جون
معنی کلمه جون در لغت نامه دهخدا

جون

معنی کلمه جون در لغت نامه دهخدا

جون. [ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) گیاه سبز مایل بسیاهی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || سرخ. ( منتهی الارب ). || سپید. || سیاه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و این کلمه از اضداد است. ( اقرب الموارد ). || روز. || سخت سیاه از شتر و اسب. ج ، جون. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). از رنگهای شتر. اگر شتر سخت سیاه باشد جون گفته میشود. ( صبح الاعشی ج 2 ص 33 ). || ( مص ) سیاه شدن روی. ( اقرب الموارد ).
جون. [ ج َ وَ ] ( اِ ) چوبی باشد که در زیر آن غلطکها نصب کنند و بر گردن گاو بندند و بر بالای غله ای که از کاه جدا نشده باشد بگردانند تا غله از کاه جدا شود. ( برهان ) . || یواشن. منسفه ، آن پنجه ایست که بدان خرمن باد دهند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
جون. ( ع اِ ) ( اصطلاح جغرافیا ) قطعه ای از دریا که بسیار در خشکی وارد شود. ( از محیطالمحیط ). خلیج. رجوع به خلیج شود. || ج ِ جَون. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به جَون شود.
جون. [ ج ُ وَ ] ( ع اِ ) ج ِ جونة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جونة شود.
جون. [ ج َ ]( اِخ ) بنوالجون ؛ قبیله ایست از ازد. ( منتهی الارب ).
جون. [ ج َ ] ( اِخ ) نام رودخانه ایست عظیم در هندوستان. ( برهان ).
جون. [ ج َ ] ( اِخ ) ابن قتادة. از صحابیان یا تابعیان است. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه جون در فرهنگ معین

(جُ ) [ ع . ] (ص . ) سیاه .
(جَ وَ ) (اِ. ) چوبی که در زیر آن غلطک ها نصب کرده و بر گردن گاو می بستند و بر بالای غله ای که از کاه جدا نشده بود می گرداندند تا غله از کاه جدا شود.

معنی کلمه جون در فرهنگ عمید

خرمن کوب قدیمی که بر گردن گاو و امثال آن می بستند و بر روی غلۀ دروکرده می گرداندند تا ساقه ها تبدیل به کاه شده و دانه ها از خوشه جدا شود.

معنی کلمه جون در فرهنگ فارسی

دستگاه خرمن کوبی که برگردن گاوبندندوبرروی غله، دروکرده میگردانندتاکاه ازدانه جداشود
( صفت ) سیاه .
ابن قتاده از صحابیان یا تابعیان است

معنی کلمه جون در فرهنگستان زبان و ادب

{Alioth} [نجوم] ستارۀ متغیر اپسیلون دب اکبر که زیرغولی از ردۀ الف صفر با قدر 1/8 است و در فاصلۀ 65 سال نوری از زمین قرار دارد

معنی کلمه جون در دانشنامه عمومی

جون (ستاره). جَون یا اِلیَت یا اپسیلون خرس بزرگ یک ستاره است که در صورت فلکی خرس بزرگ قرار دارد. این ستاره را در انگلیسی، به تقلید از الیَت، Alioth می نامند.
جون (لبنان). جون ( به عربی: جون ) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در استان جبل لبنان واقع شده است. جون ۱۲٫۴۶ کیلومتر مربع مساحت دارد ۴۰۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
جون (هواپیمایی). جون از هواپیمایی های فرانسوی مستقر در فرودگاه شارل دوگل پاریس است. این شرکت از شرکت های دختر هواپیمایی حامل پرچم فرانسه، ایر فرانس است. این شرکت به مقاصدی خدمات رسانی خواهد کرد که با رقابت شدید از سوی هواپیمایی های ارزان قیمت مواجه باشند.
مقاصد به تاریخ دسامبر ۲۰۱۷
معنی کلمه جون در فرهنگ معین
معنی کلمه جون در فرهنگ عمید
معنی کلمه جون در فرهنگ فارسی

