جریح

معنی کلمه جریح در لغت نامه دهخدا

جریح. [ ج َ ] ( ع ص ) خسته. مذکر و مؤنث در آن یکسان است. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). مجروح ، فعیل بمعنای مفعول است. ( از اقرب الموارد ). زخمی و مجروح. ( از آنندراج ) ( غیاث اللغات ). ج ، جَرحی ̍ مانند قتیل و قتلی و جمع سالم ندارد از آن جهت که ها بر مؤنث آن ملحق نشود. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
جریح. [ ج ُ رَی ْ ی ِ ] ( ع ص مصغر ) مصغر جَریح ؛ به معنی خسته و ضعیف و بی قوت. ( ناظم الاطباء ).
جریح. [ ج ُ رَ ] ( ع اِ مصغر ) مصغر جرحه. خرجین کوچک. ( ناظم الاطباء ).
جریح. [ ج ُ رَ ]( اِخ ) نام مردی است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
جریح. [ ] ( اِخ ) راهبی است که پیش از خاتم انبیاء ( ص ) و پس از رفع مسیحا در میان بنی اسرائیل به زنا متهم شد و تکلم کردن طفل زن زانیه باعث معترف شدن بنی اسرائیل بر عصمت او شد. ( از حبیب السیر ).
جریح. [ ] ( اِخ ) ابن سلامة مکنی به ابوشاة. ابن شاهین اسم و کنیة او را تصحیف و بصورت فوق ضبط کرده است. و ضبط درست نام او حدیج باحاء مهمله و دال و کنیه اش ابوشباب است. ( از الاصابة فی تمییز الصحابه ). و رجوع به الاصابة ذیل کلمه حدیج شود.
جریح. [ ] ( اِخ ) ابن طباخ. متطبب است. ( از عیون الانباء ج 2 ص 84 ).

معنی کلمه جریح در فرهنگ معین

(جَ ) [ ع . ] (ص . ) مجروح .

معنی کلمه جریح در فرهنگ عمید

مجروح، زخمی، زخم دار: خویشتن را لقب نهاده مسیح / وز دَمش صدهزار سینه جریح (سنائی۱: ۴۰۰ ).

معنی کلمه جریح در فرهنگ فارسی

مجروح، زخمی، زخمدار، جرحی جمع
( صفت ) خسته زخمدار افگرا مجروح .
ابن طباخ متطبب است

معنی کلمه جریح در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جریح و مجروح به کسی که زخم برداشته هست گفته می شود.
حضرت علی (علیه السلام) به اصحابش فرمود: «... اذا رَایْتُمْ مِنْ اخْوانِکُمُ الَمجْرُوحَ وَ مَنْ قَدْ نَکِلَ بِهِ، اوْ مَنْ قَدْ طَمِعَ فیهِ عَدُوَّکُمْ فَقُوهُ بِانْفُسِکُمْ» اگر از برادران رزمنده خود کسی را دیدید که در جنگ زخم برداشته، و یا عضوی از بدنش قطع شده یا در دسترس دشمن قرارگرفته و می خواهند او را اسیر کنند، با جان خود او را نجات دهید.
ارزش مجروح شدن در راه خدا
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود: «مَنْ جُرِحَ فی سَبیلِ اللَّهِ جاءَ یَوْمَ الْقِیامَةِ ریحَهُ کَریحِ الْمِسْکِ، وَ لَوْنُهُ لَوْنُ الْزَعْفِرانِ عَلَیْهِ طابِعُ الشُّهَداءِ» هرکس در راه خدا زخم بر دارد و مجروح شود، روز قیامت می آید، در حالی که بوی او مانند بوی مشک معطر است، و رنگ او مانند رنگ زعفران خوش رنگ است، و سیمای شهیدان بر چهره او نمایان است.

معنی کلمه جریح در ویکی واژه

مجروح.

