( بی آبی ) بی آبی. ( حامص مرکب ) خشکی و خشکسالی : در ولایت نسف بی آبی شد همه زراعات خراب شد. ( انیس الطالبین بخاری ). || بی رونقی و بی طراوتی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : قلم در حرف کش بی آبیم را شفیع آرم بتو بی خوابیم را.نظامی. || بی آبرویی : چند بی آبی نمایی تا مگر کرده های ما بچاهی افکنی.عمادی شهریاری. || تشنگی : برون آمد از زیر ابر آفتاب ز بی آبی اندام خسرو در آب.نظامی.
معنی کلمه بیآبی در فرهنگ فارسی
( بی آبی ) ۱ - بدون آب بودن فقدان آب . ۲ - بی رونقی. ۳ - بی آبرویی . خشکی و خشکسالی . یا بی رونقی و بی طراواتی ٠
معنی کلمه بیآبی در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بی آبی. اسکان خاندان ابراهیم علیه السّلام در حریم بی آب و گیاه کعبه، به امر خدا بوده است. ربنآ انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم. پروردگارا، من برخی از فرزندانم ( اسماعیل و نسل او) را در سرزمینی بی کشت و زرع، در کنار خانه حرمت یافته تو سکونت دادم.«غیر ذی زرع» کنایه از بی آبی است. خطر پدیده بی آبی بر اثر کفرورزی قال له صاحبه و هو یحاوره اکفرت بالذی خلقک... • و لولا اذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله... • او یصبح ماؤها غورا فلن تستطیع له طلبا • و احیط بثمره فاصبح یقلب کفیه علی ما انفق فیها... رفیقش ـ در حالی که با او گفت وگو می کرد ـ در پاسخ وی گفت: آیا به آن کسی که تو را از خاکی و سپس از نطفه ای آفرید و آن گاه تو را به صورت مردی اعتدال بخشید، کافر شده ای که اراده او را در آفرینش بی اثر می دانی؟و چرا وقتی وارد باغ خود شدی نگفتی: امر آن است که خدا خواسته است و هیچ قدرتی جز در پرتو قدرت خدا نیست؟یا آب آن به زمین فرو رود و هرگز نتوانی آن را به دست آوری.و سرانجام، محصولش را تباهی فرا گرفت و او در حالی که باغش بر داربست های آن فرو ریخته بود برای آنچه در آن هزینه کرده بود، دست هایش را از پشیمانی به هم می مالید... ناتوانی انسان ها از تهیه آب او یصبح ماؤها غورا فلن تستطیع له طلبا. یا آب آن در (زمین ) فروکش کند تا هرگز نتوانی آن را به دست آوری.»قل ارءیتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماء معین. بگو: «به من خبر دهید، اگر آب (آشامیدنی ) شما (به زمین ) فرو رود، چه کسی آب روان برایتان خواهد آورد؟»
معنی کلمه بیآبی در ویکی واژه
siccità
جملاتی از کاربرد کلمه بیآبی
ای دیده، بریز خون این دل، که مرا دیریست که با او سر بیآبیهاست
خاک بیآبیم امّا شرم معمار قضا تا نمی در جبهه دارد نیست بیتعمیر ما
صد جای نشیب آسیا میدانم کز بیآبی کار فرو میماند
در دهمین روز اعتراضات به بیآبی در خوزستان، در حمایت از مردم این استان، صدها نفر از مردم تبریز در یک فراخوان دست به تظاهرات زدند. آنها شعار میدادند: «آذربایجانا اویاخدی، خوزستانا دایاخدی» (آذربایجان بیدار است، حامی خوزستان است)، «آذربایجان، عرب، فارس اتحاد اتحاد» و «برای مردن حاضریم، سربازان بابکایم» و همچنین به موتورسواران نیروی انتظامی و نیروهای یگان ویژه که به آنها حمله میکردند، میگفتند: «بیشرف، بیشرف» تظاهرات در حمایت از مردم خوزستان در، بجنورد، سقز و استانهای اردبیل، لرستان، اصفهان، تهران، البرز برگزار شد و شعارهایی علیه ارکانها و مقامات جمهوری اسلامی سردادند.
سرپرست فرمانداری ایذه خوزستان با اشاره به اعتراض شهروندان این شهرستان نسبت به مشکلات بیآبی و خشکسالی گفت: این مطالبه در حال پیگیری است و انتظار میرود شهروندان از تجمعهایی که باعث سوءاستفاده سودجویان و معاندین شود، خودداری کنند.
در یکی از سالهای خشکسالی که مردم اصفهان در تنگنای بیآبی و قحطی قرار گرفته بودند، میرزا سلیمان خان رکنالملک، از محمد تقی نجفی میخواهد تا نماز درخواست باران خوانده و از خدا رفع این گرفتاری را بخواهد.
