جدانی

معنی کلمه جدانی در لغت نامه دهخدا

جدانی. [ ج َدْ دا ] ( ص نسبی ) نسبت است به جدان بن جدیلةبن اسدبن ربیعةبن نزار. ( از لباب الانساب ). و رجوع به جدان شود.

جملاتی از کاربرد کلمه جدانی

بخود نتوان رسید آنجا، ولیکن گر شوی بیخود از آن اوج هوا می‌پر به بال و پر وجدانی
بیان حال خود ز انصاف کردم وانگه اوصافش بود هم بهره گیرد از تو جهای وجدانی
درنمی آید به ظرف گفتگو اسرار عشق هر چه وجدانی است آن را ترجمان در کار نیست
شهاب‌الدین احمد بن محمد مَقدسی اَثری شهرت‌یافته به احمد بن عُبَّیِّه (۳۰ دسامبر ۱۴۲۷ - ۵ دسامبر ۱۴۹۹م) قاضی، فقیه و شاعر عربی فلسطینی بود. ابتدا در زادگاهش قدس دانش آموخت و مدتی قاضی همان‌جا منصوب شد. مصیبتی برای او پیش آمد و وابستهٔ کلیسای قیامت گشت. به دمشق کوچید و آنجا در مسجد جامع اموی به وعظ پرداخت. او را عالمی واعظ و شاعری وُجدانی وصف کرده‌اند.
ترا زالفاظ گوناگون صفات جانفزا بیرون که ادراک معانی نی بیانی هست وجدانی
علی مطهری در اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ گفت: «حقوق‌های نجومی از لحاظ قانونی توجیه داشت زیرا در دولت دهم دست مدیران عامل بانک‌ها را باز گذاشته بودند تا حقوق‌های خود را افزایش دهند. به همین دلیل این مسئله از لحاظ قانونی ایرادی نداشت اما از لحاظ وجدانی و اینکه فاصله حقوق‌ها بسیار شده بود، ایراد داشت.»
موجود حقیقی بجز از ذات خدا نیست مائیم صفات و صفت از ذات جدانیست
ابوبکر بن احمد دمشقی بهرام‌آبادی شهرت‌یافته به ابن جوهری دمشقی (۱۹ نوامبر ۱۵۶۰ - درگذشتهٔ پس از ۱۶۲۱م) ادیب و شاعر شامی ایرانی‌تبار بود. شعر او را سهل و روشن وصف کرده‌اند اما تقلید و آرایه‌پردازی دارد. بیشتر در فن شعر وجدانی، غزل و شکوائیه سرود. مقطعات او را بهترین بخش اشعارش در سبک و معنی دانسته‌اند.
وان کلام از قبیل وجدانی است همه دانند این چه نادانی است
جاهلا اشراق وجدانی است این منطق الطیر سلیمانی است این
که حسن و صنعت این قصر و باغ نتوان یافت بچشم و گوش، که وجدانی است وجدانی
لیک این غرق فنا وجدانی است نی حدیث صوفی خرقانی است
بدین خرمی گلستانی کجاست بدین فرخی گنجدانی کجاست