حشیش
معنی کلمه حشیش در لغت نامه دهخدا

حشیش

معنی کلمه حشیش در لغت نامه دهخدا

حشیش. [ ح َ ] ( ع اِ ) گیاه خشک. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). گیاه خشک و شبیه به خشک شده نباتیست که بر روی زمین پهن نبوده باساق باشد و بحد ثمنش نرسد. اصار. ایصر. تن. || در استعمال شعرای فارسی زبان مطلق گیاه :
ای خواجه با بزرگی اشغال چی ترا
برگیر جاخشوک و بر او میدر و حشیش .شهید بلخی.جواب داد سلام مرا بگوشه ریش
چگونه ریشی مانند یکدو دسته حشیش.انوری.گاو که بود تا تو ریش او شوی
خاک چه بود تا حشیش او شوی.مولوی.از برای اینقدر ای خام ریش
آتش افکندی در این مرج حشیش.مولوی.ژنده پوشید و در حشیش آمد.سعدی ( هزلیات ).میفراز گردن به دستار و ریش
که دستار پنبه است و ریشت حشیش.سعدی ( بوستان ).ابن بیطار نیز آن را به معنی مطلق گیاه بکار برده است : و هو [ ای عنب الدب ] ثمر نبات منخفض شبیه بما یکون بین الشجر و الحشیش. ( ابن البیطار ).
|| چرس. بنگ. آنچه ازبرگ خشک شاهدانه هندی سازند تخدیر را. گردی که بر برگهای شاهدانه پدید آید و از آن چرس و بنگ کنند :
خاصیت بنهاده در کف حشیش
کو زمانی میرهاند از خودیش.مولوی.|| سبزه. ورق الخیال. ( یادداشت مؤلف ). || خشک. یابس : خرج الولد حشیشاً؛ ای یابساً. بچه که در شکم خشک شده باشد.بچه مرده در شکم. || در بعضی کتب به معنی بلغور و بربور و کبیده گندم و جو و امثال آن آورده اند. لکن ظاهراً آن مصحف جشین باشد با جیم معجمة.
حشیش. [ ح َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حصن بخش زرند شهرستان کرمان. واقع در 35هزارگزی باختر زرند و 9هزارگزی جنوب راه مالرو زرند به بافق. ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل. دارای 65 تن سکنه میباشد.فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، حبوبات ، پسته ، پنبه. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
حشیش. [ ح ُ ش َ ] ( اِخ ) ابن حرقوص بن مازن مالک بن عمربن تمیم. ( لباب الانساب سمعانی ) ( ابن اثیر ).
حشیش. [ ح ُ ش َ ] ( اِخ ) ابن عدی بن عامر از قبیله کنانة است. ( لباب الانساب ).
حشیش. [ ح ُ ش َ ] ( اِخ ) ابن عمران. از قبیله تمیم بطنی از یربوع بن حنظله. ( لباب الانساب ).
حشیش. [ ح ُ ش َ ] ( اِخ ) ابن هلال بن حرث بن رزاخ از قبیله بجیلة. ( لباب الانساب ).

معنی کلمه حشیش در فرهنگ معین

(حَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - گیاه خشک . ۲ - بنگ ، سرشاخه های گل دار گیاه شاهدانه که پس از خشک کردن و آماده کردن به طرق مخصوص آن را به صورت جویدن یا تدخین مورد استفاده قرار می دهند.

معنی کلمه حشیش در فرهنگ عمید

۱. ماده ای مخدر که از خشک کردن و آماده ساختن سرشاخههای گُل دار گیاه شاهدانه تهیه می شود.
۲. [قدیمی] گیاه خشک.

