معنی کلمه جارو در لغت نامه دهخدا
جارو. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان اشتهارد بخش کرج شهرستان تهران واقع در 36هزارگزی جنوب باختری کرج و 4هزارگزی جنوب راه کرج -اشتهارد. این ده کوهستانی و سردسیر است. 365 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه. محصول آن غلات ، بنشن و دارای باغهای میوه و قلمستان و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو و تا نزدیکی آبادی از خرم آباد میتوان ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی ).
جارو. ( اِخ ) دهی است از دهستان مکاوند بخش هفتگل شهرستان اهواز در 15هزارگزی شمال هفتگل و یکهزارگزی باختر راه شوسه هفتگل به مسجد سلیمان ، واقع در دشت و گرمسیر است. دارای 300 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طائفه بختیاری هستند. چاه نفت و دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
جارو. ( اِخ ) اسم کوهی است طولانی که وصل به خلجستان و بلوک زرند میباشد. از طرف غربی به کوه مخروطی کوچکی موسوم به اوجاق داغی و هم به رودخانه شور منتهی میشود. از سمت مشرق به کوه معروف به پَتَکی و هم به قریه آراسج خالصه و رباط مجیب می پیوندد که از بناهای شاه عباس است. عرض کوه جارو به اختلاف است : بعضی جاها دو فرسخ و در برخی اماکن چهار فرسخ میباشد. طرف شمال کوه از رودخانه شور که گذشتی بطرف مغرب اولا امامزاده ای است موسوم به امامزاده پلنگ آباد، بعد از آن بفاصله سه فرسخ باز امام زاده ای است معروف به امام زاده پار، از اینجا میرسند به قصبه اشتهارد که در دامنه واقع است و ده پانزده مزرعه از مزارع اشتهارد در خود این کوه است به این معنی که هرجا چشمه ای است و آبی دارد آبادی کرده اند، در طرف جنوب از رودخانه شور که میگذرد تقریباً دو سه چهار پارچه ده از دهات زرند در دامنه ٔاین کوه است. دیگر چندان آبادی ندارد تا در وسط کوه که در اینجا مایل بجنوب قریه ای است معروف به ایپک واین راه طرف جنوب کوه معبر ایلات اینانلو و بغدادی است که در وقت رفتن به ییلاق و مراجعت به قشلاق از این راه عبور و مرور مینمایند و در بعضی مواضع هم از ایل بغدادی قشلاقی بطرز ایلات ساخته اند که زمستان در آنجااقامت دارند، و در کوه جارو از جنس شکار، کبک و تیهو و قوچ و میش و ارغالی هست در دامنه کوه مخصوصاً در طرف شمال و خاصه در فصل پائیز آهوی بی حساب و شماردیده میشود. در بعضی جاها هم درخت جنگلی یافت میشود. از قرار تقریر اهالی دهات در ایام خاقان خلدآشیان فتحعلی شاه آنجاها جنگلی خیلی عظیم داشته بمرور ایام چون ایلات خیلی بریده و فروخته اند حالا کم شده است. آب کوه جارو چون کم است مارهای بسیار بزرگ قتال دارد وبه همین جهت مترددین باید هنگام عبور خیلی احتیاط وملاحظه داشته باشند. ( مرآت البلدان ج 4 صص 65 - 66 ).