تجمل

معنی کلمه تجمل در لغت نامه دهخدا

تجمل. [ ت َ ج َم ْ م ُ ] ( ع مص ) نکوحالی نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). آراسته شدن و جمال و نیکویی روی رابر خود بستن. ( شرح قاموس ). خود را زینت دادن و آراسته شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شأن و شکوه و جمال و آرایش خود نمودن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). آراستن و نیک ساختن خود را. ( از اقرب الموارد ). خود را زیبا نمایاندن به آراستن و تکلف در گفتار. ( قطر المحیط ). آرایش نمودن. ( فرهنگ نظام ). || ( اِ ) آنچه آراستن را بکار آید. وسایل زینت و آرایش. آنچه موجب نشان دادن شکوه و خودنمایی باشد : 
پار از ده اندرآمد چون مفلسی غریب 
بی فرش و بی تجمل و بی رنگ و بی نگار.فرخی.صواب چنان نمود ما را که فرزند امیر سعید را با تو بفرستیم ، ساخته با تجملی بسزا. ( تاریخ بیهقی ). آنچه رسم است که اولیاء عهود را دهند از غلام و تجمل و آلت... ما را فرمود. ( تاریخ بیهقی ). بی اندازه مال... بیش از حد و از هر چیزی که از زینت و تجمل پادشاهی بود. ( تاریخ بیهقی ).
چونکه نیندیشی از سرایی کآنجا
با تو نیاید سرای و مال و تجمل.ناصرخسرو.نامه ای فرمود نوشتن به والی بلخ تا برمک را به دمشق فرستد و اگر صد هزار دینار در برگ راه و تجمل او را بکار آید بدهد. ( تاریخ بخارا ). به اختیاربه قلعه غزنه رفت و به حبس رضا داد و اسباب تجمل تفصیل کرد و به سلطان فرستاد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 360 ). سلطان از جهت رفع درجت و اعلای مرتبت پسر، هرات به او داد با اموال بسیار و تجمل فراوان وزینت و ساز پادشاهانه. ( ایضاً ص 396 ). || ( مص ) خود را مسکین و مستمند نشان ندادن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ): و اذا تصبک خصاصة فتجمل. ( اقرب الموارد ). || پیه گداخته را خوردن. ( شرح قاموس ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): تجملی و تعففی ؛ یعنی پیه گداخته بخور و مانده شیر را که از پستانست بیاشام. ( اقرب الموارد ). || به اشتر نشستن. شترسواری :
لک التسع من الثمن و بالکل تحکمت 
تجملت تبغلت و ان عشت تفیلت.
صقر البصری در حق عائشه ( از منتهی الاَّمال ص 171 ).
تجمل. [ ت َ ج َم ْ م ُ ] ( اِخ ) حکیم سیدعظیم الدین حسین. از مردم لکهنوست ، فکرش بلند و طبعش نیکو. از وطن مألوف رخت به شهر مدرس کشید و در آنجا به کسب علوم از بحرالعلوم ملک العلماء شیخ عبدالعلی لکهنوی کوشید و از طرف سرکار انگریزی بعهده افتای دائر و سائر شهر ترچناپلی مضاف به ملک مدرس مأمور گردید. در علم طب مهارت کامل داشت و در 1220 هَ. ق. جهان گذران را گذاشت.

معنی کلمه تجمل در فرهنگ معین

(تَ جَ مُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - زینت یافتن . ۲ - اسباب و اثاثة گرانبها داشتن .

معنی کلمه تجمل در فرهنگ عمید

۱. آنچه برای افزودن بر شکوه یا زیبایی به کار می رود.
۲. خودآرایی.

معنی کلمه تجمل در فرهنگ فارسی

آراسته شدن، زینت یافتن، خودرازینت دادن، خود آرا
۱- ( مصدر ) زیور بستن آذین کردن . خود آراستن . ۲- مال و اثاث. گرانبها داشتن ۳- ( اسم ) خود آرایی . ۴- ( اسم ) جاه و جلال خدم و حشم سامان بزرگی . جمع : تجملات .