معنی کلمه حشیش در فرهنگ فارسی

گیاه خشک، واحد آن:حشیشه حشائش جمع، گیاه شاهدانه
( اسم ) ۱ - گیاه خشک . ۲ - شاهدانه . ۳ - سر شاخه های گل دار گیاه شاهدانه که خشک کنند و پس از آماده کردن بطرق مخصوص و کوبیدن آنها را بصورت جویدن در دهان و یا تدخین مورد استفاده قرار دهند .
ابومحرز محدث است

معنی کلمه حشیش در دانشنامه عمومی

{{درشت|حشیش، بنگ یا چَرس ماده ای ست که از صمغ گیاه شاه دانه به دست می آید. تفاوت حشیش با ماری جوآنا در این است که ماری جوانا از برگ و گل خشک شدهٔ گیاه شاه دانه حاصل می شود. گُل یا ماری جوآنا همان طور که از نام آن پیداست از گل و برگ های بالای گیاه کاملاً بالغ شاهدانه ساتیوا تهیه می شود. برگ های این نوع از شاهدانه سرسوزنی هستند. نشئگی حاصل از تدخین ماری جوآنا حدوداً سه تا شش برابر از دیگر بخش های شاهدانه ساتیوا و دیگر انواع گیاه شاهدانه بیشتر است!
ترکیبات مؤثر در حشیش کمابیش همان ترکیبات سایر قسمت های گیاه شاهدانه با خلوص بالاتر است. برگ و جوانه این گیاه گراس نامیده می شود. روغنی که از صمغ شاهدانه تهیه می شود، نوع خالصی از ماده سایکواکتیو تی اچ سی محسوب می شود که از شاهدانه به دست می آید. تأثیر حشیش، ناشی از تتراهیدروکانابینول ( THC ) است که یک انتئوژن به شمار می رود.
روش های گوناگونی برای مصرف حشیش وجود دارد. کشیدن حشیش با استفاده از چپق، قرار دادن بر روی قاشق داغ، به روش چیلیم و شایع تر از همه به صورت سیگاری در ترکیب با تنباکو یا گراس است. در کشور افغانستان نوعی مخلوط نوشیدنی از مواد مختلف و روغن شاهدانه ماده می سازند و مصرف می کنند که تأثیرات متفاوت از مصرف تدخینی است و از مدت اثر بیشتری برخوردار است.
بزرگ ترین مراکز تولید حشیش در جهان، کشورهای نیجریه، جامایکا، کلمبیا، مکزیک، افغانستان، مراکش و پاراگوئه هستند و استرالیا، ایالات متحده آمریکا و کانادا هم بیشترین تعداد مصرف کنندگان حشیش و گراس را در خود جای داده اند.
• اصطلاحات عامیانه ( به جای حشیش ) : بنگ، سیگاری، پنیر، گرس، چرس، واکس، واکس گوش، روغن عسل، گانجا، مری جین، همپ، گل و بته فقیری.
• بنگ: به سرشاخه های گل دار یا به میوه نشسته و خشک شده بوته شاهدانه هم می گویند.
• چرس: حشیشی که از رزین آماده شده از سرشاخه های گل دار و به میوه نشسته گیاه بالغ شاهدانه تهیه می شود و از انواع دیگر آن مرغوب تر است.
