شولا

معنی کلمه شولا در لغت نامه دهخدا

شولا. [ ش َ / شُو ] ( اِ ) کولا. کپنک. جامه نمدین خشن کردان و لران و کشاورزان. نمد. دلق گونه پشمین از نسیجی خشن فقرا را. جبه گونه از پشم که به زمستان روستائیان و کردان و درویشان درپوشند. ( یادداشت مؤلف ). خرقه. خرقه درویشان. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه شولا در فرهنگ معین

(شُ یا شَ ) (اِ. ) خرقه ، جامة گشاد و بلندی که روی لباس های دیگر می پوشند.

معنی کلمه شولا در فرهنگ عمید

خرقه، خرقۀ درویشی.

معنی کلمه شولا در فرهنگ فارسی

کولا، خرقه، خرقه درویشی
( اسم ) خرقه رخقه درویشان .

معنی کلمه شولا در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:جبه

معنی کلمه شولا در ویکی واژه

خرقه، جامة گشاد و بلندی که روی لباس‌های دیگر می‌پوشند.

جملاتی از کاربرد کلمه شولا

بیزیم ده روزیگاریمیز یامان دی ، بیزده عیب یوخ بلکه وظیفه دیر بشر قونشولاریلان قونوشا
وی در ۲۰ مارس ۱۸۷۸ در روستای شولاور (اکنون شاهومیان، گرجستان) به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی در مدرسه محلی زادگاهش انجام داد و دبیرستان را در تفلیس تکمیل نمود. در سال ۱۸۹۹ وی به سنت پترزبورگ نقل مکان نمود و در مؤسسه فناوری ثبت نام نمود. آنجا به علت به مدت پنج سال (۵–۱۹۰۱) زندانی بود. در سال ۱۹۰۶ به تفلیس بازگشت و شروع به چاپ نخستین مقالاتش در ماهنامه "مورچ" (به معنی "چکش") نمود. در جریان جنگ جهانی اول در امر ویرایش و چاپ دو مجموعهٔ ادبیات پرولتریایی "میخک‌های سرخ" و "آلبوم کارگری" با هاکوب هاکوبیان همکاری نمود. وی به خاطر رمان تاریخی "ایسرائیل اوری" و داستان کوتاه "آرو" (به معنی "خورشید") شناخته شده‌است. وی در ۲۱ دسامبر ۱۹۶۴ در سن ۸۶ سالگی در ایروان درگذشت.
وی در ۱۰ دسامبر ۱۹۰۴ در شولاور به دنیا آمد . وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون چهره هنری شایسته ارمنستان شوروی شده‌است. وی در ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۷۴ در سن ۶۹ سالگی در لنیناکان درگذشت.
اینبار پس از تکریم و نیایش نکردنِ سایر خدایان، نان پخته بر درگاه معبد ساخته‌شده برای ادد قرار گرفت. قحطی پایان یافت و هیاهو از سر گرفته شد.[غ] انلیل خشمگین و آماده برای نازل کردن طوفان شد. خواست ائا را به همراهی وادارد. ائا گفت «چرا به سوگند وامی‌داری؟ آیا بر ضد مردم خود دست به عمل زنم؟ از کدام طوفان با من گویی؟ ندانم، من طوفان فرستم؟ کار انلیل است. بگذار شولات و هنیش پیش بروند، بگذار اراکال تیرک‌های مهار را از بیخ بکند، بگذار نینورتا آب‌بندها را سر ریز کند.» خدایان فرمان به نابودی بشر دادند.
و در سماع خود را مضبوط دارد و بی حالتی و وجدی حرکت نکند و در وقت حالت از مزاحمت یاران محترز باشد و تا تواند سماع درخود فرو میخورد و چون غالب شود حرکت بقدر ضرورت کند و چون وجد کم شد خود را فرو گیرد و مبالغت نکند و یاران را درسماع نگاه دارد تا وقت برکسی نپوشولاند و وقت خود را بر دیگران ایثار کند و باصحاب حالات و مواجید بنیاز تقرب نماید.
به خنده ناکی خونی اسیر در کف خصم به تازه روئی شولان اسیر بر سردار
آناتولی شولاژنکو (روسی: Анатолий Алексеевич Шульженко؛ ۱۷ فوریهٔ ۱۹۴۵ – ۸ ژوئیهٔ ۱۹۹۷ (۵۲ سال)) بازیکن فوتبال اهل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.
آقا آشورف در سال ۱۸۸۶، در شهر باکو در امپراتوری روسیه چشم به دنیا گشود. پس از آنکه تحصیلات دبیرستانی خود به پایان رساند، وارد رشته مهندسی فناوری یکی از دانشگاه‌های کشور آلمان شد. بعد از بازگشت به باکو در فرمانداری باکو شروع به کار نمود. در سال ۱۹۰۸، اجرای پروژه نیروگاه برق جدیدی در باکو به ریاست او تحقق پیدا کرد. افزون بر این، در همان سال در ساخت و ساز آبراهه «شولار» از شهرستان خاچماز تا باکو حضور یافت. در ضمن، اشورف عضو هیئت مدیره نشریه «نشر معارف» بود.