معنی کلمه جون در دانشنامه آزاد فارسی

جَون (اخترشناسی)(Alioth)
(یا: حَوَّر، اپسیلون دب اکبر۱) درخشان ترین ستارۀ صورت فلکی دب اکبر. در نزدیکی قطب شمال آسمانی قرار دارد. قطب شمال آسمانی نقطه ای است که در ظاهر، ستاره های قابل مشاهده در نیمکرۀ شمالی بر گرد آن می گردند. این گردش ظاهری ناشی از چرخش محوری زمین است. جَون در بیشتر نقاط نیمکرۀ شمالی، در همه شب های سال در افق شمالی دیده می شود که در حال دور زدن قطب شمال آسمانی است. به همین سبب آن را نوعی ستارۀ پیراقطبی۲ شمالی می دانند. ستاره هایی نظیر جَون، که با چشم غیرمسلح دیده می شوند، به کهکشان راه شیری، تعلق دارند و بیشتر آن ها بسیار درخشان یا به نسبت نزدیک اند. جَون ۶۵ سال نوری از منظومۀ خورشیدی فاصله دارد. برای مقایسه، فاصلۀ دورترین ستاره هایی که به آسانی دیده می شوند به بیش از ۵هزار سال نوری می رسد. جَون در آسمان شبِ زمین با قدر ظاهری۱.۷۷ می درخشد و یکی از ۵۰ ستارۀ درخشان از منظر زمین است. قدر ظاهری۳ میزان درخشش ستاره از دید ناظر زمینی است. دمای سطحی جَون ۱۰,۷۰۰ درجۀ سانتی گراد و حدود دو برابر دمای خورشید است. قطر آن حدود ۴میلیون کیلومتر و تقریباً سه برابر قطر خورشید است. اخترشناسان با توجه به ترکیب شیمیایی، اندازه، و دما، جَون را در ردۀ ستاره های زیرغول۴ قرار می دهند. ستاره ای که به مرحلۀ زیرغول می رسد در پایان نخستین و طولانی ترین مرحله از چرخۀ عمرش قرار دارد. چنین ستاره ای هیدروژن هسته اش را سوخته، و در مرحلۀ سوختن هیدروژن پوستۀ اطرافش است، شاید سوختن هلیوم در هسته اش نیز آغاز شده باشد. این تغییرات ستاره را منبسط و سرد می کند. با تجزیه و تحلیل نور دریافتی از جَون، اخترشناسان دریافته اند که این ستاره را ندیم بسیار کوچک تر و کم فروغ تری همراهی می کند که هر چهار سال یک بار بر گرد جَون مدار می پیماید و این ستاره را به یک دوتایی تبدیل کرده است. همچنین، اخترشناسان دریافته اند که جَون دربردارندۀ مقدار فراوانی از عناصر سنگین اروپیوم۵ و کروم۶ است. این عناصر در جهان، و به خصوص در ستاره ها کمیاب اند.Epsilon Ursae Majoriscircumpolar starapparent magnitudesubgianteuropiumchromium

معنی کلمه جون در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] جَون بن ابی مالک» غلام سیاه چهره ای بود از اهالی نوبه که حضرت علی علیه السلام او را به یکصد و پنجاه دینار خریده و به ابوذر غفاری بخشیده بود.
غلام سیاه ابوذر غفاری که در کربلا به شهادت رسید. جون بن حوی پس از شهادت مولایش ابوذر، به مدینه برگشت و در خدمت اهل بیت درآمد. ابتدا خدمت امیرالمومنین علیه السلام بود. سپس در خدمت امام حسن و امام حسین علیهم السلام و بالاخره در خدمت امام سجاد علیه السلام بود.
در سفر کربلا، از مدینه همراه امام تا مکه و از آن جا به کربلا آمد. چون به اسلحه سازی و اسلحه شناسی آشنا بود، به نقل ابن اثیر و طبری، شب عاشورا هم در کربلا به کار اصلاح سلاح ها اشتغال داشت. با آن که سن او زیاد بود ولی روز عاشورا از سیدالشهدا علیه السلام اذن میدان طلبید. امام او را رخصت داد تا برود و آزادش کرد. ولی او با اصرار، می خواست در روزهای شادی و غم و راحت و رنج، از خاندان پیامبر جدا نشود.
به امام حسین علیه السلام عرض کرد: گرچه نسبم پست و بویم ناخوش و چهره ام سیاه است، ولی می خواهم به بهشت روم و شرافت یابم و روسفید شوم. از شما جدا نمی شوم تا خون سیاهم با خون های شما آمیخته شود. پس از نبرد، وقتی بر زمین افتاد امام خود را به بالین او رساند و چنین دعا کرد: خدایا! رویش را سفید و بویش را معطر کن و او را با نیکان محشور گردان «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه واحشره مع الابرار و عرف بینه و بین محمد و آل محمد».
به دعای امام، بویش معطر گشت. امام باقر علیه السلام از امام سجاد علیه السلام روایت می کند که پس از عاشورا که مردم برای دفن کشته ها به میدان می آمدند (و بنی اسد برای دفن شهدا آمدند)، پس از ده روز، بدن جون را در حالی یافتند که بوی مشک از آن به مشام می رسید.
رجزهای مختلفی برای جون نقل شده است. از جمله: کیف تری الکفار ضرب الاسود بالسیف ضربا عن بنی محمد اذب عنهم باللسان والید ارجو به الجنة یوم المورد. که نشان دهنده عمق بینش او در شناخت ولای آل البیت و جبهه کفر امویان و دفاع همه جانبه او از خاندان رسالت است.
گرچه نژادی پست دارم، سربلندم کز جان به قرآن و به عترت پایبندم سرمشق عزت از ابوذر برگرفتم درس غلامی را ز قنبر برگرفتم غیر از تو ای جان جهان، مولا ندارم از دادن جان در رهت پروا ندارم من ریزه خوار خوان احسان شمایم پیوسته سر بر خط فرمان شمایم صد بار اگر جان در رهت بسپارم ای دوست حاشا که دست از دامنت بردارم ای دوست من چون ابوذر باخبر از راز عشقم در جانفشانی کمترین سرباز عشقم بر سینه من دست رد مگذار، مولا از چهره جان پرده ام بردار، مولا بگذار خونم بوی مشک ناب گیرد روی سیاهم جلوه مهتاب گیرد.
                      