حشیش در سده های میانه در جهان اسلام در ابعاد وسیعی مورد مصرف بود. کشیدن حشیش احتمالاً قبل از آشنایی با توتون رایج شده است. یافته های باستان شناسانه در اتیوپی استعمال حشیش به وسیله قلیان در سده چهاردهم میلادی را نشان می دهد. البته سابقه مصرف دارویی حشیش در شرق مدیترانه به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد بازمی گردد. در تاریخ معاصر خاستگاه حشیش افغانستان ( ۷۸٪ ) و پاکستان ( ۱۶٪ ) است. حشیش در این دوران ( هزاره دوم پیش از میلاد ) به عنوان دارویی برای آسان ساختن زایمان مورد استفاده بود. بقایای تتراهیدروکانابینول در گورستانی متعلق به سده چهارم میلادی در نزدیکی اورشلیم پیدا شده است. حشیش و سایر داروهای مخدر در جوامع مسلمان، جایگزینی برای مشروبات الکلی بودند که ممنوع اعلام شده بود.
حشیش (فیلم ۱۹۷۶). حشیش ( به هندی: Charas ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۶ و به کارگردانی راماناند ساگر است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، هما مالینی، آجیت خان، امجد خان، آریونا ایرانی، آسرانی، نظیر حسین ایفای نقش کرده اند.
کالیچاران مرد شیاد و خطرناکی است که با سواستفاده از اموال صاحبکارش یک تجارت حشیش به راه انداخته و با مرد مرموزی ملقب به شیخ همکاری میکند. وقتی کالیچاران متوجه میشود که صاحبکارش تصمیم به بازگشت از سفر گرفته، وردست خودش یعنی روبرت را روانه خارج میکند تا صاحبکارش و پسر و دخترش را قتل عام کند. خانه توسط روبرت و افرادش طعمه حریق شده و پدر میمیرد. دختر یعنی مونی توسط روبرت ربوده شده و پسر خانواده یعنی سورج کومار جان سالم بدر میبرد و روبرت تصور میکند که او نیز اسیر مرگ گشته. روبرت مونی را رقاصه یک کلاب میکند و سورج سراغ کالیچاران میرود. کالیچاران به سورج میگوید که پدرش بخاطر قمار و بدهی مجبور شد تمام اموالش را بفروشد و سورج متوجه خیانت و حقه بازی کالیچاران میشود. افراد کالیچاران قصد جان سورج را میکنند و سورج میگریزد. در هنگام تعقیب و گریز وی با دختری بنام سودا آشنا میشود. سودا بازیگر مشهوری است که بخاطر آتویی که کالیچاران از وی دارد مجبور شده در این سوداگری مرگ به او کمک کند. وقتی پلیس شرایط را میبیند به سورج پیشنهاد همکاری میدهد. سورج پس از گذراندن آموزش به نیروهای پلیس ملحق میشود تا بتواند کالیچاران و تجارت حشیش او را قلع و قمع کند و. . .

