جاماسپ
معنی کلمه جاماسپ در فرهنگ اسم ها
معنی: جاماسب، از شخصیتهای شاهنامه، نام خردمندی ایرانی، وزیر و راهنمای لهراسپ و گشتاسپ پادشاهان کیانی
معنی کلمه جاماسپ در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: جاماسب) دومین پسر پیروز ساسانی اول که پس از عزل قباد از سلطنت و زندانی کردن او رسماً فرمانروای ایران شد ، اما دربارۀ حکومت او هیچ گزارشی نداریم . فردوسی تنها به خردسالی او اشاره می کند. با بازگشت قباد به ایران در ۴۹۸ یا ۴۹۹م جاماسپ به میل خود تخت و تاج را در اختیار قباد گذاشت .
معنی کلمه جاماسپ در ویکی واژه
جاماسپ ممکن است مانند دیوژن کاسه یا لیوانی همیشه همراه داشته به همین سبب به جاماسپ یعنی دارنده جام ملقب شدهاست. جاماسپ در کل به مفهوم بیادگار گذاشتن راه یا آیین استفاده از ظرف در زندگی آندوران است.
جملاتی از کاربرد کلمه جاماسپ
چو جاماسپ گفت این سپیده دمید فروغ ستاره بشد ناپدید
بدانست جاماسپ آن نیک و بد که آن پادشاهی به بهمن رسد
ز دانا سپهبد زریر سوار ز جاماسپ و ز فرخ اسفندیار
چو باز آمدش دل به جاماسپ گفت که این بد چرا داشتی در نهفت
قباد اول (۴۸۸–۵۳۱) پادشاهی نیرومند و اصلاحگر بود. قباد اول از فرقهای که توسط مزدک، فرزند «بامداد» بنیان نهاده شده بود حمایت کرد. مزدک خواستار آن بود که ثروتمند باید ثروت و همسران خود را با فقرا تقسیم کند. نیت قباد ظاهراً این بود که با اتخاذ کردن آموزههای مزدک، نفوذ و تأثیر بزرگان و آریستوکراسی رو به رشد را در هم بشکند. این اصلاحات باعث شد تا او مخلوع و در «قلعه فراموشی» در شوش به زندان افکنده شود، و برادر کوچکتر او جاماسپ (زاماسپ) در سال ۴۹۶ به قدرت رسید. قباد اول، با این حال، در سال ۴۹۸ گریخت و پادشاه هونهای سفید به او پناه داد.
چنین گفت جاماسپ گم بوده نام که هرگز به گیتی مبیناد کام
به جاماسپ گفت ای خردمند مرد مرا بود ازان کار دل پر ز درد
جاماسپ (۴۹۶–۴۹۸) پیرو برکناری قباد اول توسط اشراف، به تخت شاهنشاهی ساسانی نشست. جاماسپ شاهی خوب و مهربان بود، او مالیاتها را به منظور کمک به کشاورزان و فقرا کاهش داد. او همچنین به دین زرتشتی اصلی وفادار بود، همان چیزی که قباد اول با تغییر جهت و سرپیچی از آن باعث شده بود تخت و آزادی خود را در ازای آن از دست بدهد. پادشاهی او خیلی زود به اتمام رسید؛ قباد اول، به عنوان رهبر ارتش بزرگی که پادشاه هپتالیان به او داده بود، به پایتخت برگشت. جاماست از تخت سلطنت کنارهگیری کرد و تخت را به برادرش داد. پس از روی کار آمدن مجدد قباد اول، هیچ ذکر دیگری از جاماسپ به میان نیامده است، اما باور رایج بر این است که برادرش با او رفتار مساعدی داشته است.
شنیدم که آن گرد جاماسپ بود سوار دگر جفت لهراسپ بود
بپرسید از شاه گشتاسپ باز چنین پاسخش داد جاماسپ باز
به گفته منابع سریانی استان مرزی و راهبردی عربستان در دهه ۳۶۰ میلادی میان آذرفرازگرد و برادرش جاماسپ تقسیم شد و بدین گونه آذرفرازگرد بر نصیبین و جاماسپ بر کرانههای دجله فرمان میراند. این دو برادر باید مراقب یکدیگر و فعالیتهای رومیان بودند. هیچ نشانهای از بزرگتر یا کوچکتر بودن این دو برادر از شاپور وجود ندارد. افزون بر این احتمالاً آنها فرزندان همسر اول هرمز یا ایفرا هرمز نبودند و بنابراین هرگز در مناقشه جانشینی که پس از مرگ هرمز رخ داد، وارد نشدند.
بیاورد جاماسپ آهنگران چو سندان پولاد و پتک گران
دگر گرد جاماسپ رفت از میان همان نیز شد بر ره سیستان