جراید
معنی کلمه جراید در فرهنگ معین
معنی کلمه جراید در فرهنگ عمید
معنی کلمه جراید در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع جریده . ۱- روزنامه ها: ( ( درجراید خارجه انتشار یافته است . ) ) ۲- دفترها: ( ( بر جراید ایام نقش این عمل ثبت است . ) ) ۳- نیزه های کوتاه .
معنی کلمه جراید در ویکی واژه
روزنامهها.
دفترها.
جملاتی از کاربرد کلمه جراید
ولکن بنای عقیدت دوستان خالص بر عقاید ضمایر و قواعد سرایر باشد نه بر شواهد ظواهر و اگر چند مسافت میان ایشان بعد الخافقین باشد، صحایف ضمایر از جراید سرایر یکدیگر به نور صفوت عقل و قرب مودت و اتحاد ارواح بر خوانند و مکنونات درج ضمیر و مضنونات درج خاطر یکدیگر ببینند و بدانند و بگویند:
نقش الیشا در صنعت سینما از سال ۱۹۹۰ شروع شد. او در آن زمان فقط هفت سال داشت. درست در همان سال بود که او به عنوان مدلینگ لباس برای کودکان شروع به کار کرد که در رسانهها و مطبوعات و دیگر جراید به نمایش گذارده میشد. اولین نقش او در فیلم نهچندان مشهوری به نام رقص در ماه در سال ۱۹۹۶ میلادی بود اما سال ۱۹۹۷ سال قطعی نقش او در سینما بود.
بودیم از پشت میزهای جراید رزم کنان تا به پای دار علی جان
برای اولین بار، این نشریه زمانی به جراید آمریکایی راه یافت که در مورد معامله پنهانی فروش اسلحه ایالات متحده آمریکا به جمهوری اسلامی ایران (که بعدها به رسوایی ماجرای مکفارلین منجر شد) گزارش نوشت. تاریخ گزارش این خبر، ۳ نوامبر ۱۹۸۶ بود.
در سالهای اخیر با گسترش و رشد گرافیک کامپیوتری انواع جدیدی از این آثار پدید آمد که نمونهٔ شاخص آنها، تصاویری بود که در سالهای دههٔ ۷۰ خورشیدی به نام تصاویر سه بعدی در جراید به چاپ میرسید.
صدر در زمستان سال ۱۳۵۵ و در جمع سردبیران جراید بیروت، با پیشبینی حذف فاصلهها و روند جهانی شدن در اواخر قرن بیستم، قرن بیست و یکم را قرن همزیستی پیروان ادیان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهای گوناگون نامید و بر رسالت تاریخی لبنان جهت ارائه الگویی موفق در این زمینه پای فشرد. موسی صدر در اواسط سال ۱۳۵۷ موفق شد رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را جهت برپایی یک جبهه فراگیر ملی متقاعد نماید و حتی زمان تأسیس و نخستین گردهمایی آنان را برای پس از بازگشت خود از سفر لیبی مشخص نمود.
به خدمت تو شناسای روزگار شدم به اعتراف خرد در جراید افواه
و نیز نقل است که «مردی بود که جمیع عمر خود را در معصیت به سر برده بود و در مدت عمر خود هرگز خیری از او صادر نشده و اصلا از هیچ معصیتی اندیشه نمی کرد و صلحای عصر و اتقیای روزگارش از او دوری جستندی و از او نفرت کردندی ناگاه موکل قضا دست بر دامن عمرش دراز کرده ملک الموت آهنگ قبض روحش نمود چون یقین به مرگ کرد و یافت که وقت رحلتش رسیده نظر در جراید اعمال خود کرد آن را از اعمال صالحه خالی دید و خطی که رقم رجایی داشته باشد ندید و به هر جویبار عمل خود نگریست، شاخی که دست امید در آن توان زد نیافت عاجزوار آهی از دل بی قرار برکشید و بی اختیار گفت: «یا من له الدنیا و الآخره ارحم لمن لیس له الدنیا و الآخره» یعنی «ای آنکه دنیا و آخرت از توست، رحم کن بر حال کسی که نه دنیا دارد و نه آخرت» این کلمه به گفت و جان داد اهل شهر بر فوت او شاد شدند و از مردنش فرحناک گشتند و او را در مزبله ای انداختند و خس و خاشاک بر او ریختند و آن موضع را از خاک پر کردند شب یکی از بزرگان را در خواب نمودند که فلان درگذشت و او را در مزبله انداختند برخیز و او را از آنجا بردار و غسل ده و کفن کن و بر او نماز کن و او را در مقبره صلحا و اتقیا دفن کن گفت: خداوندا او بد عمل بود و در میان خلق به بدکاری و بدنامی مشهور بود چه چیز به درگاه کبریا آورد که مستحق کرامت و بخشش گردید؟ خطاب آمد که چون به حال نزع رسید در جراید اعمال خود نظر کرد و بجز خطا و معاصی چیزی ندید لهذا مفلس وار به درگاه ما بنالید و عاجزوار به بارگاه ما نظر کرد و دست در دامن فضل ما زد لهذا به بیچارگی و عجز او رحمت کردیم و گناهان او را از نظر پوشیدیم و از عذاب الیمش نجات دادیم و به نعیم مقیمش رساندیم».