معنی کلمه حشیش در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:شاهدانه

جملاتی از کاربرد کلمه حشیش

گهی از بی‌نبیذی‌ کیک وحشت در سراویلش گهی از بی‌حشیشی‌سنگ‌محنت در تساخینش
هنگامی که شاه اسماعیل دوم در زندان قلعه قهقهه گرفتار بود به موادی مثل حشیش و تریاک وابستگی شدید پیدا کرده بود و به مرور زمان مصرفش بیشتر می‌شد. وی در زندان روزانه ۴۷ درهم فلونیا استعمال می‌کرد. مرگ شاه اسماعیل دوم بدون بیماری خاصی و به صورت تصادفی روی داد. برخی از مورخان استعمال تریاک و فلونیا را عامل مرگش نوشته‌اند. گرایش و اعتیاد شاه اسماعیل دوم به این‌گونه مواد، وی را نسبت به اداره امور کشور بی‌میل و بی‌اعتناء کرده بود.
مصرف کننده‌های حشیش کاهش واکنش نسبت به دوپامین را نشان داده‌اند و این نشان می‌دهد که ارتباط احتمالی به کاهش سیستم پاداش مغز و افزایش احساسات منفی و شدت اعتیاد وجود دارد. از کسانی که روزانه حشیش استفاده می‌کنند، ۱۰–۲۰٪ وابستگی دارند
تعدادی از گروه‌ها بیشتر در معرض خطر وابستگی به حشیش شناخته شده‌اند، به عنوان مثال در استرالیا، جمعیت بزرگسالان، افراد بومی و و افرادی که از نظر سلامت روان مشکل دارند را بیشتر در معرض خطر می‌دانند.
تا به ماهی احمقی با او بوَد از حشیش ده جز اینها چه‌دْرَوَد‌؟
مصرف مواد مخدر در ایران از دورهٔ صفوی و با رواج یافتن کشت خشخاش شایع شده‌است. تا زمان پادشاهی شاه طهماسب، مصرف بنگ، تریاک، و حشیش در ایران به‌عنوان یک هنجار پذیرفته شده بوده‌است و در میان مردم، در قهوه‌خانه‌ها و در دربار صفوی رواج داشته‌است. پس از شاه طهماسب، شاه عباس دست به اقداماتی برای محدود کردن مصرف تریاک در ایران زد و در ۱۰۰۵ هجری قمری فرمان ترک تریاک را صادر کرد. با این وجود کشت خشخاش در آن زمان هم در ایران انجام می‌شده‌است.
سرو بلندم که من سبز و خوشم در خزان نی چو حشیشم بود گرد بهارم طواف
توکل یعنی سپردن کارها به خدا و اعتماد به لطف اوست و این امر منافاتی با حداکثر تلاش انسان ندارد برخلاف خودباختگی که فرد بی‌اعتماد است و به هر حشیشی متوسل می‌شود.
چون حشیشی پا به گل بر پشته‌ای گرچه از باد هوس سرگشته‌ای
من و ترک خط آن ترک ختایی، هیهات که میسر نشود توبهٔ صوفی ز حشیش
همهٔ روضهٔ من حشیش است یکسر شوم دسته بندم به رضوان فرستم
هم چنین روستای دیگری نیز در جوار روستای «أبناء» وجود دارد که آن را روستای الفُرس می‌نامند، گویند این روستا نیز توسّط پارسیان بنیان‌گذاری شده‌است. همجنین «الأبناء» بنی حشیش هستند. روستاهای پراکنده در اطراف «الأبناء» وجود دارند که به شرح زیراند:
اسماعیل میرزا در زندان به تریاک و حشیش اعتیاد پیدا کرده بود و با گذشت زمان مصرفش بیشتر می‌شد. اعتیاد وی به حدی رسیده بود که روزانه ۴۷ درهم فلونیا[یادداشت ۱۱] مصرف می‌کرد. اعتیاد به انواع مواد مخدر، بنیه و جسم اسماعیل میرزا را ضعیف و نحیف کرده بود.
مثال غرقه‌بند هر حشیشی بر آنی خوش که قطب وقت خویشی‌
شماری از مواد مخدر که سبب رشد و پیشرفت اسکیزوفرنی می‌شوند، عبارتند از: ماری جوانا (و حشیش)، کوکائین، و آمفتامین و ال اس دی. حدود نیمی از کسانی که مبتلا به اسکیزوفرنی هستند، بیش از حد مواد مخدر و / یا الکل مصرف می‌کنند. نقش حشیش می‌تواند علی باشد، اما داروها و مواد دیگر ممکن است تنها به عنوان مکانیسم‌هایی سازگار برای مقابله با افسردگی، اضطراب، خستگی، و تنهایی مصرف شوند.
صید جوئی به دشت دام نهاد آهوی وحشیش به دام افتاد
با بزرگ تر شدن وی ، دوبوز اغلب به دلیل فروش حشیش و مواد مخدر دچار مشکلات قانونی می شود. والدین دوبوز پس از اطلاع از شانزده ساله بودن ، وی را به عنوان مجازات به فلوریدا فرستادند. وی از دبیرستان در آکادمی مقدماتی مبتنی بر عملکرد در فورت پیرس ، فلوریدا فارغ التحصیل شد. در فلوریدا ، دوبوز در حبس خانگی نگهداری شد. در طی این حبس ، او شروع به کار در زمینه هنر خود کرد ، کار را با تغییر دادن شعر های ساخته شده خود آغاز کرد و به تدریج یک چیز را به چیز دیگری هدایت کرد. وی حتی در داخل آپارتمانی که در آن زندگی می کرد یک استودیوی سر همی احداث کرد. پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان ، دوبوز در حالی که مشغول کار در بخش های مختلف از جمله ساخت و ساز و پیک موتوری بود ، به موسیقی خود ادامه داد.
ال حشیشیاه یک منطقهٔ مسکونی در یمن است که در استان صنعا واقع شده‌است.
ظالم شود فقیر چو نرمی ز حد بری گرگست گوسفند چو بیند حشیش را
گل و خار و باغ اگر چه اثری است ز آسمان‌ها به چه ماند این حشیشی به جمال آسمانی