خصائص
معنی کلمه خصائص در فرهنگ فارسی
جمه خصیصه ماخوذ از تازی بمعنی خاصیتها و اختصاصات و شایستگیها و سزاواری ها .
جملاتی از کاربرد کلمه خصائص
«از سال ۱۳۵۴ با علاقه و اشتیاقی فراوان، با هدف دریافت نواهای محلی، فولکلور و آیینی سراسر کشور، به نواحی مختلف ایران سفرهایی داشتم. سفرهایی که حاصل آن آشنایی با زوایای مختلف فرهنگ، آداب و رسوم و خصائص منحصر به فرد زندگی روزمره اقوام گوناگونی همچون کردها، لرها، گیلها، ترکها، قشقائیها، خراسانیها و نیز اقوام نواحی مرکزی ایران بود. تمام وقت من در آن سالها به جمعآوری و ثبت دقیق این مشاهدات اختصاص داشت که با علاقه ای وافر و دقتی فراوان به آن مبادرت داشتم.»
گربه گفت: اولا اینکه من گناهى نکردهام و هر گاه هم گناهى کرده باشم از کجا بر تو ظاهر شده که مرا به توبه دلالت و ارشاد میکنى؟!. موش گفت: اى شهریار! از رأى و دانش شما بعید است که چون من حقیرى شما را باید نصیحت کنم، اما چون لازم میباید علاجى نیست باید بگویم که تصوف و پرهیزگارى از خصائص ادیان و مذاهب است و من آنرا در تو نمىبینم!. گربه گفت: اى نابکار! هر چیز در محل خود بکار میآید، در غیر محل خود کمال حماقت و نادانى حاصل میگردد، سخاوت و مروت با فقیران ستم دیده و دیانت به صاحب دین و انصاف در امور و رستگارى و حسن معاملات و خود شکنى آنها که تو از من طلب میکنى بدان مینماید که کسى از براى دفع گرما پوشش خواهد و آتش افروختن، و در محل سرما پوشش انداختن و آتش نسوختن.
امام ذهبی در سیر اعلام و النبلا از او نقل میکند که فرمودند: «موقعی که به دمشق رفتم به علت تبلیغات سوء امویان، مردم از امام علی کرم الله وجهه به بدی یاد میکردند و از او روی گردان بودند، تصمیم گرفتم کتاب «خصائص امام علی علیهم السلام» را تصنیف کنم امید داشتم خداوند آنان را هدایت کند».
کنند، و بیش از چهار نه. امّا خاصّة رسول خدا (ص) بود بیش از چهار خواستن، هم چنان که وی زن خواستی بی ولی و بی شهود و بیمهر، بلفظ نکاح، یا بلفظ هبت چنان که خواستی، و اگر در منکوحهای رغبت نمودی، بر شوهر آن زن بودی که وی را طلاق دادی، تا رسول خدا بخواستی، پس بیانقضاء عدّت او را خواستی، و هر زن که صحبت رسول کراهیت داشتی، بر رسول واجب بودی که وی را طلاق دادی. این همه خصائص رسول خدا بود در نکاح، و کس را با وی در آن خصائص مشارکت نیست.
فقال الحسین بن فضل یجوز ان لا یکون ندم قابیل توبة له و یکون ندم هذه الامّة توبة لان اللَّه تعالی خصّ هذه الامّة بخصائص لم یشرکهم فیها الامم.
ثعالبی مدتی در باغ و مزرعه خود در حومه نیشابور به سر برد تا به نوشتن آثار بیشتری بپردازد. در سال ۴۲۰ طایفة غُز به خراسان حمله کردند؛ ولی ثعالبی توانست با یاری یکی از امیران میکالی از این حادثه در امان بماند. وی سپس سه کتاب بَرْد الاَکْباد فی الاعداد، اللطف و اللطائف، و مِرآة المروآت را نوشت، و در سال ۴۲۲ به والی خراسان، ابوسهل حمدونی، هدیه کرد. در سال ۴۲۴ سلطان مسعود غزنوی را، که به نیشابور آمده بود، مدح و برخی از آثار خود را به وزیران و اعیان دولت او اهدا کرد، از جمله خاصّ الخاصّ را به شیخ مسافر بن حسن و خصائص اللغة را به حسن بن ابراهیم صیمری هدیه نمود. سپس به تألیف تتمّة الیتیمة مشغول شد و نسخه پیشنویس آن را به شیخ محمدبن عیسی کرجی هدیه کرد.
دیگر خواص در گاه را بخصائص برّ و شواهد لطف، کقوله: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ.
الخصائص الفاطمیة اثری از باقر کجوری (وفات ۱۳۱۳ هجری) کتابی دربارهٔ ۱۳۵ خصیصهٔ فاطمه زهرا به تعداد حروف ابجد نام «فاطمه» است. کجوری تألیف کتاب را در ۱۳۱۰، و چاپ آن را در ۱۳۱۱ آغاز کرد، اما قبل از اتمام آن درگذشت. او سه خصیصه را در مقدمه، دو خصیصه را در خاتمه و صد و سی خصیصه را در متن کتاب آوردهاست. از صد و سی خصیصهٔ متن، سی خصیصه را به پیش از تولد، پنجاه خصیصه را به پس از تولد و پیش از وفات، و پنجاه خصیصه را به پس از وفات اختصاص دادهاست.
