دستبرد. [ دَ ب ُ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) دست بردن. بازی و گرو بردن از حریف. ( برهان ). بازی بردن. ( آنندراج ). بردن بازی. ( از انجمن آرا ). گرو برای حریف. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). سبقت گیری : به هر دست خواهی برون آی با من ز تو دستبرد و ز من بردباری .انوری.تا جهان رسم دستبرد نهاد دستبردی چنین ندارد یاد .نظامی ( از آنندراج ).- دستبرد از کسی یا چیزی بردن ؛ گرو و سبق از او بردن. بر او پیشی گرفتن : تکاور دستبرد از باد میبرد زمین را دور چرخ ازیاد میبرد.نظامی. || فره و بازی دادن. ( برهان ). بازی دادن. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). || دست بردن. تصرف کردن. تصاحب کردن : چو بازارگان در دیارت بمرد بمالش خیانت بود دستبرد.سعدی. || سرقت. دزدی. ربودن چیزی از کسی یا از جائی به چابکی. دزدی با زرنگی و چرب دستی. به نهانی دزدیدن از جائی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به دستبرد زدن در ردیف خود شود. || غارت آوردن بر خصم. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). غارت آوری. || تاخت. حمله. هجوم : نیای مرا نام شیروی گرد به نخجیر شیرش بدی دستبرد.فردوسی.بردی دل نگار به یک دستبردعشق جان ماند و دست خون شد و آن هم تو می بری.مکی طولانی.پسر کاکوو اصحاب اطراف آرمیده و بر عهد ثبات کرده که دستبردنه. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 263 ). خروج جالوت و دستبرد داود بر او... در عهد کیقباد بود. ( فارسنامه ابن البلخی ص 40 ). چون ز پا کوفتن برآسودند دستبردی به باده بنمودند.نظامی.چو همت سلاحست در دستبرد بگو تا کنیم آنچه داریم خرد.نظامی.ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر شکنج گیسوی سنبل ببین بروی سمن.حافظ.پیش از آن روزی که بخت از وصل خوشحالم کند دستبرد هجر میترسم که پامالم کند.؟درختان از دستبرد خزان عریان و ابر از فرقت بحر گریان گشت. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || مالش. ( اوبهی ). - دستبرد دیدن ؛ مالش دیدن : اینجا که آمده بودند دستبردی دیدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 581 ). آن جماعت از دریا نهری... بودند و دستبرد تمام بدید. ( جهانگشای جوینی ). || کار نمایان کردن. فتح و فیروزی و چابکدستی. ( برهان ) ( شرفنامه منیری ) ( از لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). غلبه و فیروزی. ( غیاث ) :
۱. دزدی. ۲. چپاول، غارت. ۳. [قدیمی] تردستی. ۴. [قدیمی] چیرگی. ۵. [قدیمی] تصرف. ۶. [قدیمی] پیشی و سبق بردن * دستبرد از چیزی بردن: [قدیمی، مجاز] بر چیزی پیشی گرفتن: تکاور دستبرد از باد می برد / زمین را دور چرخ از یاد می برد (نظامی۲: ۱۴۵ ). * دستبرد زدن: (مصدر لازم ) ۱. دزدی کردن، چیزی را ربودن. ۲. غارت کردن. ۳. حمله و هجوم بردن.
