معنی کلمه جاوه در لغت نامه دهخدا
جاوه. [ وَ ] ( اِخ ) نام ولایتی است از دریابار. ( شرفنامه منیری ) ( برهان ) ( آنندراج ). جزیره بزرگی در بحرالجزائر سوئد که دارای 40000000 ( چهل میلیون ) تن سکنه است و مهاجرین هولاند در آنجا بسیارند و دارای چند کوه آتشفشان میباشد و قهوه و ادویه بسیاری از آنجا بخارج حمل میشود. ( از ناظم الاطباء ). نام جزیره ای به اقیانوس هند. مؤلف الموسوعةالعربیه آرد: بزرگترین و معتبرترین جزیره اندونزی است بین سوماترا و بالی واقع شده ومساحت آن و جزیره مادورا رویهم 51032 میل مربع است. بین 49 تا 50 میلیون تن سکنه دارد که از نژاد مغول و مسلمانند. در وسط جزیره سلسله جبالی امتداد یافته که در قسمت هائی از آن آتشفشانی وجود دارد. نصف اراضی آن مزروعی و نصف دیگر جنگل است. آب و هوای آن گرم است و بارندگی زیاد میشود و همین امر سبب شده که کشت و زرع در آنجا مکرر میشود. عمده زراعت آنجا قهوه ، کاکائو، چای ، کینا، کائوچو و ساج است. مهمترین شهرهای آن جاکارتا ( که پایتخت اندونزی است )، سورارایا یا سومارانج باتاویا. تا سال 1520 یک کشور هندی بود و در این تاریخ حکومت های محلی در آنجا تشکیل شد. سپس کمپانی هند شرقی هلندی بر آنجا دست یافت و در زمان جنگهای ناپلئون انگلیسیها بر آنجا تسلط یافتند و دوباره در 1816 م. بدست هلندیها افتاد و مردم بومی را نیز در اداره امور شرکت دادند و در 1942 بدست ژاپنیها افتاد و چون در 1946 هلندیها باز قصد تسلط بر آنجا کردند اهالی مخالفت کرده و مقاومت مسلحانه میکردند و این مبارزه تا 1949 ادامه یافت و منتهی بتشکیل حکومت جمهوری اندونزی گردید. ( از الموسوعةالعربیة صص 260 - 261 ). اعراب قدیم و هم اکنون حضرمیها و حجازیها و بعضی از مصریها این نام را بر همه جزایر اندونزی اطلاق کرده و میکنند. ( از هذه هی اندونیا چ قاهره ص 18 ).