ترح

معنی کلمه ترح در لغت نامه دهخدا

ترح. [ ت َ رَ ] ( ع مص ) اندوه گین شدن. ( از تاج المصادر بیهقی ) ( از زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). محزون گشتن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || فرودآمدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
ترح. [ ت َ رَ ] ( ع اِ ) اندوه. ضد فرح. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اندوه و غم که ضد فرح است. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). حزن و غم. ( المنجد ). غم. ( اقرب الموارد ): ما الدنیا الا فرح و ترح ؛ ای سرور و غم. ( اقرب الموارد ). ج ، اتراح. ( المنجد ) :
گه شرف گاهی سعود و گه فرح
گه وبال و گه هبوط و گه ترح.مولوی.ما التصوف قال وجدان الفرح
فی الفؤاد عند اتیان الترح.مولوی.و زمانی مزدوج به فرح و ساعتی منزه از برح و ترح نیر برج برج سعادت با زهره زهرا اقران یافت. ( دره نادره چ شهیدی ص 256 ).
ترح. [ ت َ ] ( ع اِ ) فقر و درویشی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : و از حصول آن استعداد، فرحی بی برح و فرجی بی ترح... دریابند. ( دره نادره چ شهیدی ص 13 ).
ترح. [ ت َ رِ ] ( ع ص ) کم خیر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از المنجد ). || بسیاراندوه. ( از المنجد ).

معنی کلمه ترح در فرهنگ معین

(تَ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) اندوه ، حزن .

معنی کلمه ترح در فرهنگ عمید

اندوه، حزن.

معنی کلمه ترح در فرهنگ فارسی

کم خیر . یا بسیار اندوه .

معنی کلمه ترح در ویکی واژه

اندوه، حزن.