[ویکی فقه] جون (ابهام زدایی). جون ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • جون بن حوی، جَوْنِ بْنِ حُوَیِّ بن قتادة بن اعور بن ساعدة بن عوف بن کعب بن حویّ از شهدای کربلا• جون بن مالک، از اصحاب امام حسین (علیه السلام) و از شهدای کربلا
...

معنی کلمه جون در ویکی واژه

سیاه.
از پارسی میانه برابر با پارسی گون (گن، «رنگ»)
چوبی که در زیر آن غلطک‌ها نصب کرده و بر گردن گاو می‌بستند و بر بالای غله‌ای که از کاه جدا نشده بود می‌گرداندند تا غله از کاه جدا شود.

جملاتی از کاربرد کلمه جون

شمتت فی‌الشجون اعدائی کم تباکؤا علی اخوانی
بر سر قارون به باغ گوهر و زرست گوهر و زری به مشک و شکر معجون
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به اتلتیکو ایندپندینته، بوکا جونیورز، باشگاه فوتبال فلامینگو، پالمیراس، باشگاه فوتبال سانتاکروز و ولز سارسفیلد و باشگاه فوتبال سانتاکروز اشاره کرد.
نخلی است تو را ساخته از سیم و بر آن نخل از لعل رُطَب ساخته وز غالیه عَر‌جون
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به جسیکا جونز و اصیل‌ها اشاره کرد.
اگر به مرهم و معجون علاج نپذیرد من و مدایح صاحب قران شرع کنون
همواره هست صورت او اصل نیکوی جون سیرت موید دین اصل سروری
اسکودا هو! اسکودا هی!، یک فیلم کمدی آمریکایی محصول ۱۹۴۸ به نویسندگی و کارگردانی اف. هیو هربرت با بازی جون هاور، لان مک‌کالیستر و والتر برنان است . منتشر شده توسط فاکس قرن بیستم. مرلین مونرو نقش کمی دارد و ناتالی وود جوان نیز در فیلم حضور دارد.
زمین ز جود کف او میان‌ِ زر پنهان هوا ز خلق خوش او به غالیه معجون
آنتونیو آگوستو فریرا پینتو جونیور در تیم‌های فوتبال واسکو دوگاما سابقهٔ حضور دارد.
واکر برای خدمت به ارتش آمریکا رفت و سه سال در هایدلبرگ خدمت کرد. سفیر ادوارد اس. واکر جونیور یک محقق مرکز امور سیاسی در خاور میانه است. او در طول پنج سال خدمت از سال ۲۰۰۱ تا اوت همان‌سال به عنوان سفیر، مدیر عامل و معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک خدمت کرد(۱۹۹۷–۱۹۹۷)، در سازمان ملل متحد در مصر (۱۹۹۴–۱۹۹۷)، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل با رتبه سفیر(۱۹۹۴–۱۹۹۳)، سفیر ایالات‌متحده آمریکا در امارات متحده عربی (۱۹۸۹–۱۹۹۲). در دوران جنگ خلیج فارس. معاون رئیس هیئت سفارت آمریکا در ریاض، عربستان سعودی و معاون وزیر در دفتر امور خاور میانه (۱۹۸۸). دستیار اجرایی برای مذاکرات صلح خاورمیانه (۱۹۸۲–۱۹۸۱)، معاون ویژه و نماینده ویژه رئیس‌جمهور برای مذاکرات صلح خاور میانه (۱۹۸۱–۱۹۷۹)
که‌آشفتگی مرا دراین بند معجون‌ِ مفرح آمد آن قند
اینهمه دام خیالاتی که بر هم چیده‌ایم نیست جرم ما و تو معجون هستی بنگ داشت
ز بهر لخلخهٔ شرک اهل بدعت را طبیب وار بمعجون نظم کرده دوا
معجون: دارویی سنتی که با عسل شیرین می‌شود.
جون صلاح کار خلق اندر بقای عمر اوست تا جهان باشد ز عمر خویش برخوردار باد
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال بوکا جونیورز نیز اشاره کرد.