تعمل

معنی کلمه تعمل در لغت نامه دهخدا

تعمل. [ ت َ ع َم ْ م ُ ] ( ع مص ) رنج بردن در کار. ( تاج المصادر بیهقی ). سختی کشیدن جهت کسی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || عنایت و کوشش کردن در برآوردن حاجت مردم. ( از اقرب الموارد ). || کاری گرفتن از خود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). از خود کاری گرفتن. ( آنندراج ).

معنی کلمه تعمل در فرهنگ معین

(تَ عَ مُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) خود را به زحمت انداختن برای انجام کاری .

معنی کلمه تعمل در فرهنگ عمید

۱. به کار پرداختن.
۲. به تکلف به کاری پرداختن و سختی کشیدن.

معنی کلمه تعمل در فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بعمل پرداختنکار ورزیدن . ۲ - ( اسم ) کارورزی . جمع : تعملات .

معنی کلمه تعمل در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَعْمَلْ: عمل صالح انجام دهد (جزمش برای این است که شرط شده برای جمله بعدی)
معنی تَّعْمَلُ: انجام می دهد (بعد از کانت :انجام می داد)
معنی لُوطٍ: از پیامبران الهی و برادر زاده حضرت ابراهیم علیهم و علی نبینا السلام (لوط (علیهالسلام) رسولی بود از ناحیه خدای تعالی بسوی اهالی سرزمین مؤتفکات که عبارت بودند از شهر سدوم و شهرهای اطراف آن ،که گفته شده چهار شهر بوده : 1 - سدوم 2 - عموره 3 - صوغر 4 - صب...
ریشه کلمه:
عمل (۳۶۰ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه تعمل

این رسول برفت و پیغامها بگزارد و پسر کاکو نیکو بشنید و بغنیمتی سخت تمام داشت‌ و جوابی نیکو داد؛ و سه روز در مناظره‌ بودند تا قرار گرفت بدانکه وی خلیفت امیر باشد در سپاهان در غیبت که وی‌ را افتد و هر سالی دویست هزار دینار هریوه‌ و ده هزار طاق جامه‌ از مستعملات‌ آن نواحی بدهد بیرون هدیه نوروز و مهرگان‌ از هر چیزی و اسبان تازی و استران با زین‌ و آلت سفر از هر دستی‌ . و امیر، رضی اللّه عنه، عذر او بپذیرفت و رسول را نیکو بنواخت و فرمود تا بنام بو جعفر کاکو منشوری‌ نبشتند بسپاهان و نواحی و خلعتی فاخر ساختند و گسیل کردند .
ابن جزله کتابی دیگر در فهرست ادویه مفرده و مرکبه برای المقتدی بالله، به نام منهاج البیام فی ما یستعمله الانسان تألیف کرده‌است.
وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ یبرؤنی من المرض اضاف ابراهیم المرض الی نفسه و ان کان من اللَّه سبحانه لانّ قومه کانوا یعدّونه عیبا، فاستعمل حسن الادب کقول الخضر: فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِیبَها و قال: فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما. و قیل یشبه هذا ان یکون شاکیا للَّه عزّ و جلّ لو اضاف المرض الیه، فلذلک اضاف الی نفسه. و قال جعفر الصادق (ع) اذا مرضت بالذنوب شفانی بالتوبة.
آزادرود، روستایی از توابع بخش رودبارالموت شهرستان قزوین در استان قزوین ایران است. زبان این روستا تاتی است که تقریبا در تمامی توابع طالقان و توابع الموت و کوهپیایه‌های آبیک مستعمل می‌باشد.
إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً لمقالتکم فی الأمانة و الحکم، بَصِیراً بما تعملون فیهما.
فکر عریانی خود پیش از آن کن که ترا در بر روح شود جامه تن مستعمل
عن ابن عباس قال قال رسول اللَّه (ص): «رحم اللَّه اخی یوسف لو لم یقل اجعلنی علی خزائن الارض لاستعمله من ساعته و لکنّه اخّر ذلک سنة فاقام فی بیته عنده سنة مع الملک».
این فیلم، که به شیوهٔ مستند-داستانی آموزشی ساخته شده‌است، داستان نوجوانی به نام را روایت می‌کند که نمی‌داند در اوقات فراغت خود باید چه کرد. در خانهٔ حسن دری کهنه هست که رنگ آن پوسیده‌است و پدر او به علت مشکل مالی یا عدم توافق با نقاش نتوانسته‌است آن را رنگ بزند. حسن رنگ‌زنی را با نقاشی کردن وسایل مستعمل خانه آغاز می‌کند. راوی فیلم نیز با نمایش تصاویری و نمایش اطلاعات فنی رنگ‌زنی را به دو شیوهٔ سنتی و مدرن به کودکان و نوجوانان آموزش می‌دهد.
و می‌آید که بوطالب حرمی چهل سال به مکه مجاور بود،اندر مکه طهارت نکرد هر بار از مکه به طهارت بیرون آمدی گفتی: «زمینی را که خداوند تعالی به خود اضافت کرده است، من کراهیت دارم که آب مستعمل من بر آن زمین ریزد.»
لله الحمد که تا قدر تو نشناخت نبود جوهر بندگیش چون هنرش مستعمل
چون کوره آهنگران در آتش دل می دمیم کآهن دلان را زین نفس مستعمل فرمان کنیم
از دل و دامن آلوده در یأس مزن دجله عفو باینها نشود مستعمل