گازدار

معنی کلمه گازدار در لغت نامه دهخدا

گازدار. ( نف مرکب ) مایعی که دارای گاز باشد: آب گازدار. دوغ گازدار. رجوع به گاز شود.

معنی کلمه گازدار در فرهنگ عمید

دارای گاز: نوشابهٴ  گازدار.

معنی کلمه گازدار در فرهنگ فارسی

( صفت ) مایعی که دارای گاز است آب گازدار دوغ گازدار .

معنی کلمه گازدار در ویکی واژه

frizzante
gassato

جملاتی از کاربرد کلمه گازدار

مظهر اصلی چشمه را یک حوضچه طبیعی به شکل نامنظم تشکیل می‌دهد که در اثر رسوب گذاری آب آن حوضچه‌های طبیعی و جالبی را به وجود آورده‌است که روی حوضچه‌ها استخرهایی ساخته شده‌است و آب گازدار به‌طور دائمی جوشان و جریان دارد.
اسید سیتریک علاوه بر افزایش ماندگاری نوشیدنی‌های گازدار و آبمیوه‌ها، طعم ترش خوشایندی را نیز به آن‌ها می‌دهد.
کمی ترش مزگی و بی‌رنگ از ویژگی آب این چشمه است و ترکیبات بیکربنات مخلوط گازدار و آهن دار را در خود دارد.