جنبان

معنی کلمه جنبان در لغت نامه دهخدا

جنبان. [ جُم ْ ] ( نف ) متزلزل. مضطرب. ( یادداشت مؤلف ). || جنبنده. ( آنندراج ). || در حال جنبیدن :
وگر برهان موسی آن شماری
که چوب خشک ثعبان کرد جنبان.ناصرخسرو. || متحرک.( یادداشت مؤلف ). لغ: منارجنبان :
این جهان هم بدان سخن ماند
حرف او ساکن است یا جنبان.ناصرخسرو.باده در خیگ و بنگ در انبان
گر نه دیوانه ای مشو جنبان.اوحدی. || بانَوَسان.( یادداشت مؤلف ): دل کژدم ستاره ای است سرخ و جنبان. || ( نف مرخم ) جنباننده. ( آنندراج ). محرک.حرکت دهنده. سلسله جنبان :
دولت اگر سلسله جنبان شود
مور تواند که سلیمان شود.وحشی.
جنبان. [ جَم ْ ] ( اِخ ) یکی از اقوام و طوایف نبطی از فرزندان حام بن نوح. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 266 شود.

معنی کلمه جنبان در فرهنگ عمید

۱. در حال جنبیدن، جنبنده: منارجنبان.
۲. (بن مضارعِ جنباندن ) =جنباندن
۳. جنباننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): سلسله جنبان.

معنی کلمه جنبان در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- در ترکیب بمعنی ( ( جنباننده ) ) آید : سلسله جنبان . ۲- جنبده .
یکی از اقوام و طوایف نبطی از فرزندان حام بن نوح .

جملاتی از کاربرد کلمه جنبان

آن به، که چو اطفال به مکتب‌خانه خود خوانی و بر خویش سری جنبانی
عرش را ساق بجنبان از جای در فکن پایه کرسی از پای
خصم زنجیر خشم و کین ترا می چه جنباند؟ ار نه دیوانه ست
دم جنبانک ها به صورت سینوسی پرواز میکنند

هر موقع توانستید منارجنبان اصفهان را از بیخ کف تا کف ببرید و در لاله‌زار تهران کار بگذارید اون موقع بغلش بلندگو اعلام می‌کنه تئاتر ارحام امروز ظهر اینجا برگزار میکنه.

به که همچون سگان کهدانی بهر لقمه دمی بجنبانی
بدو گفت با کس مجنبان زبان از ایدر برو تا در مرزبان
موج را گشت صبا سلسله جنبان در آب که شود با خس من دست و گریبان در آب
اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقش‌جهان، مسجد شاه، سی‌وسه پل، پل خواجو، پل مارنان، مسجد جامع اصفهان، مسجد سیّد، مسجد شیخ لطف‌الله، منار جنبان، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، میدان عتیق، کاخ چهل‌ستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالی‌قاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای وانک، حمام علی‌قلی‌آقا، مدرسه چهارباغ و هتل عباسی از بارزترین آن‌ها هستند.
چل سال بایدت که بجنبانی این کلید گر هرگزت گشادن این قفل مدعاست
یقین است ای مه از نازت که مانند هلال از من اگر صد سجده بینی گوشهٔ ابرو نجنبانی
چون دل دیوانه در زنجیر زلف دلبر است حلقه زنجیر آن مجنون بجنبان دم مزن
یک گونه از گل رز از ۱۸۳۲ به نام رز اصفهان نامگذاری شده است. دم جنبانک در اکثر کشتزارها و پارک‌ها دیده می‌شود. بقیه پرنده‌ها شامل غراب، قمری(پاختری)، توکا، زاغی، زاغچه، چلچله (پرستو)، کلاغ ابلق، و گنجشک خانگی می‌باشد.به دلیل نبود زاینده رود پرندگان از نوع گونه‌های مهاجر مثل مرغ ماهی خوار (از سیبری و غیره) امنیت غذایی ندارند. برج‌های طبقاتی کبوتر قدیم ساخته می‌شده است.
هر کجا عزم تو شد جنبان به فتحی بر سر ره نصرت اندر انتظارت