حلیمه

معنی کلمه حلیمه در لغت نامه دهخدا

( حلیمة ) حلیمة. [ ح َ م َ ] ( اِخ ) ( یوم... ) روزی است تاریخی از روزهای مشهور عرب بین ملک شام و سلطان حیره. رجوع به مجمع الامثال میدانی و معجم البلدان شود.
حلیمة. [ ح َ م َ ] ( اِخ ) نام یکی از دختران موسی بن جعفر. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 206 شود.
حلیمة. [ ح َ م َ ] ( اِخ ) دختر حارث بن ابوشمر است. درباره او مثلی است مشهور در عرب که گویند: مایوم حلیمة بِسّر. و اصل آن اینست که پدر او حارث لشکری بجنگ منذربن ماءالسماء می فرستاد حلیمه ظرفی ( تغاری ) پر از عطر بیاورد و همه را خوشبو و معطر گردانید. ( منتهی الارب ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.

معنی کلمه حلیمه در فرهنگ معین

(حَ مِ ) [ ع . حلیمة ] (ص . ) زن بردبار.

معنی کلمه حلیمه در فرهنگ فارسی

زن بردبار
۱ - ( صفت ) زن بردبار . ۲ - ( اسم ) از اعلام زنان است .
دختر حارث بن ابن شمر است

معنی کلمه حلیمه در فرهنگ اسم ها

اسم: حلیمه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: halime) (فارسی: حليمه) (انگلیسی: halime)
معنی: صبور، بردبار، شکیبا، ( مؤنث حلیم ) زن خویشتن دار، صبور و با تحمل، دختر بردبار، مؤنث حلیم، نام دایه پیامبر ( ص )

معنی کلمه حلیمه در ویکی واژه

حلیمة
زن بردبار.

جملاتی از کاربرد کلمه حلیمه

مقبره حلیمه خاتون مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان قزوین، بخش مرکزی، شهر عصمت شهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۵۹۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
امامزاده بی بی حلیمه خاتون مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان فیروزکوه، بخش ارجمند، روستای شادمهن واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۵۶۷۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آرامگاه حلیمه و حکیمه خاتون مشهور به امامزادگان دو خاتون، مجموعه آرامگاهی در مرکز شهرکرد است که آرامگاه حلیمه و حکیمه خاتون، از نوادگان موسی کاظم در آن قرار دارد.
پس حلیمه گفت ای جانم فدا مر ترا ای شیخ خوب خوش‌ندا
اسماعیل یکم فرزند مارتا و شیخ حیدر بود که در سال ۱۴۸۷ میلادی در اردبیل به دنیا آمد. مادرش مارتا یا حلیمه بیگم، دختر اوزون حسن، فرمانروای مقتدر سلسله ترکمان آق‌قویونلو و همسر مسیحی او تئودورا معروف به دسپینا خاتون بود. دسپینا خاتون دختر ژان چهارم آخرین امپراتور ترابوزان بود. او در قراردادی برای محافظت از امپراتوری ترابوزان در برابر ترکان عثمانی با اوزون حسن ازدواج کرده بود.
آرامگاه در جنوب باغ بو حلیمه در مجموعه آرامگاه‌های همایون قرار دارد. کتیبه ای در مقبره ذکر می‌کند که در سال ۱۵۴۷ تا ۱۵۴۸ ساخته شده‌است. همچنین در این کتیبه نوشته شده‌است که مقبره که در زمان سلطنت شیرشاه ساخته شده‌است. مسجد واقع در غرب مقبره، در سال ۱۵۴۷ ساخته شده‌است.
با پسرهای حلیمه از وداد بر سر وی خواهش صحرا فتاد
امامزاده حلیمه خاتون مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان قم، بخش مرکزی، روستای لنگرود واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۴۹۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
فضّه‌ و ریحانه و حلیمه و بلقیس تحفه و شعوانه‌ و حکیمهٔ دوران
پیرمردی پیشش آمد با عصا کای حلیمه چه فتاد آخر ترا
کرد در آخر ز نیکو گوهری کوکب بخت حلیمه یاوری
که زن اگر که حلیمه است ناقص عقل است مباد آنکه سپاری تو دل به ناقص عقل
امامزاده بی بی حلیمه مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان دیلم، بخش مرکزی، دهستان حصار، روستای گاودار واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۷۲۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گشت حیران آن حلیمه زان صدا نه کسی در پیش نه سوی قفا
او علاوه بر آن که با محمد پسر عمو بود، برادر شیری او نیز محسوب می شد و مدتی از سینه حلیمه سعدیه شیر نوشیده بود. ابوسفیان پسر حارث در کودکی و نوجوانی با محمد الفت بسیار داشت. اما از لحظه ای که بر رسول خدا وحی نازل شد کینه‌اش را به دل گرفت و هیچ جنگی رخ نداد جز آن که او از پیشگامان آن بود.
وز حلیمه فطام یافته او در ممالک نظام یافته او
قصهٔ راز حلیمه گویمت تا زداید داستان او غمت
در کتاب بحرالانساب سید مرتضی رازی می‌نویسد دختران ابوطالب بن علی النقی (علیه‌السلام) سلیمه و حلیمه و رحیمه از بغداد روی به تبریز نهادند و در آنجا شهید گردیدند و به خاک سپرده شدند.
در جوار گنبدی مشهور به کمان‌خانه، مزار امامزاده‌ای در سردابه واقع است و بالای سردابه عمارتی بود که حالا خراب است و موقوفاتی داشته و اسمش بی‌بی حلیمه خاتون مشهور شده.
گفت پیرش کای حلیمه شاد باش سجدهٔ شکر آر و رو را کم خراش