تومر
جملاتی از کاربرد کلمه تومر
در منای «لایضیع الله اجرالمحسنین» جمله میگفتند با هم «فافعلوا ماتومرون»
کنون فزون هوس صحبت است با تومرا که شعر خوان ولغز سنج و نکته دان شده ای
دل دهان دل به دوستی دادند تومرا دل به دشمنی دادی
سپس ونشریسی از ابن تومرت خواست که یاران خود را جدا کند و پس از جدا کردن آنها، تمامی افراد خائن را از بالای کوه به سمت پایین پرت کرد. طبق برخی منابع همچون ابن اثیر، این طرح ۴۰ روز طول کشید و به موجب آن ۷۰ هزار نفر به قتل رسیدند.
زلف تومرا چون شده زنجیر غمی نیست دیوانه ام ار کرده ای از روی پریوش
خلعت تومرا بزرگی داد وین بزرگی بماند تا محشر
این الاستومرها رفتار ویسکو هایپر الاستیک از خود نشان میدهند. نمونههایی با کرنش و ویسکوالاستیسیته بالا برای چنین عملگرهایی مناسب هستند.
چون ابن تومرت به کثرت اهل شر و فساد در میان مردم کوهستان پی برد، شیوخ قبایل را جمع کرد و به آنان گفت دین شما جز با امر به معروف و نهی از منکر و اخراج مفسدان از میان خود استوار و درست نخواهد بود. مفسدان و اشرار را از اعمال زشتشان نهی کنید. چنانچه پند شما را نپذیرفتند، اسمهای آنان را به اطلاع من برسانید، تا در کارشان فکری بکنم. آنان این کار را کردند و اسامی فاسدان هر قبیله را نوشتند. ابن تومرت دوبار دیگر خواست تا صورتبرداری از اسامی زشتکاران تکرار شود. سپس از صورتهای تهیه شده، نامهای تکراری و مشترک در صورتها را استخراج و ثبت کرد. اینان کسانی بودند که باید نابود میشدند.
شهر مراکش در آن زمان مرکز امارت علی بن یوسف بن تاشفین بود. ابن تومرت بعد از ورود به شهر، روز جمعه به مسجد جامع شهر رفت. علی بن یوسف را در آنجا دید که نشسته و وزرا در حضورش ایستادهاند. وی رو در روی امیر ایستاد و گفت: «خلافت از آنِ خداست و نه از آن تو؛ جایی که نشستهای مقام عدل است؛ آن را به اهلش واگذار و برو».
ونشریسی که تاکنون در نظر پیروان از ابن تومرت، فردی بیسواد و بیبهره از علم و قرآن بود، ظاهراً با قرار قبلی و به اشاره ابن تومرت، بهطور معجزهآسا فضایل خود را ظاهر کرد و به زبان فصیح قرآن خواند.
هزار مرده بروی زمین بود، هشدار اگر تومرده ندیدی دل زمین مگشای
پی نام و نانند خلق زمانه تومر خلق را مایه نام و نانی
پس از دریافت خبر شکست موحدون، بیماری ابن تومرت رو به وخامت گذاشت. چون مرگ را نزدیک دید، روزی پیروان را فراخواند و آنان را مدتی موعظه کرد.
روز پس از بیعت ابن تومرت با اصحاب عشره در حالی که شمشیرها را به کمر خود بسته بودند، به مسجد رفتند. او در آنجا بر منبر نشست و پس از حمد خدا و درود به محمد که بشارت دهنده ظهور امام مهدی است، به ذکر صفات و علامات مهدی موعود پرداخت و گفت وقتی زمین را جور و فساد فرا میگیرد، او ظهور و جهان را از قسط و عدل پر خواهد کرد و پروردگار او را برای نسخ باطل و رفع جور برخواهد انگیخت. مکان او مغرب اقصی و زمان او آخرالزمان خواهد بود.
کنون تو حاکمی بد کرد آدم بر این ریش دلش هم نه تومرهم
تو مونس جسم وراحت جانی تومرهم زخم و داروی دردی
در باب تاریخ تولد ابن تومرت اختلاف است. ابن اثیر فوت او را ۵۲۴ قمری و در ۵۱ یا ۵۵ سالگی دانستهاست. با این حساب تولد او باید در ۴۷۳ یا ۴۶۹ قمری رخ داده باشد؛ ولی ابن خلکان و ابن تغری بردی، تاریخ تولد ابن تومرت را ۱۰ محرم ۴۸۵ قمری میدانند.
گفت که با جان تو هجرم چه کرد گفتمش از هجر تومردم زدرد
ابن تومرت پس از گذراندن ۱۱ سال در سرزمینهای شرق اسلامی، در سال ۵۱۰ قمری / ۱۱۱۶ میلادی به سمت مغرب و وطن خود حرکت کرد. در راه حرکتش باز به مصر رفت و این زمانی بود که آمر بن مستعلی، خلیفه فاطمی بر این کشور حکومت میکرد.
موادی که در پژوهش این الاستومرها استفاده میشوند عبارتند از: پودر گرافیت، روغن سیلیکون، ترکیبات گرافیت و الکترودهای طلا. الکترودها باید رسانا و شکلپذیر باشند. سازگاری آنها زا این جهت مهم است که نباید هنگام کشش، از نظر مکانیکی محدود باشند.