توقع. [ ت َ وَق ْ ق ُ ] ( ع مص ) چشم داشتن. ( زوزنی ) ( دهار ) ( از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( آنندراج ). چشم داشتن به وقوع چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). چشم داشت و امید و انتظار و آرزو در خواست. ( از ناظم الاطباء ). ترقب و انتظار. چشم داشت. بیوسیدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). و با لفظ داشتن و کردن مستعمل است.( آنندراج ) : غایت نادانی است... توقع دوستان... بی وفاداری. ( کلیله و دمنه ). توقع به کرم اخلاق خداوندی آن است که به بخشیدن خون او بر بنده منت نهند. ( گلستان ). توقع به کرم اخلاق مردان چنان است که یکی روز به نان و نمک با ما موافقت کنید. ( گلستان ). گر گدا پیشرو لشکر اسلام بود کافر از بیم توقع برود تا در چین.سعدی ( گلستان ).توقع براند ز هر مجلست بران از خودت تا نراندکست.سعدی ( بوستان ).طمع بود شعرا را ز اسخیا لیکن توقع از شعرا رسم اسخیا نبود.سلمان ساوجی.رجوع به ترکیبهای این کلمه شود.
معنی کلمه توقع در فرهنگ معین
(تَ وَ قُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) چشم داشتن ، انتظار به دست آوردن چیزی یا انجام کاری را داشتن .
انتظارحصول چیزی داشتن، درانتظاروقوع امری بودن ۱- ( مصدر ) چشم داشتنانتظار حصول امری را داشتن.۲ - ( اسم ) چشم داشت انتظار . جمع : توقعات .
معنی کلمه توقع در دانشنامه عمومی
توقع ( انگلیسی: Anticipation ) ، یا چشمداشت، انتظار به دست آوردن یا دیدن و دریافتِ رفتار یا چیزی از دیگری است. توقع و انتظار مربوط به حوادث زمان آینده اند. رواقیان و اپیکوریان این اصطلاح را به معنی انتقال بی اراده و خود بخودی ذهن از ادراک جزئی به ادراک کلی اطلاق می کنند. و نیز به معنی شتاب کردن در ادراک معنی عام، بعد از تصور جزئی به کار می برند. فرانسیس بیکن این اصطلاح را که به معنی انتقال ذهن است ادراک تعداد محدودی از پدیدارها، به تعمیم سریع آن ادراک، که نفس را از آن چاره ای نیست، به کار برده است. در نظر ایمانوئل کانت، توقعات ادراک به معنی آن دسته از مبادی عقل محض است که تابع مقوله کیف است و می توان آنها را چنین خلاصه کرد: احساس کردن چیزی، و وجود واقعی آن چیز که منطبق با این احساس باشد، به یک اندازه شدت دارند. در نظر فیلسوفان، احتمال ذهنی عبارت است از توقع ذهن به حدوث واقعه ای، اگر چه ممکن است حدوث آن، یقینی نباشد.
معنی کلمه توقع در ویکی واژه
pretesa esigenza چشم داشتن، انتظار به دست آوردن چیزی یا انجام کاری را داشتن.
جملاتی از کاربرد کلمه توقع
۳- توقعات بیش از اندازه بالا یا بسیار پایین معلمان
اگر ز عین جفا چشم او دلم بشکست چه مردمی متوقع بود ز کافر مست
در هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی، یکی از مسائل اجتماعی - خانوادگی به تصویر کشیده میشد. داستان هر بخش مستقل بود و مضامینی نظیر مادرزن و مادرشوهر، همسایگی، روابط مالک و مستأجر، خرافهگرایی، بهانهجویی، توقع بیجا، دهانبینی و بیمسئولیتی و غیره، محور اصلی آنها بود. در پایان هر بخش، روشهای ساده و بهتر زیستن، در سکانسی تحتِ عنوانِ «زندگی شیرین میشود» ارائه میشد.