آلکساندر نخست در استانداری آنجا به عنوان منشی و کتابدار استخدام شد و پس از چندی به سمت حسابدار در یکی از شرکتهای نفت به استخدام درآمد. وی ضمن اشتغال از مطالعه آثار ادبی نویسندگان خارجی و ارمنی غافل نشد. از ادبیات ارمنی بیشتر نوشتههای آبوویان، نالباندیان، پروشیان، رافی و سندوکیان را مطالعه کرد. آثار این پیشقدمان ادبیات جدید در روحیه و افکار شیروانزاده تأثیر فراوان گذاشت و کمکم خود شروع به نوشتن نمود. ابتدا به زبان روسی نوشت و بعدا با جراید و مطبوعات ارمنی چون «مشاک» و «مقوهایاستانی» همکاری آغاز کرد.
جزوه بیان حق مهمترین بیانیه فرقه جمهوری انقلابی ایران است که در ۳۹ صفحه به سال ۱۳۰۶ در برلین منتشر و در ایران و اروپا پخش شد. این بیاننامه به زبان فرانسه ترجمه شد و در اختیار جراید و سازمانها و حزبهای سیاسی قرار گرفت.
او در موناکو زادهشد و در پاریس به تحصیل پرداخت. در ۱۷۸۴ به خدمت نیروی نظامی پادشاهی ساردنی درآمد. با شعلهگرفتن انقلاب او که از جنگ با انقلابیون فرانسوی خودداری کردهبود در ۱۷۹۲ به زندان افتاد، ولی در حدود یک سال پس از آن گریخت و به فرانسه رفت. در آنجا او در دفتر ریاست پلیس توانست پست ممیزی جراید را به دست آرد.
در هریک از این موارد، به منابع و مراجع دست اول نظیر فرهنگنامهها و دانشنامههای تخصصی، اسناد و مدارک تاریخی و آرشیوهای تخصصی تاریخ معاصر رجوع شدهاست. در مواردی نیز با توجه به اهمیت تاریخی موضوعات، از طریق مکاتبه یا مراجعه حضوری نظر افراد یا نزدیکان فرد مورد بحث یا شاهدان تاریخی اتفاقات دربارهٔ مدعیات فرد مصاحبه شونده پرسیده و در پاورقیها با ذکر دقیق نام و مشخصات گنجاده شدهاست. اسناد تاریخی مانند نامهها، اخبار جراید و تصاویر نیز با همین روال در بخش ضمایم آورده شدهاست.
نمودم من جراید را اداره شفق، کوشش، وطن، گلشن، ستاره
شرح این واقعه را گر به جراید ببرند شُهره خود را به سَفَه در همه اقطار کنم
ز بس ثواب مدیحت ، همی خدای بزرگ کند جراید اعمال ما تهی ز گناه
رسم مدارس کنید و نشر جراید سوی معارف روید و در پی آثار
در واکنش به حرکت مردمی دوستداران محیط زیست اهواز، سایر رسانههای درون ایران و خارج از ایران خبرهای مربوط به این تجمع را پوشش دادند. خبرگزاریهای فارس، ایرنا، مهر، ایسنا، شبکههای صدا و سیمای ایران، جراید ملی همچون اعتماد، روزنامه بهار، روزنامههای محلی خوزستان، بیبیسی فارسی، الجزیره، العربیة، سایت خبری دویچه وله و… این تجمع مردمی را پوشش دادند.
تمامی جراید اسرائیلی مستقل هستند. سازمان گزارشگران بدون مرز، که یک سازمان بینالمللی دفاع از مطبوعات است، در گزارشی که در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد، رسانههای اسرائیلی را «مقتدر و مستقل» خواند اما افزود ارتش اسرائیل به کرات مانع فعالیت روزنامهنگاران فلسطینی و خارجی شده است. قابل ذکر است متن تمام روزنامههای فلسطینی قبل از چاپ باید توسط مقامات اسرائیلی مورد بازبینی قرار گیرد.
نمودم من جراید را اداره شفق، کوشش، وطن، گلشن، ستاره