جوشان
معنی کلمه جوشان در لغت نامه دهخدا

جوشان

معنی کلمه جوشان در لغت نامه دهخدا

جوشان. ( نف ) که میجوشد. جوشنده. در حال جوشیدن :
بزرگان ایران خروشان شدند
از آن اژدها تیز جوشان شدند.فردوسی.خروشان و جوشان بجوش اندرون
همی از دهانْش آتش آمد برون.فردوسی.چو بهرام بنشست بر تخت زر
دل و مغز جوشان زمرگ پدر.فردوسی.در باغ کنون حریرپوشان بینی
دلها ز نوای مرغ جوشان بینی.منوچهری. || خشمگین :
همی بود گشتاسب دل دردمند
خروشان و جوشان ز چرخ بلند.فردوسی.چو باد از کوه و از دریاش راند بر هوا ماند
به کوشان پیل و کرگندن به جوشان شیر و اژدرها.اسدی.
جوشان. ( اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. جلگه و معتدل. جمعیت آن بالغ بر 509 تن میشود. آب از قنات و محصول غلات ، لبنیات ، چغندر، پنبه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه جوشان در فرهنگ عمید

۱. = جوشاندن
۲. (صفت ) در حال جوشیدن، جوشنده: کتری جوشان.
۳. (صفت ) [مجاز] موّاج، متلاطم: چشمهٴ جوشان.
۴. (صفت ) [قدیمی، مجاز] خشمگین.

معنی کلمه جوشان در فرهنگ فارسی

جوشیدن
۱-( صفت ) جوشنده . ۲- در حال جوشیدن .
دهی است از دهستان بربرود بخشش الیگودرز شهرستان بروجرد جلگه و معتدل

معنی کلمه جوشان در دانشنامه عمومی

جوشان (گلباف). جوشان، بخشی در شهرستان گلباف، استان کرمان ایران است. این شهر دربخش جوشان قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن۴٬۴۲٠نفر بوده است.

معنی کلمه جوشان در ویکی واژه

bollente

جملاتی از کاربرد کلمه جوشان

این روستا یکی از پرآب‌ترین روستاهای اطراف خود می‌باشد و چراگاه‌ها و زمین‌های مزروعی سر سبز و پر حاصلی دارد.در این روستا چشمه‌های جوشان فراوانی وجود دارد که آب آن گوارا با خاصیت درمانی و طبی و قابل آشامیدن می‌باشد. چشمه‌هایی که آب آن‌ها گازدار با بو و طعم‌های مختلف و با مصارف گوناگون است و اهالی روستا برای آشامیدن و مصارف روزمره از آن‌ها استفاده می نمایند.
روستای گل آخور با قرار گرفتن در دامنه جنگل‌های ارسباران و دره ای سرسبز و چشم نواز با معماری سنتی و پلکانی خود یکی از زیباترین و چشم نوازترین روستاها و مناطق گردشگری استان آذربایجان شرقی است. اطراف روستا مملو از چشمه‌های جوشان و آهکی است. مواد آهکی در آب چشمه‌ها حل شده و اشکال بسیار زیبایی را پدیدمی‌آورند که در نوع خود قابل توجه و چشم نواز است.
سر افراز، جنگی سوار دلیر خروشان و جوشان چو درنده شیر
ز سم ستوران مردان کین زمین است جوشان چو دریای چین
آش شیر نوعی آش است. برای تهیه آش شیر برنج را با شیر می‌جوشانند و پس از پخته شدن برنج و سرد شدن آش، آن را با اضافه کردن شکر، نمک، مربا یا عسل میل می‌کنند. آش شیر از آش‌های محلی استان زنجان است که در زبان ترکی محلی به آن «سوت آشه» می‌گویند. آش شیر به شیر برنج شبیه‌است.
که جوشان شود زین میان گروه برد اسپ تا بر سر تیغ کوه
از سلولز طبیعی مانند چوب، یا لینتر پنبه که حاوی ۸۷–۹۸ درصد آلفا-سلولز می‌باشد، به عنوان ماده اولیه استفاده می‌شود. پس از شستشو ماده اولیه با قلیایی جوشان و سفیدگری آن توسط سدیم هیپوکلریت محلول قابل ریسیدن آماده می‌شود.
جهان جوی آمد ز بالا بزیر خروشان و جوشان بکردار شیر
۱. جوشاندن: یکی از کهن‌ترین روش‌های سترونش است که اطمینان چندانی ندارد. در ظرفی مقداری آب ریخته و اشیاء را در آن قرار داده و مدت ۲۰–۱۰ می‌جوشانیم.
تا همی از مهر رخشان بر زمین باشد شعاع تا همی از بحر جوشان بر هوا پاشد سحاب
گاه چون گرک وگاه چون موشند گاه جوشان و گاه خاموشند
بدست اندرش گرز سام سوار همی بود جوشان چو ابر بهار
چنان از عشق تو باشد خروشان که چون دیگی است او پیوسته جوشان
آرام نگردید درین دشت نصیبت ای سیل، خروشان کهِ جوشان که بودی؟
خروشان و جوشان رده دررده همه دل پریشان و ماتمزده
تامال یک غذای سنتی آمریکای جنوبی است که از از ماسا (خمیر نشاسته‌ای، معمولاً بر پایه ذرت) ساخته شده، و در یک لفاف برگ بخارپز یا جوشانده می‌شود. لفاف آن پیش از خوردن کنار گذاشته می‌شود. تامال‌ها را می‌توان با انواع گوشت، پنیر، میوه، سبزی، چیلی یا هر فراهم‌آورده‌ای بسته به سلیقه پر کرد، و هر دوی آکناک و مایع پخت ممکن است چاشنی زده شوند.