معنی کلمه دستبرد در فرهنگ فارسی
دزدی، چپاول، غارت، تردستی، چیرگی، تصرف ( مصدر ) ۱ - بازی کردن و گرو بردن از حریف . ۲ - دزدی چپاول غارت . ۳ - قدرت دلیری . ۴ - تر دستی چیرگی چابکدستی . ۵ - سبقت پیشی . ۶ - تصرف . ۷ - فتح پیروزی . ۸ - فریبکاری بازی دادن . دست برده غارتیده غارت زده
معنی کلمه دستبرد در دانشنامه عمومی
دستبرد اشاره به جرمی دارد که طی آن فردی تلاش می کند یک چیز ارزشمند فرد دیگری را بزور با تهدید و در معرض ترس قرار دادن قربانی از وی بگیرید. در کامن لا و این جرم به شکل «هرگونه محروم سازی دایمی فردی از دارایی های خویش و بوسیله زور یا تهدید» تعریف شده است. دستبرد (فیلم ۱۹۸۵). دستبرد ( به انگلیسی: Hold - Up ) یک فیلم سینمایی کمدی جنایی محصول مشترک فرانسه و کانادا به کارگردانی الکساندر آرکادی با بازی ژان - پل بلموندو، کیم کاترال، گی مرشان، ژان - پیر ماریل و ژاک ویره است. دستبرد (فیلم ۲۰۲۰). دستبرد ( به فرانسوی: Hold - up ) فیلمی تبلیغاتی بر پایه شبه علم به کارگردانی پی یر بارنریاس محصول سال ۲۰۲۰ این فیلم دربارهٔ بیماری کووید - ۱۹ است و در روز نهم نوامبر ۲۰۲۰ بر روی شبکه اینترنت منتشر شد. در حالی که در روزهای نخست این مستند جنجالی پولی بود، سازندگان آن تصمیم گرفتند برای «افشای پنهانکاری صاحبان قدرت» آن را به صورت رایگان در اختیار همگان قرار دهند. در این فیلم نکات و گزاره هایی بیان می شود که نادرستی آن ها ثابت شده و در محقل های علمی مورد پذیرش نیستند. این فیلم در پایان ادعا می کند که ویروس کرونا بخشی از برنامهٔ گلوبالیست ها برای قتل عام انسان ها است. هولد - آپ با تأکید بر سیاست های متناقض فرانسه دربارهٔ ماسک شروع می شود؛ حقیقتی که هیچ کس و حتی دولت امانوئل ماکرون توان پاسخگویی به آن را ندارد. در جریان موج اول شیوع ویروس کرونا، فرانسه با وجود الزام قانونی به داشتن ذخایر عظیم ماسک های جراحی و ان۹۵، به خاطر فروش تدریجی، مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان با قحطی ماسک روبه رو شد. دولت در زمان قرنطینه اول تأکید می کرد که زدن ماسک برای غیربیماران نه تنها ضرورتی ندارد، بلکه ممکن است مضر هم باشد. بعد از خرید و تولید کافی ماسک، نپوشاندن صورت در این کشور تا ۱۳۵ یورو جریمه دارد. ماجرای استفاده و ممنوعیت استفاده از هیدروکسی کلروکین، داروی تجویزی پروفسور دیدیه رائولت بخش بزرگی از این مستند را به خود اختصاص می دهد. این باور به شکل گسترده در میان شهروندان فرانسوی وجود دارد که بدون انجام یک تحقیق علمی جامع، ممنوعیت تجویز این داروی پرسابقه ضدویروس، تنها برای بازرگرمی رمدیسیور، داروی پیشنهادی شرکت گیلئاد ایالات متحده صورت گرفته است. هولد - آپ با انگشت گذاشتن بر تحقیقات ناقص مجله علمی لانست و رد مقاله این ژورنال تراز اول پزشکی، دو روز پس از انتشار، بر این نتیجه گیری تأکید می کند. محدودیت های حقوق و آزادی های شهروندان در جریان قرنطینه سراسری در گفتگو با چند وکیل، حقوقدان و نماینده مجلس شورای ملی فرانسه مطرح می شود. دست کم یک وکیل و یک جامعه شناس هشدار می دهند که قوای اجرایی «قدر قدرت» فرانسه که محصول قانون اساسی جمهوری پنجم است، با تکیه بر هراس شهروندان، روند از بین بردن آزادی ها را شروع کرده و اگر با واکنش مناسبی روبه رو نشود، این رویکرد را به شدت ادامه خواهد داد.
معنی کلمه دستبرد در ویکی واژه
rapina نیرو، دلی دزدی، چپاول. مهارت.
جملاتی از کاربرد کلمه دستبرد
یک دختر جوان به همراه دو دوستش به بانکی بزرگ دستبرد می زنند تا پول مورد نیاز برای درمان پدر بیمارش را بدست بیاورند...
مدارک و اسناد دولتی و حقوقی چندی وجود دارند که به سال نهم پادشاهی اریب-مردوک و سال سیزدهم حکومت جانشین وی منتسب میباشند و این مدارک و اسناد باعث شدهاند که تاریخنگاران و باستانشناسان اینگونه تصور کنند که اریب مردوک میبایستی حداکثر تا سال ۷۷۰ پ.م. به حکومت رسیده بوده باشد. سند حقوقیای که به سال نهم سلطنت وی منتسب میباشد، از فروش زمینی وسیع ویژه چراگاه حکایت دارد. این چراگاه بهطور آشکاری در همسایگی زمینی که متعلق به یک شیخآرامی بود، قرار داشت. این مطلب نشان میدهد که در این زمان، آرامیان عوض اینکه به دستبردها و یورشهای موقتی و زودگذر بپردازند، بیشتر به سکونت دائمی و همیشگی در حدود بابل روی آورده بودند.