معنی کلمه تجمل در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تجمّل، مبحثی در فقه و حدیث به معنای زینت دادن است.
تجمل در لغت به معنای خود را زینت دادن و آراستن است، و به صورت اسمی به معنای وسایل آرایش و آنچه موجب نشان دادن شأن و شکوه باشد.
تجمل در قرآن
این واژه در قرآن کریم نیامده، اما از واژه های هم ریشه با آن یک بار جمال و هفت بار جمیل آمده است.بعلاوه، در قرآن به بلامانع بودن استفاده از زینت تصریح و به زینت کردن هنگام عبادت توصیه شده است، کما اینکه به جلال و شکوه تجمل آمیز و آراستگی برخی پیامبران نیز اشاره شده است.
تجمل در سیره اهل بیت علیهم السلام
سیره پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام نیز مؤید این است که تجمل به خودی خود ناپسند نیست و حتی ممدوح است.درباره پیامبر اکرم نقل کرده اند که همیشه عطر می زد، به طوری که از بوی خوشش شناخته می شد و در سفر ، شانه و آیینه و روغن برای موی سر و مسواک و سرمه به همراه داشت، انگشتر نقره به دست می کرد و عبای خز و لباسهای نقشدار و زیبا می پوشید. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که خداوند تجمل را و این که انسان خود را زیبا نشان دهد، دوست دارد و زندگی نکبت بار و آشفته را دشمن می دارد، زیرا خداوند وقتی به بنده اش نعمتی عطا می کند، دوست دارد که اثر آن را در زندگی او ببیند.امام صادق درباره چگونگی تجمل، به لباس پاکیزه و بوی خوش و خانه زیبا و تمیز اشاره کرده اند. همچنین وقتی شخصی از ایشان درباره کسی پرسید که لباسهای فاخر زیادی دارد و خود را با آن ها می آراید (یتجمّلُ بِها)، حضرت او را مسرف ندانست و آیه ۷ سوره طلاق را تلاوت فرمود. ائمه علیهم السلام در هنگام عبادت زینت می کرده اند و لباسهای خوب می پوشیده اند.
← توصیه های ائمه به تجمل
...

معنی کلمه تجمل در ویکی واژه

زینت یافتن.
اسباب و اثاثة گرانبها داشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه تجمل

