توتیا

توتیا

معنی کلمه توتیا در لغت نامه دهخدا

توتیا. ( اِ ) بمعنی سنگ سرمه ، و در تحفه گوید آن بر سه قسم است ، یکی زرد و یکی کبود و معدنی و انابیبی که مشتق از انبوبه است و به پارسی توتیای قلم می نامند و یکی از آنهااز دود مس است که در گداختن سنگ مس در کوره دوطبقه بهم می رسد و از سایر چیزها نیز گیرند و بهترین مصنوع آن انابیبی کرمانی است ، و اصل در این لغت دودها بوده و توتیا معرب آن است. ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ). سنگی است که از آن سرمه سازند... ( شرفنامه منیری ). اُکسید روی که در کوره هائی که روی و سرب را می گدازندحاصل می شود. ( ناظم الاطباء ). توتیاء، عرب این کلمه را از فارسی گرفته است. ( از المزهر سیوطی ). فارسی ، سنگی است معروف که بدان سرمه کنند. ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). بمعنی سرمه... ( غیاث اللغات ). معرب از دودهای فارسی است و یونانی ثغمولس نامند و آن معدنی و انابیبی می باشد و معدنی سه قسم است ، یکی سفید شبیه به پوست تخم شترمرغ و بر او چیزی مثل نمک ظاهر و بهترین اقسام اوست. یکی زرد و یکی کبود و سبز و شفاف و آن غلیظتر از همه است و مشهور به توتیای هندی و در غایت حدت است. و انابیبی که مشتق از انبوبه است و بفارسی توتیای قلم نامند و مزاربی که بمعنی شبیه ناودان باشد عبارت از اوست و چندین قسم می باشد یکی از دود مس است که در حین گداختن سنگ مس در کوره دوطبقه بهم می رسد. قسمی سفید وبسیار بی ثقل ، و قسمی ثقیل و کثیف. اول ( سفید ) از صاعد و ثانی ( ثقیل ) از راسب اوست و آن از اذابه اقلیمیا است که به تدریج در ذایب مس ریزند و از طلا و نقره و قلعی نیز بهم می رسد و به دستور از مورْد و از چوب درخت زیتون بری و از به ، بعد از اخراج دانه او بعمل می آرند و بدستور از عفص و خرنوب و توت سفید خشک و شاخ درخت امرود و مصطکی و حبةالخضرا و شمشاد و انجیر و از گل پودنه تازه و از شکوفه تاک و از سریشم ماهی و از عری جلود به قرو از پشم غیرمغسول ترتیب می دهند. اما طریق اشجار آنکه بعد از نیمکوب کردن آن در ظرف سفال جای داده سرپوش سوراخداری بر آن مستحکم نموده چندان آتش کنند که دود او برطرف شود. اما طریق پشم و سریشم آنکه به زفت یا به عسل آلوده به دستور آتش کنند و صاعد هر یک را استعمال نمایند و بهترین مصنوع او انابیبی کرمانی و بهترین معدنی ، سفید آن و عدیم الوجود است. و اقسام توتیا را بدون تغسیل استعمال جایزنیست و طریق غسل آن در دستورات تحریر یافته است و امین الدوله ذکر نموده است که توتیای بحری نیز می باشد و آن سفید و مستدیر، و شبیه به سنگ ریزه است... ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به توتیای بحری شود. بمفولوکس. فمفولوکس . اثمد. کحل حجری. کحل اسود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :

معنی کلمه توتیا در فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - سرمه ، اکسید روی و سرب که در کوره های ذوب سرب و روی به دست می آید. برای معالجة امراض چشم و نیز تقویت آن به کار می رود. ۲ - خارپشت دریایی ، جانوری است از نوع خارپوستان با بدن کروی شکل که به سنگ ها و علف ها و دیگر جانوران دریایی می چسبد و از گیاه

معنی کلمه توتیا در فرهنگ عمید

۱. (شیمی ) اکسید روی که در کوره هایی که سرب و روی را ذوب می کنند به دست می آید، دودی که در موقع گداختن سرب در بالای کوره جمع می شود. از داروهای چشم بوده و در معالجۀ بعضی از اورام چشم و برای تقویت باصره به کار می رفته، سرمه: غمزۀ نسرین نه ز باد صبا / از اثر خاکِ تو شد توتیا (نظامی۱: ۶ ).
۲. (زیست شناسی ) جانوری دریایی از نوع خارپوستان با بدن کروی و پوشیده از خارهای ریز که غالباً به سنگ ها و علف ها یا جانوران دریایی دیگر می چسبد و از جلبک ها و گیاه های دریایی تغذیه می کند، بلوط دریایی، خارپشت دریایی.

