شرافت
معنی کلمه شرافت در لغت نامه دهخدا

شرافت

معنی کلمه شرافت در لغت نامه دهخدا

شرافت. [ ش َ / ش ِ ف َ ] ( ع اِمص ) شرف. بزرگی. بزرگواری. بزرگ مقداری.مجد. رفعت. قدر. ( یادداشت مؤلف ). نجابت و اصالت و بزرگواری و بلندقدری و بزرگ مرتبگی. ( ناظم الاطباء ).
- شرافت نسب ؛ ارجمندی از حیث خاندان و نسب. ( فرهنگ فارسی معین ).
شرافة. [ ش َ ف َ ] ( ع مص ) بزرگ و بلندقدر شدن و عالی مرتبه گردیدن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). شرف. ( از منتهی الارب ). رجوع به شرافت شود.

معنی کلمه شرافت در فرهنگ معین

(شَ فَ ) [ ع . شرافة ] (اِمص . )بزرگواری .

معنی کلمه شرافت در فرهنگ عمید

بزرگ و بلند قدر شدن، بزرگواری، بلندقدری.

معنی کلمه شرافت در فرهنگ فارسی

باشرف شدن، باشرف بودن، بزرگواری، بزرگ وبلند
۱ - ( مصدر ) با شرف بودن . ۲ - ( اسم ) بزرگواری ارجمندی . یا شرافت قدر . بزرگ قدر بودن . یا شرافت منسب . از حیث نسب و خاندان ارجمند بودن .

معنی کلمه شرافت در فرهنگ اسم ها

اسم: شرافت (دختر) (عربی) (تلفظ: še (a) rāfat) (فارسی: شرافت) (انگلیسی: sherafat)
معنی: بزرگ منشی، ارزشمندی، حالتی در شخص که او را از ارتکاب رذایل باز می دارد، بزرگواری

معنی کلمه شرافت در دانشنامه عمومی

شرافت (شوشتر). شرافت شهری از توابع بخش مرکزی شهرستان شوشتر در استان خوزستان است. شغل اهالی شهر شرافت کشاورزی و دامداری سنتی می باشد. بخشی جمعیت این شهر لر بختیاری هستند و به زبان لری گویش بختیاری تکلم می کنند.
شرافت (فیلم ۱۹۷۰). شرافت ( به هندی: Sharafat ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۰ و به کارگردانی آسیت سن است. در این فیلم بازیگرانی همچون آشوک کومار، درمندرا، هما مالینی، آبی باتاچاریا ایفای نقش کرده اند.
شرافت (مجموعه تلویزیونی). شرافت ( به ترکی استانبولی: Şeref Meselesi ) مجموعه تلویزیونی است که توسط کانال دی ترکیه تولید و پخش شد. این مجموعه تلویزیونی از یک مجموعه تلویزیونی ۱۸ قسمتی ایتالیایی منتشر شده بین سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ به نام، حریم شکسته گرفته شده است. قسمت آخر این مجموعه تلویزیونی در ۱۷ مارس ۲۰۱۵ از کانال دی ترکیه پخش شد. مجموعه تلویزیونی شرافت در ایران سال ۲۰۱۶ با دوبله فارسی در ۷۸ قسمت ۴۰ دقیقه ای از شبکه های جم پخش شده است.
معنی کلمه شرافت در فرهنگ معین

معنی کلمه شرافت در دانشنامه آزاد فارسی

ماهنامۀ سیاسی، اجتماعی، خبری، وابسته به وزارت انطباعات، چاپ تهران. به مدیریت محمدباقر ادیب الممالک که بعدها لقب اعتمادالسلطنه گرفت، در اوایل سلطنت مظفرالدین شاه، در صفر ۱۳۱۴ق/ تیر ۱۲۷۵ش پس از تعطیلی روزنامۀ شرف منتشر شد. صفحۀ اول آن ویژۀ تصویر یکی از بزرگان ایران بود. در شمارۀ ۵۱ این نشریه در صفحۀ نخست، تصویر اتابک اعظم، امین السلطان، چاپ شد. آخرین شماره در شوال ۱۳۲۱ق/ دی ۱۲۸۲ش، و در مجموع، ۶۶ شماره از آن، به طور نامنظم، منتشر شد.

