معنی کلمه جغرافیا در لغت نامه دهخدا
جغرافیا درایران باستان : از بررسی و تحقیق ایرانیان قدیم در امر جغرافیا اطلاع زیادی در دست نداریم. قدیم ترین سندی که در این باره موجود است قسمتهای بازمانده اوستاست که در پاره یی از بخشهای آن اشاره هائی به وضع یا نام برخی سرزمینها و دریاها و کوهها و رودها رفته و درفرگرد یکم کتاب وندیداد از شانزده کشور آفریده «اهورمزدا» سخن بمیان آمده است اما چون قسمتهای علمی اوستا از میان رفته است در این باره بیش از این اطلاعی به دست نمیآید. پس از آن در سنگ نبشته بغستان ( = بیستون ) به نام کشورهائی که داریوش میگوید بر آنها فرمانروایی داشته ام برمیخوریم و از همین قبیل اطلاعات مختصر و جزئی در برخی از نوشته های یونانیان نیز مشاهده میشود. از روزگار ساسانیان نیز علاوه بر آنچه جسته گریخته در ضمن بعضی از کتب آن دوران آمده و به دست مارسیده ، کتاب مستقل «شهرستانهای ایرانشهر» که در آن نام و شرح مختصر شهرهای ایران و برخی از روایات افسانه ای در باره آنها آمده ، در دست است و به فارسی نیزترجمه شده است. رجوع به شهرستانهای ایرانشهر ترجمه ٔصادق هدایت شود.
جغرافیا در تمدن اسلامی : جرجی زیدان در تاریخ تمدن اسلام ذیل جغرافیا آورد: لفظ جغرافی میرساند که این علم را عرب وضع نکرده اما چون جغرافی با تاریخ مربوط است و چون عربها بواسطه مقتضیات شریعت اسلام پیش از ترجمه جغرافی به زبان عربی کتابهائی در توصیف راهها و شهرها نگاشته اند، لذا در اینجا از جغرافی اسلامی هم اسمی میبریم. نخستین کسی که اطلاعات و معلومات خود را در باره شناخت احوال زمین فراهم آورد و نوشت آراتستین یونانی بود که در سال 196 ق.م. درگذشت. مجموعه آراتستین در زمان سلطنت بطلمیوسها تألیف شد و از مجموعه معلومات فنیقیها و همراهان اسکندر تشکیل می یافت. سپس استرابون جهانگرد نامی روم و بلنیوس جغرافی دان مشهور یونان پدید آمدند. آنگاه بطلمیوس قلوذی در اواسط قرن دوم میلادی کتاب مبسوطی در علم جغرافی تنظیم کرد. وی در آن کتاب از روی علم ریاضی و هیأت ، مواقع جغرافی اماکن را تعیین کرده و نقشه های بالنسبه منظمی ترسیم نموده و 4350 شهر را یکایک برشمرده و 200 کوه را نام برده و معدنهای موجود در آن کوهها را شرح داده و آنچه از حالات مردم آن روز میدانسته در کتاب مزبور ذکرنموده است و کتاب مزبور در آن زمان مهمترین کتب جغرافیایی محسوب میشده است و همین که اسلام آمد کتاب بطلمیوس مدرک و مستند علم جغرافی آن ایام گردید. در زمان عباسیان کتاب آن دانشمند به عربی ترجمه شد و همین طور کتاب دیگر وی در هیأت به اسم مجسطی از یونانی به عربی منتقل شد و اساس جغرافیای اسلامی همان دو کتاب بود. فنیقیها و یونانیها به واسطه جهانگردی و بازرگانی با جغرافی آشنا شدند ولی مسلمانان به سه جهت قبل از ترجمه کتاب بطلمیوس با علم جغرافی مربوط گشتند. بعلاوه مردم حجاز پیش از اسلام به تجارت اشتغال داشتند و پس از اسلام که با سرعت هر چه تمامتر ممالک وسیعی را گشودند، طبعاً تجارت آبها نیز رونق گرفت. بنابراین مسلمانان از نظر جهانگردی و بازرگانی هم به جغرافی توجه داشتند اما آن سه جهت مخصوصی که عربها را بیشتر به جغرافی علاقه مند میساخت عبارت از: