( توآم ) توآم. [ ت ُ ] ( ع اِ ) ج ِ توأم. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب ال-م-وارد ). رج__وع ب-ه تواءَم شود. توآم. [ ت ُ] ( اِخ ) نام قصبه عمان است از جانب ساحل ، و مروارید توآمیه منسوب بدین قصبه است. رجوع به الجماهر فی معرفةالجواهر بیرونی و معجم البلدان و تؤامیة شود. توأم. [ ت َ ءَ ] ( ع اِ ) ( از «ت ٔم » یا «ؤم » )بچه هم شکم. بچه دوگانه. ( دهار ). هم شکم. ( زمخشری ) ( ملخص اللغات حسن خطیب ) ( مهذب الاسماء ). یکی از دو تن که به یک شکم زاده شده اند. همزاد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). همزاد، دو باشد یا زائد از آن ، نر باشد یا ماده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). همزاد و حملی ، دو باشد و یا زیادتر و نر باشد یا ماده. ج ، توائم ، توآم. ( ناظم الاطباء ). آن یک بچه که با بچه دیگر از یک حمل زن پیدا شده باشد. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). ج ، توائم ، توآم. ( منتهی الارب ) :... به عصیان مبتلی گردد که بطن و فرج توأمند. ( گلستان ). در روزگار عدل تو شاید که عاقلان گویند بره با بچه ٔگرگ توأم است.ابن یمین.رجوع به اقرب الموارد و کشاف اصطلاحات الفنون شود. || نزد بلغاء نام تشریع است و نیز آنرا توشیح نامند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || به شعر ذوقافیتین نیز اطلاق کنند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || دوم تیر قمار یا تیری از تیرهای قمار. ( منتهی الارب ). دویم تیر قمار. ( ناظم الاطباء ). نام تیری است از ده تیر قمار که عرب بدان بازی کنند. ( آنندراج ). اصلُه وَوْأم. ( منتهی الارب ). دوم تیر که بدان قمار کنند. ( مهذب الاسماء ). توأم. [ ت َ ءَ ] ( اِخ ) منزلی است مر جوزا را. ( منتهی الارب ). برج جوزا. ( ناظم الاطباء ). صاحب صبح الاعشی نویسد : مردمان از توأم به جوزا تعبیر کنند لیکن حسین بن یونس حاسب در کتاب خود که «هیئة الصور الفلکیة» نام دارد گوید مردم در این تعبیر بخطا رفته اند، چه جوزا صورت «جبار» است در زمره صور جنوبی و قدم راست توأم بعض ستاره های جبار است که برتاج اوست و گوید توأم بر خط وسطالسماء [ صورت ] دوجسد است به دو سر بیکدیگر چسبیده ، هر یک را دستی و پائی است و دو سر آن صورت ، بر سوی مشرق است و دو پای آن ، بر سوی مغرب و ذراع شامی ، آن دو سر بود و دست راست آن که از سوی شمال است ذراع یمانی است و آن ستاره از ذراع یمانی که روشن است شعری غمیصاست و دست راست توأم به توابع کشیده بود. ( صبح الاعشی ج 2 ص 152 ).
معنی کلمه توام در فرهنگ معین
( توأم ) [ ع . ] (ص . اِ. ) دوقلو، همزاد، دو چیز با هم و همراه .
معنی کلمه توام در فرهنگ عمید
۱. بچه ای که با بچۀ دیگر در یک موقع از یک شکم متولد شود، همزاد، دوقلو. ۲. چیزی که همراه، جفت، و در کنار چیز دیگر باشد، مثل زن وشوهر.
معنی کلمه توام در فرهنگ فارسی
همزاد، دوقلو، جفت مثل زن وشوهر، باهم وهمراه ( صفتاسم ) ۱ - کودکی که با کودک دیگر در یک هنگام زاییده شده باشد همزاد دو قلو . توامان توامین جمع : توائم.۲ - جفت ( زن و شوهر ) . ۳ - دو چیز همراه . قبیله از حبش ( تو آم ) نام قصبه عمان است از جانب ساحل و مروارید تو آمیه منسوب بدین قصبه است .
جملاتی از کاربرد کلمه توام
فسطاط القرآن، و سنام القرآن (با سوره آل عمران تواماً) نیز برای آن ذکر شدهاست.
زیر شمشیر تو امروز فروغی میگفت فارغ از کشمکش شورش فردای توام
خانوادهاش گرفتار تصفیههای استالینی میشوند. پدر و مادرش توسط پلیس دستگیر و خودش هم تحت تعقیب قرار میگیرد. موسیقی یک زندگی بیگمان شرح استحاله و مسخ انسانی مستعد و هنرمندی خلاق است که در شرایط نامطلوب و خفقان سیاسی گرفتار آمده، در تمامی آثار مکین به طرز حیرتانگیزی قلب تاریخ روسیه میتپد. او در تمامی آثار نسبتاً کمحجم خود تصاویر حیرتانگیزی از هول و هراس دیکتاتوری و عشق و نفرت توامان به زندگی را ترسیم میکند به گونهای که خوانندگان آثارش پس از پایان هر یک از داستانهای او احساس میکنند یک دوره تاریخ روسیه را مرور کردهاند که این خود نشانگر قدرت قلم و توان بالای آفرینش ادبی مکین است به قول پل استر نویسنده معاصر آمریکایی: «قوت قلم مکین به حق نبوغ پدیداری در جامعه ادبی معاصر فرانسهاست»
درونمایه اصلی آثار لویی آراگون را میتوان عشق و میهنپرستی عنوان کرد. او در اشعارش بارها عشق خود به الزا و فرانسه را توامان بیان کردهاست. همچنین اشاره به عناصر طبیعت در اشعار او به فراوانی دیده میشود.