· بهبود درک مشتری نسبت به برند از طریق برآورده کردن صحیح توقعات او
بر آستان تو مردن سعادتیست عظیم از بخت خویش توقع مرا همین باشد
به نظر میرسد نامگذاریها از سال ۱۳۸۲ به بعد، ارتباط مستقیمی با دولت پیدا کردهاست، که برخی آن را مربوط به دولت وقت آن زمان—دولت سید محمد خاتمی—میدانند. خامنهای با تعیین نام برای این سالها، در واقع بر توقعات مردم از دولت تأکید گذاشتهاست. در هرصورت این نامگذاریها چون از سوی عالیترین مقام جمهوری اسلامی صورت میگیرد، هرساله تکاپویی در نهادهای حکومتی ایجاد میکند و با تبلیغات بسیاری همراه میشود.
حذر از توقع این و آن که مذلتت نکشد عنان همه گر بود سر آسمان که به خاک خم زند از طمع
به هر صورت، یو ۸۷ در پشتیبانی هوایی نزدیک از یگانهای زمینی ورماخت، تا آخرین روزهای بقای رایش سوم همچنان خسارت سنگینی به تانکهای دشمن زد. یکی از عمده دلایلی که سبب شد آلمان از یو ۸۷ که از دست کم از سال ۱۹۴۰ به شکل عیانی منسوخ شده بود تا به انتها استفاده کند، نبود جایگزینی کامل برای آن بود. شرکتهای مختلف چندین نمونه بدین منظور طراحی کردند اما هیچیک نتوانستند بهشکل مناسبی توقعات را برطرف کنند.
هیتلر با تحمیل «اصل رهبری»[و ۷۶] به شیوه یکهسالاری بر حزب نازی حکومت میکرد. این اصل بر پایه تابعیت مطلق همه زیردستان در برابر مافوقشان بود؛ نتیجتاً، او ساختار حکومت را چون یک هرم میدید که خودش—رهبر مبری از هر خطایی—در نوک آن هرم قرار داشت. رتبه در حزب قرار نبود با رایگیری تعیین شود، بلکه آنهایی که جایگاه بالاتری داشتند، زیر دستانشان را انتخاب میکردند و از آنها توقع تابعیت مطلق در برابر اراده رهبر داشتند.
از نشاط این چه توقع که غمین بنشیند قدحی برکشم و سرخوش و مستانه شوم
«بازیهای آرمان در زمان خودش متر و معیارِ بازی موفق یا ناموفق در سینمای ایران بود. او سطح توقع تماشاگران سینمای ایران را بالا برد و پیش از آن که یک ستاره در سینمای ایران باشد، وزنهای در بازیگری به حساب میآمد.»
توقع هرچهباشد بیصداعی نیست ایساقی قدح برسنگ زن تا بشکنی رنگ خمارم را
ز وعده دوزخیان را فزون نیازارند توقعی عجب از آه آتشین دارم
سیّد به هر وسیله هست، از هر کس و هر جا، دخلهای عمده نمود. هر کجا احتمال بدهد میتوان استفادهای کرد، با تمام قوا رشته کار را محکم نگاه میدارد تا دخل خود را بکند و رها نماید. از شرعیات و عرفیات هر دو فایده میبرد. عدلیه اعظم را یک دکه اجرایی برای احکام خود تصور مینماید و توقع دارد ناسخ و منسوخ احکام او، هر دو را اجرا کنند تا از هر دو راه استفاده کرده باشد. اینست که همه، چه مستبد و چه مشروطهخواه، از او رنجش حاصل نمودهاند…
توقع از تو هست ای پادشاهم که شویی جامه جان از گناهم
توقعش همه اینست کز عنایت تو رسد به بشر طوبی لهم و حسن مآب
در اواخر عمر در فقر روزگار میگذراند و به دلیل حبس طولانیمدتی که کشیده بود، ناآرام، متوقع، و نامتعادل شده بود. در ۱۳۵۲ یا ۲۰ آبان ۱۳۵۳ در تهران درگذشت.
هیچ گره از گره گشاده نگردد برگ توقع ز کرم پیله ندارم
برخی از ویژگیهای اقتصاد متن باز میتواند شامل این موارد باشد: کار یا سرمایهگذاری بدون ابراز توقع بازده انجام میشود؛ محصولات یا خدمات به واسطهٔ همکاری میان کاربران و توسعه دهندگان تولید میشود؛ هیچ مالکیت مستقیمی بر خود سرمایهگذاری وجود ندارد.
ای بخت ازآن مکارم آنک توقعست صعبست اگر بگویم وسهلست اگر کند