خواهری
معنی کلمه خواهری در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خواهری
نه مادری که کشد در عزای او معجر نه خواهری که تواند زند به سینه و سر
دوره انقلابی برای نوشتههای سیاسی بنجامین فرانکلین، الکساندر همیلتون و توماس پین در میان چندین نفر دیگر درخور توجه است. اعلامیه استقلال ایالات متحده توماس جفرسون مقام وی را به عنوان یک نویسنده کلیدی آمریکایی مستحکم کرد. در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بود که نخستین رمانهای این ملت به چاپ رسیدند. یک نمونه قدیمی قدرت همدردی نوشته ویلیام هیل براون است که در سال ۱۷۹۱ به چاپ رسید. رمان براون داستان عاشقانه تراژیک برادر و خواهری را به تصویر میکشد که بدون اینکه بدانند چه نسبتی با یکدیگر دارند، عاشق یکدیگر میشوند.
حسین منصور را خواهری بود که درین راه دعوی رجولیت میکرد و جمالی داشت. در شهر بغداد میآمدی و یک نیمه روی را بچادر گرفته و یک نیمه گشاده. بزرگی بدو رسید گفت چرا روی تمام نپوشی؟ گفت: «تو مردی بنمای تا من روی بپوشم. در همه بغداد یک نیم مرد است و آن حسین است. اگر از بهر او نبودی این نیمه روی هم نپوشیدمی!».
او همسری به نام پالی دارد. دو پسر به نام ادگار و آلبرت پو دارد او خواهری به نام الینورا پو دارد که سردبیر روزنامه پانکتیلیو میباشد.
چون صبح بدمید جیدا درآمد چون ما را با هم بدید بترسید گفت: ویحک این کیست پهلوی تو؟ گفتم: خواهر تو و این نیک خواهریست مر تو را. پس گفت که وی اینجا چون افتاد؟ گفتم: این را از وی پرس که فرصت تنگ است جامه خود برگرفتم و به اشتر پیوستم و هر دو سوار شدیم و در راه درآمدیم.
که سلطان سپاهان خواهری داشت که چون سرو خرامان منظری داشت
بگفتا: که ای یادگار مهان دگر خواهری جز من اندر جهان؟
او پسر آمینتاس اول پادشاه مقدونی و ملکه یوریداس بود و خواهری به نام جوجایا داشت. او خواهر خود را برای ازدواج با بوباس به ایران فرستاد. او به عنوان دستنشانده شاهنشاهی هخامنشی به سلطنت رسید. در سال ۴۹۲ پیش از میلاد به وسیله مبارزات مردونیه به یک بخش کامل از پادشاهی ایران تبدیل شد. در آن زمان اسکندر در سلطنت مقدونیه بود. اسکندر پس از شکست ایران در نبرد سالامیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد به عنوان نماینده مردونیه فرماندار ایران در طول مذاکرات صلح عمل کرد. هرودوت بعدها چندین بار از اسکندر به عنوان مردی که در طرف خشایارشا است یاد میکند.
بیفرقت برادر، خود خواهری نزیست نادیده داغ مرگ پسر، مادری نماند
کودکی آلیس بیشتر به همراه دو خواهری گذشت که همسن و سال او بودند؛ لورینا که سه سال از او بزرگتر و ادیث که دو سال از او کوچکتر بود. تعطیلات خانواده لیدل عمدتاً در خانهشان پنمورفا در ساحل غربی نورث ولز میگذشت. این ملک بعدها به هتل گوگارث اَبی تبدیل شد.
ورا خواهری بد پریزاد نام که کوسمارتیدن ورا بود مام
در کاستمان دو آنافاز وجود دارد: آنافاز نخستین و آنافاز دوم. در آنافاز نخستین، که سومین مرحلهٔ کاستمان نخستین است، کروموزومهای همتا از یکدیگر جدا میشوند، اما دو کروماتید خواهری هر کروموزوم همچنان در محل سانترومر به یکدیگر پیوستهاند؛ بنابراین هر کروموزوم همچنان دو کروماتیدی (مضاعف شده) است.
ارسطو خواهری به نام پرستو دارد. نقی پسر خاله وی است. وی راننده کامیون بود و با چو (راحله) چانگ ازدواج کرد اما او بر اثر سقوط هواپیما جان باخت. ارسطو صاحب بوتیک شده بود اما آن را از دست داد و دلیل آن هم این بود که به زندان افتاد وی همچنین بهطور ناخواسته قاچاقچی مواد مخدّر شد و دوباره به همین خاطر به زندان افتاد اما مشروط و با پابند الکترونیکی آزاد شد او پس از آزادی در منزل خود به تولید لباسهای جنس لی پرداخت.
آندره آ پیرلو زادهٔ یک خانوادهٔ ثروتمند است و پدر او دارای دو مرکز بزرگ ذوب آهن میباشد. از آنجایی که خانواده پیرلو علاقهمند به بازی فوتبال هستند آندره آ را در بازی فوتبال پشتیبانی میکردند. پیرلو دارای یک برادر میباشد که ۳ سال از او بزرگتر است وی همچنین خواهری دارد که ۱۰ سال از او جوانتر است.
او بیشتر به خاطر ایفای نقش روری گیلمور در مجموعه تلویزیونی دختران گیلمور و دختران گیلمور: یک سال در زندگی و لنا کالیگاریس در خواهری از سفر آرزوها و خواهری از سفر آرزوها ۲ شناخته میشود. وی همچنین در مجموعه تلویزیونی سرگذشت ندیمه بهایفاینقش پرداختهاست.
گفت شه مختار کار خواهرید گر بهم دوزید یا از هم درید
که چندین بریسی مگر با پری گرفتستی ای پاک تن خواهری
مرا تو خواهری ویرو برادر سمنبر ویسه ام بانو و دلبر
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به فارگو، خواهری پسران و نشنال لمپون نه چندان قانونی اشاره کرد.
- اجتماعات برادری: به عنوان نماد اُخوّت و برادری، و پیمان در انجمنهای برادری-خواهری و بعضی اجتماعهای مخفی که در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم در تعدادی از دانشگاههای امریکا به وجود آمدند.