تگاب. [ ت َ ] ( اِ ) پیاله ای باشد از نقره و غیره که در ته آن لوله ای نصب کرده باشند و با آن شراب و گلاب و امثال آن در شیشه کنند و آنرا به عربی قیف گویند. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به تکاب شود. || زمین نشیب پرسبزه و علف را نیز گویند که آب باران بر آن بدود و جابجا بماند. رجوع به تکاب و تکاو شود. || جنگ و خصومت را نیز گفته اند. || نام پرده ای است از موسیقی. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به تکاو شود. تگاب. [ ت َ ] ( اِخ )روستایی است از ولایت گنجه. ( برهان ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تکاو شود.
معنی کلمه تگاب در فرهنگ معین
(تَ ) (اِمر. ) = تگاو: ۱ - قیف . ۲ - پرده ای است در موسیقی .
معنی کلمه تگاب در فرهنگ عمید
= تکاب
معنی کلمه تگاب در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- زمین شیب دار پر سبزه و علف که آب باران بر آن دود و جابجابماند . ۲ - جنگ خصومت .
معنی کلمه تگاب در دانشنامه عمومی
تگاب (ولایت کاپیسا). تگاب یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی تگاب واقع شده است. تگاب ۶٬۶۲۸ نفر جمعیت دارد و ۱٬۳۲۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه تگاب در ویکی واژه
تگاو: قیف. پردهای است در موسیقی.
جملاتی از کاربرد کلمه تگاب
مردم کاپیسا از اقوام تاجیک، پشتون (پشتون های شهرستان تگاب و تاجیک های شهرستان کوهستان ها از طایفهٔ صافی یا ساپی (تاجیکتبار) هستند صافی های ولسوالی تگاب پشتو زبان شده و صافی های کوهستان پارسی زبان و تاجیک هستند) و پشهای و نورستانی (قبایل کاتا و) هستند. اکثریت جمعیت کاپیسا را تاجیکها تشکیل میدهد. باشندگان استان کاپیسا به زبانهای پارسی دری، پشتو، پشهای و پراچی سخن می گویند