آن باغ چو روی ناکسان آب نداشت از خجلت بیآبی او آب شدم
ندیدم هیچ مرغی من که بیپری برون پرد ندیدم هیچ کشتی من که بیآبی رود عمدا
نیست سی آسیا به من بر وقف نه ز بیآبی و نه بینانی
ز بیآبی و شوخی در زمانه هزاران فتنه و غوغا برآورد
وَ إِذا جاءَتْهُمْ آیَةٌ و هر گه که بایشان آید پیغامی و آیتی از قرآن قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ گویند بنگرویم حَتَّی نُؤْتی تا آن گه که ما را دهند از معجزات مِثْلَ ما أُوتِیَ رُسُلُ اللَّهِ هم چنان که رسولان خدای را دادند از پیش اللَّهُ أَعْلَمُ اللَّه داناتر حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ آنجا که پیغامهای خویش مینهد سَیُصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُوا آری رسد بایشان که کافر شدند و بجرم مهین مجرم آمدند صَغارٌ عِنْدَ اللَّهِ فرودی و گمئی و کمئی و بیآبیی بنزدیک اللَّه وَ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما کانُوا یَمْکُرُونَ (۱۲۴) و عذابی سخت بآنچه میکنند از بد، و میسگالند از آن.
سوی مرو رفتیم و دلها گواهی میداد که خطای محض است. راه نه چنان بود که میبایست از بیعلفی و بیآبی و گرما و ریگ بیابان. و در سه چهار مرحله که بریده آمد داوریهای فاحش رفت میان همه اصناف لشکر در منازل برداشتن و علف و ستور و خوردنی و دیگر چیزها. و آن داوریها را اعیان حشم که مرتّب بودند در قلب و در میمنه و میسره و دیگر مواضع تسکین میدادند، و چنانکه بایست آن بالا گرفته بود فرو نه نشست و هر روزی بلکه هر ساعتی قویتر میبود؛ تا فلان روز که نماز دیگر از فلان منزل برداشتیم تا فلان جای فرود آییم، فوجی از مخالفان بر اطراف ریگهای بیابان پیدا آمدند و در پریدند و نیک شوخی کردند و خواستند که چیزی ربایند، حشم ایشان را نیک باز مالیدند تا بمرادی نرسیدند. و آن دست آویز تا نماز شام بداشت که لشکر بتعبیه میرفت و مقارعت و کوشش میبود امّا جنگی قوی بپای نمیشد، چنانکه بایست، بسر سنان مینیامدند و مقاتله نمیبود که اگر مردمان کاری بجدّتر پیش میگرفتند، مبارزان لشکر، بهر جانبی مخالفان میدر رمیدند. و شب را فلان جای فرود آمدیم خللی ناافتاده و نامداری کم ناشده، و آنچه ببایست، ساخته شد از درّاجه و طلیعه تا در شب و تاریکی نادرهیی نیفتاد. و دیگر روز هم برین جمله رفت و بمرو نزدیک رسیدیم.
معترضان به مشکل بیآبی را خانهبهخانه در خرمشهر بازداشت میکنند؛ از روی دیوار وارد خانهها میشوند و افراد را میبرند. از سرنوشت بازداشتشدگان خبری نیست و خانوادهها میترسند اطلاعرسانی کنند. در شادگان، شیوخ طوایف تهدید شدهاند و جوانان بسیاری بازداشت شدهاند. جوانان بازداشتشده در شادگان شکنجه شدهاند و منبع دیگری به نقل از کارگر یکی از شرکتهای نفتی در شهرهای همجوار گفت جوانی در شادگان پس از یک هفته پیگیری سرنوشت برادر ۱۷ ساله بازداشتشدهاش، تحت فشار شدید روانی جانش را از دست دادهاست.
به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، جمعی از کشاورزان در شهرهای ورزنه و اصفهان که با مشکل بیآبی مواجه هستند و کسی به اعتراضات آنها توجه نمیکند تجمعهای اعتراضی برپا کردند. آنها تراکتورهای خود را در فلکه خوراسگان پارک کرده و نسبت به غصب حقآبه خود توسط مقامات حکومتی در این مکان تحصن کردهاند.
با اجرا نشدن وعده مسئولان برای حل مشکل چندین روزه بیآبی در استان چهارمحال و بختیاری، مردم معترض این استان سهشنبه، ۲۵ مرداد، در برابر استانداری در شهرکرد تجمع کردند و شعار «مرگ بر رئیسی» و «ننگ ما ننگ ما دولت الدنگ ما» سر دادند.
گفتم از بیآبی چشم زمانهست این مگر پیشت آب من کنون تیره به دستان میرود