قُرب ده سال است باشد بی توام ای عشق جانان ساغر دل خالی و پُر چشم و لب خشکیده و تر
از آنجایی که آلومینیوم خالص نسبت به بیشتر آلیاژهای آلومینیوم مقاومت نسبی بیشتری در برابر خوردگی دارد، سریعا مشخص شد که یک پوشش نازک از آلومینیوم خالص بر روی سطح بیرونی آن آلیاژها از کیفیت برتر هر دو ماده بهره و به نوعی خواص را توامان دارا است. بنابراین، یک مزیت و ویژگی کلیدی آلکلاد نسبت به اکثر آلیاژهای آلومینیومی، مقاومت بالای آن در برابر خوردگی است. با این حال، هنگام کار و انجام عملیات بر روی سطح خارجی پوشیده از آلکلاد، مانند تمیز کردن پوسته و رویه هواپیما، باید دقت زیادی کرد تا از زخمی شدن سطح و در معرض سطح قرارگرفتن آلیاژ آسیبپذیر زیر آن و پیری زودرس آن عناصر جلوگیری شود.
به گفته یک محقق دیدهبان حقوق بشر، دولت غزه تحت کنترل حماس در سال ۲۰۱۰ تلاشهای خود را برای «اسلامی کردن» غزه افزایش داد، تلاشهایی که شامل «سرکوب» جامعه مدنی و «نقض شدید آزادی شخصی» بود. روزنامهنگار اسرائیلی خالد ابو توامه در سال ۲۰۰۹ نوشت که «حماس به تدریج نوار غزه را به یک نهاد اسلامی به سبک طالبان تبدیل میکند». به گفته مخایمر ابوسادا، استاد علوم سیاسی در دانشگاه الازهر غزه، «حماس با حکومت خود به خود میتواند عقاید خود را بر همه مهر بزند. . . اسلامی کردن جامعه همواره بخشی از استراتژی حماس بودهاست.»
این مواد که با روشهای خاصی به دست میآید مزایای پلاستیک و الاستومر را توامان دارد و میتوان از آن در ساخت محصولات پلاستیکی استفاده کرد. در محصولاتی همچون پلاستیکهای فریزری از گرانولهای الاستومر ترموپلاستیک استفاده میشود و موجب نرم شدن آن و انعطاف آن میشود وگرنه پلاستیک خود ماده ای شکننده و خشک است.
راستی را چو ز بالای توام یاد آمد ز آه من غلغله در عالم بالا افتاد
سند مهم دیگر، پیمان نامه کورتیوَزه، پادشاه میتانی و شوپیلو لیومه، پادشاه هیتی است، که در همانجا یافت شدهاست. در این پیماننامه، کورتیوزه به میتره-ورونه، ایندره و خدایان توامان ناستیه، سوگند یاد میکنند. نام این خدایان هم بیانگر پیش هندوآریایی بودن زبان این اسناد است. پیش هندوآریاییهای میتانی، چون در منطقه جمعیت کمتری داشتند و فقط در میان طبقات حاکم حضور داشتند، با سقوط دولت میتانی بهزودی در اقوام بومی مستحیل شدند و تأثیر عمیق فرهنگی و زبانی درازمدتی در آسیای صغیر بر جای نگذاشتند.
به نعمت تو که در شکر نعمتت پس از این بود دعای توام همره ضمیر و زبان
یاد موی توام از دیده به در مینرود خط محویست که از روی قمر مینرود
بروز عرض تو عالم بسوی من نکرد میان عرصه که هم چیز و هم لوای توام
گرد سم سمند تو مادام در دو چشم عدوت توام باد
ثناخوان توام تا زندهام اما یقین دارم که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ
در اشعار نخستین، اشعار تک بیتی و رباعیهای ممتاز و منحصربهفردی دیده میشود. وی در اشعارش، روابط در جامعه انسانی را به عنوان موضوعی برای خلق شعری جهانی پی میگیرد. توامان شدن هیجانات و تفکرات عمیق، به سخره گرفتن و کوبیدن، از ویژگیهای غالب شعر اوست. جنبههای روابط انسانی اجتماعی و فردی در دوتایی «من و تو» به تصویر کشیده شدهاست. مضامین عشق، جدایی، مرگ، جایگاه خاصی دارد و علاقه خاص وی به بحثهای نظری در زبان شعری، کاملاً نمود دارد.
هر نوع کآورند به یاد توام نکوست هر چند ساعتی کند از من سعایتی
در ادبیات عرفانی ما «فنا» به معنی عدم محض نیست و نوعی بقا است اما اگر نخواهیم از «فنای ابقایی» که آنهم عربی است استفاده کنیم، با توجه به این نکته که آوف هه بونگ بهطور توامان واجد هر دو معنای حذف و حفظ، لغو کردن و نگه داشتن و نفی و اثبات است، «برداشتن» معادل دقیقی برای آن است.