پیغامبر را -علیه السّلام- با من صحبت افتاد و نام بزرگ خداوند -تعالی- مرا بیاموخت. آنگاه دلم به یکبار از غیر فارغ شد.
چو غنچه پاک دهانی سرآمدست اینجا که سر به جیب برد گلشنی برون آرد
تا سر از جیب برآورد دلم چون قدسی دست در دامن آن طره خم در خم زد
عرفی یکی از جیب برآور سر مستی این محمل عمر است که بر دوش وداعی است
در گشاد کار من هر کس سری در جیب برد عقده ای دیگر به کار مشکلم افزوده شد
بهر قبسی ز آتش گل شاخ شکوفه از جیب برون کرده چو موسی ید بیضاست
دست ازین جیب برون آر که آل فرعون نتوانند سیه کرد ید بیضا را