جلا. [ ج َ ] ( از ع ، اِ ) سرمه که جلا میدهد بصر را. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). جِلاء. ( اقرب الموارد ) : گر خاک پای دوست خداوند شوق را در دیدگان کشند جلای بصر بود.سعدی.- روغن جلا ؛ از تربانتین و پاره چیزهای دیگر کنند. جلأ. [ ج َل ْءْ ] ( ع مص ) کشتی گرفتن و انداختن مرد را بر زمین. ( از اقرب الموارد ). || انداختن جامه را. ( ازاقرب الموارد ) : جَلَاءَ بثوبه ؛ انداخت جامه را. ( منتهی الارب ). رجوع به جلاء و جلاءة شود.
معنی کلمه جلا در فرهنگ معین
(جَ ) [ ع . جلاء ] (مص م . ) ۱ - واضح و روشن کردن . ۲ - صیقل دادن . (جَ ) [ ع . ] (مص ل . ) کوچ کردن ، از وطن دور شدن ، آوارگی .
معنی کلمه جلا در فرهنگ عمید
۱. تابش، درخشش. ۲. (اسم ) هر نوع مادۀ روغنی که اشیا و به ویژه فلزات را با آن درخشان می کنند. ۳. [قدیمی، مجاز] روشنی چشم. ۴. [قدیمی] دور شدن و کوچ کردن از وطن. ۵. (اسم ) [قدیمی] چیزی که موجب روشنی چشم می شود.
معنی کلمه جلا در فرهنگ فارسی
( مصدر ) روشن کردن افروختن . ۲- زدودن صیقل دادن . ۳- ( مصدر ) آواره شدن جلائ وطن . ۴-( اسم ) آوارگی . کشتی گرفتن و انداختن مرد را بر زمین یا انداختن جامه را .
معنی کلمه جلا در فرهنگستان زبان و ادب
{luster} [شیمی، مهندسی بسپار علوم و فنّاورى رنگ] برّاقیت ناشی از کنار هم بودن نواحی تاریک و روشن در سطح شیء
معنی کلمه جلا در دانشنامه عمومی
جلا (رود). رودخانه جلا ( به انگلیسی: Gela ( river ) ) رودخانه ای است که در ایتالیا جریان دارد.
معنی کلمه جلا در دانشنامه آزاد فارسی
جِلا (Gela) (یا: گلا) شهری ساحلی در جنوب سیسیل، به فاصلۀ ۴۵کیلومتری جنوب شرقی کالْتانیسِتا۱، با ۶۱,۳۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۱). صید ماهی تُن و ساردین در این شهر رواج دارد و یک حوزۀ نفتی و پالایشگاه نفت نیز دارد. صنایع آن عبارت اند از تولید پارچه های پشمی و پنبۀ زبر. یونانیان، در ۶۸۸پ م جلا را بنا کردند. چندی بعد این شهر اهمیت فراوانی یافت و در ۵۸۲پ م آکراگاس۲ (آگریگنتوم۳) را ساختند. جلا در دوران سلطنت جبار هیپوکراتس۴ (۴۹۸ـ۴۹۱پ م) به اوج شکوفایی خود رسید. هیپوکراتس جای خود را به گلون۵ داد و پس از انتقال نیمی از جمعیت جلا به سیراکوز۶، آن جا را پایتخت خود ساخت و خود را جبار آن خواند. سرانجام پس از ۲۸۰پ م ماموتی ها۷ (مزدورانی از کامپانیا۸ی ایتالیا) شهر را ویران کردند. در ۱۲۳۰م فردریک دوم، امپراتور مقدس روم۹، آن را بازسازی کرد. این شهر دارای کلیسایی از قرن ۱۸ است. CaltanissettaAcragasAgrigentumHippocratesGelonSyracuseMamertineCampaniaHoly Roman Emperor
معنی کلمه جلا در ویکی واژه
جلاء واضح و روشن کردن. صیقل دادن. کوچ کردن، از وطن دور شدن، آوارگی.
جملاتی از کاربرد کلمه جلا
اگرچه ثوئر زندانیان را شکنجه نمیکرد، اما به هر روی در اردوگاه به عنوان جلاد شناخته میشد. پس از جنگ او به همراه سوفی هانل دیدبان اساس در پراگ دادگاهی شد. هر دو به اعدام محکوم شدند. ثوئر در ۲۳ آوریل ۱۹۴۷ در اوپاوا (چکسلواکی) به دار آویخته شد.
فشاندم از مژه آبی که برنخیزد از آن گرد بهل که خاک شود تن بر آستان جلالت
به کفر زلف تو دنیا ز دست داد جلال از آن سبب که به دنیا نمی دهد دین را
الا چو زی باشد اساس قدر جلال هزار سال جلالی باین جلال بزی
احمد جلال (عربی: أحمد جلال؛ زادهٔ ۱۶ ژوئیهٔ ۱۹۸۵) یک بازیکن فوتبال در پست مهاجم اهل مصر است.
سید روحالله خمینی در سال ۱۳۴۱ در قم، برای پدر جلال مجلس بزرگداشتی برگزار کرد.
ترا جلالت و قدرست از قدر برتر ترا حکومت و جاهست از قضا افزون
مه را به ظلم جنس تو خواندی سپهر اگر عدل جلال جمله اشراف نیستی
لطایف گوی رمز لایزالی معارف جوی گنج ذوالجلالی
سید پاک جلالالدین فرزند رسول که یکی پاک رسولی است به گفتار و به فر
پر نغمه نشاط بود بزم عشرتت تا مهر و مه جلاجل این کهنه چنبرست
سرخوش برآ زخانه و مستانه زن قدم تا خلق بنگرند صفات جلال را
سپهر باد سراپرده جلالت تو اگر چه خیمه قدرت، هزار چندان است
البته رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، در اجلاس داووس در سال ۲۰۰۹ میلادی صحنهای فراموشنشدنی به وجود آورد. اردوغان در آن زمان نخستوزیر ترکیه بود و در میانهٔ جلسه صحبت با شیمون پرز، رئیسجمهوری وقت اسرائیل، اجلاس را ترک کرد و گفت گُمان نمیکند دیگر پا به این اجلاس بگذارد.