جملاتی از کاربرد کلمه ترح

هم به ترحم کند عاقبت الامر کار بر سر مستان کند جام مصافات را
آناستازی که به عنوان روان‌سنج شناخته می‌شود، بر آنچه که به اعتقاد او استفاده مناسب از تست‌های روان سنجی است تمرکز کرد. همان‌طور که در یک آگهی ترحیم گفته شد، او کمک‌های مفهومی عمده‌ای در درک شیوه‌ای که رشد روانشناختی تحت تأثیر عوامل محیطی و تجربی قرار می‌گیرد، انجام داد. نوشته‌های او تفسیر دقیقی در مورد ساخت آزمون و کاربرد مناسب آزمون‌های روانشناختی ارائه کرده است. به گفته آناستازی، چنین آزمایش‌هایی فقط آنچه را که آزمایش‌کننده در آن زمان می‌داند، آشکار می‌کرد. آنها نمرات آزمون را توضیح ندادند. به‌علاوه، هر اندازه‌گیری روان‌سنجی باید این را در نظر بگیرد که استعداد وابسته به زمینه است. آناستازی بر اهمیت نقش آزمایشگر برای انتخاب صحیح، انجام و ارزیابی آزمون‌ها تأکید کرد.
از چه پس نبود ترحم سوی تو هر کسی تیغی کشد بر روی تو
دل سخت تو و امید ترحم، هیهات طمع مرغ چه از بیضه فولاد کنیم
رحم در دور تو زان چشم سیه جستن خطاست کافر خونخواره کی بر کس ترحم می‌کند
دردست در دل من باشد علاج وصلش بر من ترحّمی کن چون درد را دوایی
همان طور که پروفسور ویلیام ال. دیویدسون در آگهی ترحیم بین در کتاب ذهن می نویسد: «در مرگ دکتر بین، روانشناسی متحمل زیان بزرگی شد؛ اما آموزش و اصلاحات عملی نیز همینطور است. به ندرت می توان فیلسوفی را یافت که علایق فلسفی را با علایق آموزشی و عملی ترکیب کند و همچنین نیرویی فعال در جامعه ای باشد که در آن ساکن است. چنین ترکیبی اینجا بود. از قدردانی آن کوتاهی نکنیم.»
کم دیده ایم بر رخ زرد و سرشگ آل رنگ ترحم از روش چرخ نیلگون
بودند. مرگ، مثل هر آنچه که در مادر همدمش رخنه کرده بود، همه احساسات و مهربانی و ترحم او را گرفته بود. فقط
ماندویل بسیار خوب احساس می‌کرد که اگر طبیعت در راستای حمایت از عقل به آنها ترحم نمی‌کرد، هرگز با وجود تمام اخلاقیات خود، چیزی جز هیولا نبودند. اما او در نظر نگرفت که تمامی فضایل اجتماعی که می‌خواست در انسانها زیر سؤال ببرد به تنهایی از این ویژگی، سرچشمه می‌گیرد. در حقیقت، به‌طور کلی برای نژاد انسان، سخاوت، عفت، انسانیت، اگر ترحم نسبت به افراد ضعیف نیست، چیست؟
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به کارت سبز، فروید: عشق مخفی، هودینی، آمریکایی زشت، فایرفاکس، روز بیست و هفتم، شهر بی‌ترحم، آنا، بیگ شو و پرده آهنین اشاره کرد.
روزنامهٔ دیلی نیوز بر این باور است که جکسون «خشم» خود را در این ترانه با ایجاد موسیقی‌ای که این حس را به شنونده می‌دهد که وسایلی در حال شکستن هستند ابراز می‌کند. روزنامهٔ واشینگتن تایمز هم نوشته: «شرحی بسیار سریع، دعوت بسیار به ترحم، بسیار جنجال‌برانگیز و نمایش شمایلی از رفتار پلیس در پس‌زمینهٔ آن».
پس سلامش کرد گرم و اوستاد جست از جا لب به ترحیبش گشاد
نشد ز راه ترحم غمین ز قتل (سحاب) غمین بود که روا گشته یک تمنایش
نبود اگر حمایت دادار دستگیر، افسر، ترحمی به دل قاتل تو نیست
اخترحمیدخان(زاده ۱۵ ژوئیه ۱۹۱۴ – درگذشته ۹ اکتبر ۱۹۹۹) یک دانشمند پاکستانی در زمینه توسعه اقتصادی و علوم اجتماعی بود. او توسعه روستایی مشارکتی را در پاکستان و سایر کشورهای در حال توسعه ترویج داد و به‌طور گسترده‌ای از مشارکت جامعه در توسعه حمایت کرد. مشارکت ویژه او ایجاد یک پروژه جامع برای توسعه روستایی، مُدل کامیلا (۱۹۵۹) بود. به خاطر این کار برنده مدال رامون ماگسایسای از فیلیپین و دکترای افتخاری حقوق از دانشگاه ایالتی میشیگان شد.
آگهی ترحیم یا اعلامیهٔ فوت دعوتنامه‌ای است از جانب صاحبان عزا و اقوام نزدیک متوفی برای دعوت از دوستان و آشنایان وی به‌ منظور شرکت در مراسم عزاداری. آگهی فوت ممکن است توسط یکی از عزاداران به‌شکل یک اعلامیهٔ مستقل منتشر شود یا در یک روزنامه یا نشریه چاپ شود. به‌هرحال، اصلی‌ترین کاربرد این اعلامیه‌ها، اطلاع‌رسانی از مرگ و زمان و مکان اجرای مراسم عزاداری است.
به‌درستی مشخص نیست که نخستین آگهی‌های ترحیم در چه زمانی منتشر شده‌اند. در اروپای قرن شانزدهم، آگهی‌های ترحیم ساده‌ای در مطبوعات درج می‌شدند. این آگهی‌ها فقط شامل نام، تاریخ تولد و مرگ و علت مرگ بودند. همچنین نام بستگان متوفی هم در این آگهی‌ها درج می‌شد. از اواخر قرن نوزدهم، روزنامهٔ تایمز اقدام به نشر آگهی‌های مفصل‌تری شامل شعر، زندگی‌نامه یا دعایی کوتاه برای متوفیان کرد.
نیروهای امنیتی وابسته به حکومت در ۲۲ آذر ۱۴۰۱ مانع حضور تعداد زیادی از مردم که قصد شرکت در مراسم سوگواری او را داشتند، شدند. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی درهای مسجدی را که قرار بود مراسم ترحیم مجیدرضا رهنورد در آن برگزار شود، بستند و از ورود مردم و برگزاری مراسم جلوگیری کردند. همچنین پس از بسته شدن در و جلوگیری از حضور مردم، برخی مردم شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی و در حمایت از خیزش ۱۴۰۱ ایران سر دادند.
در صیدگاه عشق همه زخم کاری است اول ترحمی که به نخجیر می‌کنند