هدف این وبگاه مبارزه با تقلبهای دانشگاهی بهخصوص دستبرد فکری است که توسط دانشجویان و استادان انجام میگیرد.
ز دستبرد قضا رنگ شنبلید گرفت رخش که بودی مانند یاسمین طری
کنسولگری عراق در خرمشهر چند بار در تاریخهای ۱۱ و ۲۶ اکتبر و یکم و هفتم نوامبر ۱۹۷۹ (مهر و آبان ۱۳۵۸) مورد حملات زشتی قرار گرفت. در و پنجره آن شکسته شد و محافظین و کارمندان او کتک زده شدند و به اسناد آن دستبرد زده شد تا ما را مجبور به تعطیلی آن کنند.
اریب-مردوک در ابتدای سال دوم سلطنتش در آکیتو شرکت کرد. در این زمان، قدرت و سلطه بابل در نواحی شمالی آن سرزمین بسط و گسترش یافت و پادشاه بابل دستبردها و تاخت و تازهای بیابانگردان را که در اطراف بابل و بورسیپا رخ میداد، فرونشاند و متجاوزان را قلع و قمع نمود و زمینهای کشاورزی و باغات میوه را به صاحبان قبلی آنان مسترد داشت. پس از وی، شومایشکون پادشاه بابل شد
به این معنی دورترین اقوام شمالی معلوم بر یونانیان، کیمریان نام داشت و ضمناً اطلاع صحیحی از ایشان در دست نداشتند، زیرا «دموس» و «پولیس» در مورد کیمریان در واقع استعمال لغات آشنا و مأنوس است در مورد اوضاع زندگی قومی مجهول و ناآشنا. حتی معلوم نیست که در این بخش از منظومه نام کیمریان آمده باشد. استربون معتقد است که مؤلف ادیسه بر اثر دستبردهایی که به آسیای صغیر میزدند از وجود ایشان اطلاع حاصل کرده بوده و به ظنّ غالب حق با استرابون است.
اسپهبد فرخان فرمان داده بود که کسی به قطران که در پناه اسپهبد در دماوند اقامت کرده بود، آزار نرساند و نیازمندیهای او را برآورده سازند؛ ولی چون فصل سرما و زمستان سپری شد قطری حق نمک به جای نیاورد و رسولی نزد اسپهبد فرخان فرستاد و پیام داد که باید به دین و آیین ما در آیی و گرنه برای جنگ آماده باش. پس از آن هم با دستبرد زدن بهآبادیها و روستاهای اطراف دارای قدرت بسیاری شد.
بدین زور و این فره و دستبرد ندیدم به آوردگه نیز گرد
دادی زدست خاتم و از دستبرد غم؛ آوردی اش بدست دل از غمگسار دست
ز زیر سرش لوح برداشت گرد نوشته که ای مرد با دستبرد
زندگی او در ایران با ماجراهای مختلفی همراه بود. منجمله یک بار در بیابان گم شد و مورد دستبرد راهزنان قرار گرفت.
درفشش به مردان خورّه سپرد کز ایران گوی بود با دستبرد
با استفاده از نوشتههای مؤلفان قرن هفتم پ. م؛ که در اثر استرابون و دیگران منقول است چنین میتوان استنتاج نمود: کیمریان در قرن هشتم پ.م. زمان هومر به فریجیه، پافلاگونیه، ویفینیه، میسیا، لیدی، ائولید، و یونیه در آسیای صغیر دستبرد میزدند. ظاهراً کیمریان در قلعوقمع پادشاهی فریگیه که میداس آخرین شاه آن که حدود سال ۶۷۶ تا ۶۷۴ پ.م. درگذشت، شرکت جستند. نخستین بار سارد را در عهد ژیگس در حدود سال ۶۵۴ پ.م. مسخّر ساختند گویا در همان زمان افس را نیز تصرف کردند. بعدها، در زمان آردیس پسر ژیگس یعنی احتمالاً در حدود سالهای ۶۴۶ و ۶۴۵ پ.م. لیکیان و ترریان سارد و ماگنسیا را مسخّر ساختند.
خلق در دست قدرت او بود قدرتش دستبرد صنع نمود
گرت هست با من سرت برگرای یکی زی من دستبردی نمای
مالچ دیگامز دورف مبتلا به جنون دزدی و فردی شوخطبع است. او به خاطر دستبرد زیاد از انسانها، جادویش را از دست داده.
که خشنود گردد ز ما مرد گرد که چنگ یلان دارد و دستبرد
بنده گرچه به دستبرد سخن با همه روزگار پای آرد
چو همت سلاح است در دستبرد بگو تا کنیم آنچه داریم خرد