بلبل چو غنچه تنگدل از بی نوایی است گل را رخ از نشاط تجمل شکفته است
اشک دریا دل کجا و ساحل دامان کجا گریه ایم عرض تجمل در بیابان می دهد
سرانجام تحت تأثیر ساختمان پیچیده اجتماعات بشری و عوامل فردی و روانی و اجتماعی و حس رقابت و باور به جنبه‌های جادویی و پزشکی زیورها و گوهرها و مهره‌ها، به کار بردن زیور آلاتی چون گوشواره‌ها و خلخال‌ها که با نگین‌ها و سنگ‌های قیمتی گران‌بها و نیمه قیمتی آراسته می‌گردیدند شدت و اهمیت فراوانی پیدا نمود و با تبادل کالا و بازرگانی رواج و گسترش جهانی یافت چنان‌که رفته رفته بکار گرفتن این دست اشیا تجملی و زینتی جزو عادات و آیین عمومی جوامع بشری شده‌است.
و گفت، «هرکه بامداد برخیزد و بیشتر همت وی بر دنیا باشد وی نه از دوستان خدای تعالی است، و چهار خصلت ملازم دل وی باشد: اندوهی که بریده نشود و شغلی که از آن فارغ نگردد و درویشی ای که هرگز به توانگری نرسد و امیدی که هرگز به نهایت نرسد» و به بوهریره گوید، «یک روز رسول (ص) فرمود: خواهی که دنیا به جملگی به تو نمایم؟ و مرا دست بگرفت و به سر سرگین دانی برد که اندر وی استخوان مردم و استخوان چهارپای و خرقه پاره ها و پلیدیهای مردم بود و گفت: یا اباهریره! این سرهای پرحرص و آز بوده است همچون سرهای شما و امروز کله سراست بی پوست و زود خاکستر شود و این نجاستها طعامهای الوان است که به جهد بسیار به دست آوردند و چنین بینداختند که هم از وی می گریزند و این خرقه ها جامه تجمل ایشان است که باد می برد و این استخوان ستوران و مرکب ایشان است که بر پشت ایشان گرد جهان همی گردیدند. این است جمله دنیا. هرکه بر دنیا همی گرید جای گریستن است». پس هرکه حاضر بودند همه بگریستند و رسول (ص) گفت، «دنیا را تا بیافریده اند میان آسمان و زمین بیاویخته اند که حق تعالی در وی ننگریسته است و در قیامت گوید مرا به کمترین بندگام خویش ده. گوید خاموش ای ناچیز! نپسندیدم در دنیا که تو کسی را باشی. امروز پسندم؟» و گفت (ص)، «روز قیامت گروهی همی آیند کردارهای ایشان چند کوههای تهامه همه به دوزخ فرستند». گفتند، «یا رسول الله! همه اهل نماز باشند!» گفت، «نماز کنند و روزه دارند و شب نیز بی خواب باشند ولکن چون از دنیا چیزی یابند در وی جهند».
بازار کالاهای تجملی نیز در چین به سرعت در حال گسترش است و ۲۷٫۵ درصد سهم جهانی این کالاها را به خود اختصاص داده است. رشد اقتصادی کشور همچنین به تورم مصرف‌کننده شدیدی منجر شده و و دولت را وادار به دخالت بیشتر کرده است. نابرابری اقتصادی در چین در چند دهه اخیر افزایش داشته و به سطح بسیار بالایی رسیده است. در سال ۲۰۱۴ شاخص جینی این کشور به رقم ۵۵ رسیده که بسیار بالاتر از میانگین جهانی است.
مراسم ازدواج شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج و کاترین میدلتون بالغ بر ۱۱ میلیون دلار هزینه در برداشته‌است. در کلیسا به منظور پایین آوردن هزینه‌ها، از گل‌آرایی خبری نبود و به جای آن از درختچه‌های کوچک برای تزئین استفاده شده بود. گروه برنامه‌ریزی مراسم سعی کرده بود از تجملات بکاهد و هزینه‌ها را پایین بیاورد.
هر تجمل که دارد از پی کیر بدهد وان دنس نگردد سیر
در دورهٔ انسان گرایی هیجان انگیز رنسانس پاپ‌ها … ارزش‌ها و سبک زندگی شهریاران غارتگر دولت شهرهای ایتالیا را اقتباس کردند. فرمانروایان ثروتمند، خوش سلیقه و بی‌وجدان ایتالیا که مدام با هم در ستیز بودند، به دلیل چند دستگی و حوزهٔ محدود قلمرویشان، چیزی بیش از حاکمانی ناهمساز نبودند. شش پاپ (شامل الکساندر ششم، پاپی که جیرولامو خشمگینش ساخته بود)، در بازتولید مال اندوزی و تجمل طلبی، از سرمشق‌های خود دست کمی نداشتند، و به خاطر جایگاه برترشان، معمولاً حتی بدتر بودند.
دم عرضست چرا عرض تجمل نکند فیض را وقت ظهورست چه پنهان دارد
جایی که بود تجمل ذاتی او زین نوع تجمل به چه کار آید یار
دماغ غیرت من طرفی از سامان نمی‌بندد ز اسباب تجمل آنچه من دارم حذر دارم
سنگاپور یکی از کشورهایی است که بیشترین شمار میلیونر را دارد به طوری که از میان هر شش خانوار سنگاپوری، یک خانوار دارایی بیش از یک میلیون دلار آمریکا به شکل نقد دارد. این رقم منهای املاک، کسب و کارها و کالاهای تجملاتی است که اگر این موارد نیز محاسبه شود تعداد میلیونرها بیشتر خواهد شد چون قیمت ملک در سنگاپور در میان کشورهای دنیا جزو گران‌ترین‌هاست. در سنگاپور دولت حداقل دستمزد اعلام نمی‌کند چون بر این باور است که تعیین این شاخص به رقابت‌پذیری آسیب می‌زند. همچنین سنگاپور در میان کشورهای توسعه‌یافته یکی از کشورهایی است که بالاترین نابرابری درآمدی را دارند.
فردی به نام هری گوردون سلفریج که بنیانگذار زندگی تجمل گرایانه و رؤیایی آمریکایی ست؛ کسب و کارش را در لندن شروع می‌کند…
غافل مشو، ز حال گدایان کوی عشق؛ تا هست از متاع خجالت تجملی
و آن گروه و تجمل دنیا و آن رویت که اوست مایه عار
هر ملک و تجمل که اهم بود ز فلک دهر آن همه افکند به شاه اسمعیل