جملاتی از کاربرد کلمه جریح

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ابن جریح گفت این بر خصوص اهل کتاب راست، و معنی آنست که ای شما که بکتابهای پیشین ایمان آوردید، عهدی که با شما کرده‌ام، و پیمانی که بسته‌ام در کار محمد (ص) و در نبوت وی، آن عهد و پیمان بجای آرید، و بوفاء آن باز آئید، و بیان این عهد آنست که رب العالمین گفت: وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ الآیة. جمهور مفسران بر آنند که: این خطاب بر عموم است، مؤمنان امت محمد را می‌فرماید که عهدها و عقدها که با خدا و با خلق کنید وفا کنید و بسر برید. اما عهد که با خدا کنید نذر است و توبه و سوگند و امثال آن، و عهد با خلق عقدها است و وعدها و شرطها در مبایعات و معاملات و مناکحات، و عهد ذمی و مستأمن هم از این بابست.
لقتل ابن النّبی بغیر جرم فقلبی عند قتلته جریح‌
اسدالله جعفری در گفتگو با خبرنگار حقوقی و قضایی میزان، گفت: «نیروهایی در قالب امر به معروف و نهی از منکر با کسانی که عفت عمومی را جریحه دار می‌کنند و طبق قانون عمل آن‌ها جرم محسوب می‌شود، برخورد و پرونده‌های قضایی برای تعدادی از آن‌ها تشکیل شده و به محاکم قضایی ارجاع و دادنامه دراین زمینه صادر شده‌است.» وی در ادامه تأکید کرد: «باید با صلابت در برابر مظاهر فسق، فحشا و تعرض به حقوق عامه ایستاد و کوتاهی در این زمینه از هیچ‌کس پذیرفته نیست.»
ابن جریح گفت: چون موسی بشط بحر رسید بادی عظیم برخاست و موج در دریا افتاد چندان که کوه کوه یوشع گفت: یا مکلم اللَّه این امرت؟ ای آن کس که حق جل جلاله با تو سخن گفته تا کجا خواهی رفت و کجات فرموده‌اند که باشی؟
ابن جریح گفت و بو بکر هذلی که: چون این آیت فرو آمد که: وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‌ءٍ ابلیس سر برآورد و شادی نمود و نشاط کرد، گفت: انا من ذلک الشی‌ء.
فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدِینَ دَرَجَةً این قاعدان اینجا اصحاب عذراند. هر چند که در همت و نیت بر قصد جهاداند اما بدرجه مجاهدان نه‌اند، که مجاهدان به یک درجه بالای ایشان‌اند، ربّ العالمین گفت: این مجاهدان و این قاعدان معذوران چون بو لبانه و اوس ربیعه و عبد اللَّه جحش، و جماعتی از انصار، میگوید: همه را وعده بهشت داده‌ام، و هو قوله: وَ کُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنی‌. این حسنی در تفسیر مصطفی (ص) بهشت است. آن گه گفت: وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً این قاعدان نامعذوران‌اند، ربّ العزّة مجاهدان را بر ایشان افزونی داد، بدرجتها. چنان که گفت: دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً. ابن جریح گفت: الدّرجة علی اولی الضّرر، و الدّرجات علی غیر اولی الضّرر.
با لب جان بخش دوش از ما گذشت قال من قلنا جریح ام قتیل
تا کی دلم ز تیر حوادث شود جریح تا کی تنم ز جور زمانه بود علیل
و روی عن هلال بن یساف، قال: لم یتکلم فی المهد الّا ثلاثة: عیسی بن مریم، و صاحب یوسف، و صاحب جریح.
علی‌رغم این جایزه، خاندان سلطنتی قاطعانه با ازدواج او با عموی شاه مخالفت می‌کردند و این موضوع غرور او را جریحه‌دار کرد. همین اتفاق عاملی بود که به درخواست لژیون مصر مبنی بر خواندن یک ترانه خاص در هنگامهٔ محاصره الفالوجة توسط اسرائیلی‌ها طی نخستین جنگ اعراب و اسرائیل پاسخ مثبت بدهد. در طی همین محاصره افرادی مانند جمال عبدالناصر که در انقلاب بدون خونریزی علیه خاندان سلطنتی مصر شرکت کردند، حضور داشتند.
جابز در جایی دربارهٔ پدر و مادرش (پل و کلارا) می‌گوید: «نکاتی در زندگی من وجود دارد که من واقعاً از آن‌ها احساس شرمندگی می‌کنم. من خیلی مؤدب نبودم و احساسات آن‌ها را جریحه‌دار می‌کردم… من نمی‌خواستم کسی بداند که پدر و مادری دارم. می‌خواستم مثل یتیمی باشم که در قطارها در حومه شهر ولگردی کرده‌بود و به هیچ جا نرسیده‌بود، بی‌اصل و نسب، بدون پیوند و پیشینه.»
"۸۱۷" در واقع در این کلیسای خداوند از زمان شروع آن، اختلافات زیادی به وجود آمده که حواریون آن را نکوهش می‌کنند؛ ولی در قرن‌های بعدی، اختلافات مهم‌تری به وجود آمد و جوامع گسترده‌ای از ارتباط با کلیسای کاتولیک جدا شدند. از اختلافاتی که بدنهٔ مسیح را جریحه دار کرد می‌توان به کفر، بازگشت از دین و تفرقه در کلیسا اشاره کرد.