معنی کلمه توتیا در فرهنگ فارسی

بلوطدریایی، خارپشت دریایی، جانوردریایی، سرمه، اکسیدروی که درکوره هائی که سرب وروی ذوب شود
( اسم )۱- اکسید طبیعی و ناخالص روی که در کوره های ذوب سرب و روی بدست آید و محلول آن گند زدایی قوی است و درچشم پزشکی محلول رقیق وی برای شستشوی مخاط و پلکها بکار میرود در قدیم اکسید ناخالص مزبور را در جوشهای بهاره و جوشهای تراخمی بصورت گرد( پودر ) روی پلکها میپاشیدند . ۲- سنگ توتیا . ۳ - نوعی جانور دریایی جزو شاخ. خار پوستان از تن. خارتنان که بدن وی از یک صدف یک قطعه یی کاملا محکم و پوشیده از خارهای بسیارتشکیل شده شکل صدف کروی یا سیبی شکل است بلوط دریایی خار پشت دریایی .

معنی کلمه توتیا در فرهنگ اسم ها

اسم: توتیا (دختر) (فارسی، هندی) (تلفظ: tutiyā) (فارسی: توتيا) (انگلیسی: tutiya)
معنی: سنگ سرمه، بلوط دریایی، از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی می کند، نوعی ماده شیمایی که به عنوان سرمه استفاده می کنند، نوعی ماده شیمایی که به عنوان سُرمه استفاده می کنند، جانوری دریایی با بدنی مدور که در بستر دریا زندگی می کند، گردی که از آن به عنوان سرمه استفاده می کنند

معنی کلمه توتیا در دانشنامه عمومی

توتیا (شهرستان سوزک). توتیا ( به لاتین: Totiya ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان سوزک واقع شده است. توتیا ۲٬۴۲۷ نفر جمعیت دارد.

معنی کلمه توتیا در دانشنامه آزاد فارسی

اکسید ناخالص روی. از بخارهای حاصل از کورۀ ذوب سرب و روی به دست می آید و در گذشته از آن برای درمان بیماری های التهابی چشم استفاده می کردند. برای جداسازی این بخار، میله هایی از خاک سرخ را در بالای کوره قرار می دادند و از تراشیدن رسوب سطح این میله ها توتیا به دست می آمد. در گذشته، بهترین نوع توتیا در کرمان تولید می شد.

معنی کلمه توتیا در ویکی واژه

,توتیا
(شیمی): سرمه، اکسید روی و سرب که در کوره‌های ذوب سرب و روی به دست می‌آید. برای معالجة امراض چشم و نیز تقویت آن به کار می‌رود.
(جانوری): خارپشت دریایی، جانوری است از نوع خارپوستان با بدن کروی شکل که به سنگ‌ها و علف‌ها و دیگر جانوران دریایی می‌چسبد و از گیاهان دریایی و جلبک‌ها تغذیه می‌کند.
(شیمی): به چم سنگ سرمه. اصل این واژه دودها بوده و توتیا تازی‌شده‌ی آن است. سرمه
اکسید روی که در کوره‌هایی که روی و سرب را می‌گدازند درست می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه توتیا

عقل می‌باشد غبار دیده مجنون ما خاک صحرای جنون در چشم عاشق توتیاست
جامی به گردش آر که این کهنه آسیا وقت است استخوان مرا توتیا کنند
بی غبار خط نگاهم توتیا گم کرده ای است در ته ابر سیه ماه جلا گم کرده ای است
این توتیای چشم شرف گردد از شرف و آن یک قبول عالم اقبال از افتخار
اقبال تو گرد موکب تو در دیده ملک توتیا کرد
به طوف خانهٔ خمار توتیاگویان اگر به دیده کشم خاک راه می شاید
اسکار هرتویگ (متولد ۲۱ آوریل ۱۸۴۹ در فریدبرگ، درگذشته ۲۵ اکتبر ۱۹۲۲ در برلین)، رویان‌شناس و جانورشناس آلمانی بود. هرتویگ با پژوهش‌های خود در زمینه زیست‌شناسی تکوینی و فرگشت، شناخته می‌شود. هارتویگ اولین محققی هست که با بررسی سلول‌های توتیای دریایی به کمک میکروسکوپ، توانست تولید مثل جنسی را مشاهده کند.
غباری کز سر کوی تو خیزد به چشم ما بود چون توتیا خوش
توتیا از اکتشافات ایرانیان بوده و بنابر گزارش مارکوپولو، روش استخراج آن به طریق تقطیر بخار حاصل از ذوب سنگ روی بر میله‌های فولادی سرد بوده‌است.
عاشق که چشم حسرت او وقف آن لب است تا داشت دسترس به نمک توتیا نساخت
توتیا امروزه نیز با نام زینک اکساید در پودر بچه، پمادهای پوستی، کرم ضدآفتاب، شامپو ضدشوره و… استفاده می‌شود.
بر ذوق تو ز حرص همه نیشکر نی است در چشم تو ز بخل همه خاک توتیاست
گر از من به چشمی رسد چشم‌درد توانم درو توتیا نیز کرد