اکنون پیش از آنکه در تفسیر و معانی خوض کنیم، از فضائل مکه و خصائص کعبه طرفی بر گوئیم، هم از کتاب خدا عزّ اسمه، و هم از سنّت مصطفی (ص): قال اللَّه: جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ و وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً و وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ. و طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ و إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِی حَرَّمَها. و رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً. و وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ. وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ و فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ. و أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ. و إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ و وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا... الی غیر ذلک من الآیات الدّالّة علی شرفها و فضلها. این آیات هر یکی بر وجهی دلالت کند بر شرف کعبه و فضیلت آن، و بزرگواری و کرامت آن نزدیک خداوند عزّ و جلّ. آن را عتیق خواند، و عتیق کریم است و از دعوی جبّاران آزاد یعنی که: بزرگوارست آن خانه بنزدیک خداوند عزّ و جلّ، و آزاد است، که هرگز هیچ جبار سرکش دعوی در آن نکرد و قصد آن نکرد. مسجد حرام خواند و شهر حرام و بیت حرام، یعنی که با آزرم است، و با شکوه، و با وقار. بازگشتنگاه جهانیان و جای امن ایشان، و نزولگاه انبیاء و مستقرّ دوستان، منبع نبوّت و رسالت و مهبط وحی و قرآن.
چون این آیت فرو آمد که خُذِ الْعَفْوَ، رسول خدا دانست که عفو از خصائص سنت حق است جل جلاله، و خود گفته بود علیه الصلاة و السلام که: «المؤمن یأخذ من اللَّه خلقا حسنا».
الخصائص فی فضل علی بن ابی طالب کتابی است نوشته حافظ نسایی -یکی که از نویسندگان صحاح سته اهل سنت و از بزرگترین محدثان ایشان- پیرامون روایات مربوط به فضائل علی بن ابی طالب و فرزندانش.
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ این آیت و آنچه بدان پیوسته تا آخر ورد، اظهار شرف مصطفی است و بیان خصائص و فضائل وی. رب العزة او را بستود، و بر جهانیان برگزید، و نبوت و رسالت را بپسندید، و خاتم پیغامبران و مقتدای جهانیان کرد، و هر چند که امی بود کتابها نخوانده و ننوشته، علم اولین و آخرین دانست، و شرایع و احکام دین و مکارم اخلاق را بیان کرد، و اخبار پیشینیان و آئین رفتگان و سرگذشت ایشان، از آن جهانداران که بودند و خواهند بود تا بقیامت، از همه خبر داد، و بلفظ شیرین و بیان پرآفرین بهمه اشارت کرد. صد و بیست و اند هزار پیغامبر که بخاک فروشدند در آرزوی آن بودند که ایشان را بر اسرار فطرت آن مهتر عالم اطلاع بود، و هرگز نبود، و ندانستند، و عزت قرآن خبر میدهد که: فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی
همچنین احکام را به خصائص ستارگان مربوط می دارند نه طبایع آنها. مثلا زحل را سعد اکبر می دانند چرا که جرمش عظیم است و جایگاهش رفیع و می پندارند که همین ستاره است که سعادتی خالی از نحوست، اعطا همی کند.
ضحاک چون بر تخت پادشاهی نشست، گرد او اجتماع کردند و سالیان زیاد حکومت کرد ولی عمده خصائص حکمرانی دوران ضحاک ترویج آئین دروغ و محو راستی در قلمرو او بود جادوگران و دیوان صاحب منصب و اختیار فرزانگان و نیکوکاران در خفا و خطر قرار گرفتند. طبق رسم باستان پادشاه جدید تا ملکه یا بانوی سلطان پیشین را به عقد خود درنمیآورد حکومت او رسمیت نداشت فلذا ضحاک دو دختر پادشاه متواری را به عقد خویش درآورد و رسماً پادشاه ایرانیان و تازیان شد.
منّت است که ربّ العزّة بر مصطفی (ص) مینهد، و فضل خود بر وی اظهار میکند، و او را در پرده عصمت میدارد، و دست دشمن از وی کوتاه میکند، و بخصائص و فضائل ازلی او را میآراید، و بعلم خصوصیّت میستاید که: وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ، قال بعضهم: هو العلم باللَّه و بجلاله، و العلم بعبودیّة نفسه و مقدار حاله فی استحقاق عزّه و کماله، و یقال: علّمتک من مکنون اسراری ما لم تکن تعلم الّا بی لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ الآیة بهینه اعمال بندگان این سه چیز است که درین آیت قرین یکدیگر است: صدقه، و معروف، و اصلاح بین النّاس. و خیریّت درین آیت آنست که بیک شخص تنها مخصوص نیست، بلکه نفع آن بدیگری میرسد، و عجب نه آنست که خود را دری بر گشایی، عجب آنست و جوانمردی چنانست که دیگری را دری بر خود گشایی.
از استاد ابوعلی شنیدم که گفت حق تعالی پیغامبر را صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خصائصهاء بسیار داد، بهیچ چیز بروی آن ثنا نکرد که بخُلْق نیکو گفت وَاِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ عَظیمٍ.