حوائج

معنی کلمه حوائج در لغت نامه دهخدا

حوائج. [ ح َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ حاجت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). این جمع بر خلاف قیاس است یا مولد یا جمع حائجه است. ( منتهی الارب ). اصمعی در جواز این انکار دارد و استعمال جمع سالم که حاجات است بهتر باشد و جمع مکسر حاجت حاج است ، چنانکه هام جمع هامة. ( غیاث ) ( آنندراج ). رجوع به حاجت شود.

معنی کلمه حوائج در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع حاجت . ۱ - نیازها احتیاجها نیازمندیها . ۲ - کارهای لازم . ۳ - ما یحتاج مطبخ لوازم آشپز خانه . ۴ - تره که از آن نانخورش سازند .

جملاتی از کاربرد کلمه حوائج

معنی الله گفت آن سیبویه یولهون فی الحوائج هم لدیه
و کتب کتاب الصلح بین رسول اللَّه و بین قریش یوم الحدیبیة علی بن ابی طالب (ع). و لمّا عرضت المصاحف علی عثمان (رض) رأی فیه اشیاء لحن فیها الکاتب، فقال: اری فیه لحنا و ستقیمه العرب بالسنتهم. و قال بعض العلماء: کان عثمان و علی، رضی اللَّه عنهما، یکتبان الوحی بین یدی رسول اللَّه فاذا غابا کتب ابیّ بن کعب و زید بن ثابت و کان خالد بن سعید بن العاص و معاویة بن ابی سفیان یکتبان بین یدیه فی حوائجه و کان المغیرة بن شعبة ینوب عنهما اذا لم یحضرا و کان عبد اللَّه بن الارقم و العلاء بن عتبة یکتبان بین الناس فی قبائلهم و میاههم و فی دور الانصار بین الرّجال و النساء و کان حذیفة بن الیمان یکتب خرص تمر الحجاز و کان زید بن ثابت یکتب الی الملوک مع ما کان یکتب من الوحی. و کان حنظلة بن الربیع الکاتب خلیفة کلّ کاتب من کتّاب رسول اللَّه غاب عن عمله و کان النبی (ص) یضع عنده خاتمه. و اختلفوا فی رسول اللَّه (ص) انّه هل تعلم الکتابة بآخرة من عمره أم لا؟ لعلمائنا.
اللَّهُ الصَّمَدُ قال ابن عباس: «الصَّمَدُ» السّیّد الّذی تناهی سؤدده و یصمد الیه بالحوائج ای یقصد. صمد صمده ای قصد نحوه. و کلّ مصمت لا جوف له عند العرب صمد. فقال المفسّرون: الّذی لا یأکل و لا یشرب. و قال قتادة: «الصَّمَدُ»: الباقی بعد خلقه. و قال سعید بن جبیر: هو الکامل فی جمیع صفاته و افعاله. و قال عکرمة: «الصَّمَدُ»: الّذی لیس فوقه «احد» و هو قول علی (ع).
و قوله،علیه السّلام: «أُطلبُوا الحوائجَ عندَ حِسانِ الوُجُوه.»
قتاده بن دعامه و مقاتل بن سلیمان، مفسرین اهل سنت، گفته‌اند برتری شب قدر بر هزار ماه به معنی برتری عبادت در آن به هزار ماه غیر از قدر است. در روایتی از تفسیر برهان شیخ طوسی محمد می‌گوید که شب قدر از زمان انبیاء گذشته وجود داشته و تا قیامت ادامه دارد. از جعفر صادق، امام ششم شیعه، نقل است که «سفر حج در شب قدر برای صاحبانش نوشته می‌شود و کلّیه حوائج و نیازمندی‌ها و بلاها و مصیبت‌ها و روزی‌ها همه و آنچه می‌شود تا سال آینده در آن شب مقدر می‌گردد».
کعبه جاه تو ملی و وفیست به قضای حوائج جمهور
ام البنین در میان زنان و مردان مسلمان شیعه منزلت والایی دارد و زنان و مردان ایرانی برای برآورده شدن حوائج خود به او متوسل می‌شوند و از او طلب یاری می‌کنند. توسل به ام البنین از طریق ادای نذر مانندِ انداختن سفره نذری، آش، حلوا و خیرات کردن خرما در راه خدا و بنام ایشان صورت می‌گیرد. مردم با برگزاری این‌گونه مراسم معتقدند که می‌توانند که آن‌ها را به یاری بطلبند و با وساطت آن‌ها با خداوند، آنها تنگی‌ها و مصائب زندگی خود را از میان بردارند.
اکنون ملتمس از عزیزان انکه بعد از خواندن اطعمه این دعا بخوانند که (اللهم اجعل حوائجنا و حوائج جمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات الی آخره) و بعد از قرائت البسه این ورد بجای آرند که (اللهم اجمع شملنا جمیع المومنین والمومنات الی آخره).
یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ ای بالکفر و العصیان و البخل و التخلف عن الجهاد وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ ای عن الایمان و النفقة علی اصحاب رسول اللَّه چنان که جایی دیگر گفت: لا تُنْفِقُوا عَلی‌ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ عن اخراج الزکاة و النفقة فی الجهاد، باین معنی قبض ید کنایت است از بخل، و اصله ان المعطی یمدّ یده و یبسطها بالعطاء و الممسک یقبض یده و لا یمدّها، و قیل یقبضون ایدیهم عن رفعها فی الدعاء الی اللَّه و فی الحوائج، کما روی عن النبی ص انه رأی فی الموقف و یده علی صدره کاستطعام المسکین، و قیل یقبضون ایدیهم عن معونة المسلمین.
از پی خاصگان حوائج را بدر بارگاه عام آریم