جملاتی از کاربرد کلمه شرافت

زندگی به اندازه‌ای زیباست که همه چیز را می‌توان قربانی آن کرد، مگر شرافت را، که عزیزتر و زیباتر از زندگی است و لایق آنکه زندگی را قربانی آن کرد. این اصل اساسی زندگی من است و هر کس لحظه‌ای در این باره تردید کند هرگز مرا نشناخته‌است.
آنکه شد در روز مولودش جدار کعبه شق از شرافت مولودش شد خانهٔ خاص خدا
خسروا، مالک رقابا، ای که بیند از شرافت شخص هستی خویش را از بندگان اندر حبابت
این به از دست‌رفتن سریع شکوفایی منجر می‌شود، با این وجود کندویی که به‌تازگی شرافتمند شده‌است
اگر سفینه غلام در رسول بود شرافت توهم از خدمت بتول بود
چه جای آب که خاک از شرافت این بوم سزد که میل به بالا نماید از پایان
کعبه گویی کنز محفی بود گوهرزای شد زین شرافت تا ابد گردید در عالم علم
در ۳۰ ژوئن ۲۰۰۰، کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که بیشتر جهان اسلام را نمایندگی می‌کند، به طور رسمی تصمیم گرفتند از اعلامیه قاهره در مورد حقوق بشر در اسلام، یک سند جایگزین که می‌گوید افراد «آزادی و حق زندگی شرافتمندانه را مطابق با شریعت اسلامی» دارند، بدون هیچ‌گونه تبعیضی بر اساس «نژاد، رنگ، زبان، جنسیت، اعتقاد مذهبی، وابستگی سیاسی، موقعیت اجتماعی یا سایر ملاحظات»، حمایت کنند. اعلامیه قاهره به طور گسترده به عنوان پاسخی به اعلامیه جهانی حقوق بشر شناخته می‌شود و از زبان فراگیر مشابهی استفاده می‌کند، اگرچه منحصراً از فقه اسلامی گرفته شده است.
شرف دنیا و عقبا چو ازین چشمه بزاد نام این عین شرافت زا عین الشرفست
او ۱۰ رمان به انگلیسی و فرانسوی و ترکی منتشر کرده‌است که بعضشان به فارسی ترجمه شده‌است؛ از جمله: آینه‌های شهر، قصر پشه، ملت عشق، شرافت، مرید معمار و حرام‌زاده استانبول.
که فرموده حق ای کان شرافت بکن نصب علی را به خلافت
به رد کلام عدو از قضا دو گیسوی او بر شرافت گواه
توزیع روزنامه ابتدا از طریق شبکه توزیع «ندای وطن» صورت می‌گرفت ولی بعداً به کتابخانه شرافت منتقل شد. قیمت یک نسخه در ایران ۱۰۰ دینار و در خارج سه شاهی بود، آبونمان سالیانه در تهران ۸ قران و در شهرهای دیگر ۱۰ قران بود.
بعد از این، یک جنایتکار به نام جکال، پسر او یعنی جوزف ویلسون را دزدید و او را گروگان گرفت تا اسم کسی که او را به عنوان آدمکش استخدام کرد را لو دهد. اسلید لو نداد، و گفت که این کار خلاف شرافت او است. او به خلافکارهای جکال که جوزف را گروگان گرفته بودند حمله کرد و طی یک سانحه، گلوی جوزف قبل از اینکه اسلید نجاتش دهد بریده شد، و توانایی شنوایی جوزف را قطع کرد و همچنین او را لال کرد.
کعبه شد تا با مقام لی مع اللهی قرین از شرافت همسری تا بزم او ادنی گرفت
صاحب دیوان عشق عرش خلافت گرفت مسند ایوان عشق زیب و شرافت گرفت
روش کنفوسیوس برای رسیدن به مقام شرافت انسانیت
وی همچنین گفته بود: «به نام خداوند آموزگار و به نام شهدای گلگون‌کفن جنگ هشت ساله و درود به شرافت آن شهدا که مملکت را حفظ کردند. من سرهنگ پیاده ستاد خرم‌دین هستم… ۳۰ سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دو مرتبه شیمیایی شدم و ۴ بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل مملکت انجام وظیفه کردم.»[نیازمند منبع]
بر اساس نوشته‌ای متعلق به خاندان اودا، میتسوهیده مادر خود را به عنوان گروگان به نزد هاتانو هیده‌هارو فرستاد تا وی بتواند با شرافت خود را تسلیم کند. با این حال، پس از تسلیم و ورود هیده‌هارو و برادرش به قلعه آزوچی برای ارائه معذرت‌خواهی، هیده‌هارو و برادرش توسط نوبوناگا اعدام شدند. سربازان وی در قلعه یاکامی، وقتی شنیدند که هیده‌هارو اعدام شده‌است، مادر آکچی میتسوهیده را کشتند. این حادثه رابطه بین نوبوناگا و میتسوهیده را تحت تأثیر قرار داد، و بر اساس فرضیه در نهایت به شورش و مرگ نوبوناگا در حادثه معبد هوننو توسط میتسوهیده در سال ۱۵۸۲ منجر شد. با این حال، شواهد کمی وجود دارد که این حوادث واقعاً اتفاق افتاده‌است و بعید است که میتسوهیده چنین اقدامی عجیبی یعنی به گروگان دادن مادر خود را انجام دهد.