معنی کلمه خون در لغت نامه دهخدا
خون. [ خ َ ] ( ع مص ) دغلی. ناراستی کردن. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). خیانت کردن. شرایط امانت بجا نیاوردن. مقابل امانت ورزیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).خیانة. خانة. مخانة. یقال : خان الرجل الامانة؛ نادرستی کردآن مرد در امانت و یقال : خانه العهد؛ نادرستی کرد مر او را در عهد. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ).
خون. [ خ َ ] ( ع اِمص ) دغلی. نادرستی. || ضعف و سستی در بینایی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). ج ، خَوان ، خُوان.
خون. ( ع اِ ) ج ِ خُوان ، خِوان ، خَوّان و خُوّان. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
خون. ( اِ ) مایعی است سرخ رنگ در بدن جانداران و آن یکی از اخلاط اربعه است بنزدقدما. ( یادداشت مؤلف ). دم. ( از برهان قاطع ). ماده ای قرمزرنگ و سیال که در رگهای بدن ( وریدها + شریانها ) جریان دارد و مرکب است از دو قسمت : 1 - سلولهای کوچکی بنام «گلبول قرمز» و «گلبول سفید»؛ 2 - ماده سیالی موسوم به «پلاسما» که قسمت اعظم خون را تشکیل می دهد و وظیفه مهمی در بدن آدمی دارد. ( از حاشیه برهان قاطع دکتر معین ). مایعی سرخ که دوران می کند در شرایین و اورده انسان و دیگر حیوانات فقاری. غذاهائی که انسان و دیگر حیوانات فقاری می خورند پس از حصول میعان جذب و در خون داخل می گردند و بواسطه یک سلسله از مجاری یعنی شرایین در همه اجزای بدن برده میشوند و خون شریانی وقتی که سرخ رنگین باشد دلیل بر سلامتی شخص است و چون کمرنگ گردد دلیل بر حدوث بیماری مخصوصی است که انمی گویند و اطبا در مداوای آن نوعاً آهن استعمال می کنند. خون وریدی همیشه سرخی سیاهرنگی داردو حیوانات پستاندار و طیور دارای خون گرم اند یعنی خون آنها حرارتی دارد فوق حرارت محیط و خزنده ها و ماهیها خونشان سرد است یعنی دارای همان حرارتی است که آنان در میان آن زندگی می کنند و رنگ خون پستانداران وطیور و خزنده ها و ماهیها سرخ است و خون صدفها سفید می باشد. ( ناظم الاطباء ). مایعی است قرمزرنگ که در قلب و سرخرگها و سیاهرگها و مویرگها جریان دارد در انسان در حدود 113 وزن بدن را تشکیل میدهد و مرد بالغ متوسطالقامه در حال عادی 6 لیتر خون در بدن دارد. خون اکسیژن و غذا به بافتهای بدن می رساند و انیدریدکربونیک و فضولات دیگر را برای دفع شدن حمل میکند خون انسان عبارت است از مایعی موسوم به پلاسما که در آن گویچه های سرخ ( سرخی خون از این گویچه هاست ) گویچه سفید و پلاکت ها ( که در بستن خون دخالت دارند ) شناورند بیشتر پلاسما آب است و در آن املاح ، مواد غذائی ، گازهای انیدرید کربونیک و اکسیژن و ازت و نیز هورمونها و پادتن ها وجود دارد. ( از دائرة المعارف فارسی ) :