توازن
معنی کلمه توازن در فرهنگ معین
معنی کلمه توازن در فرهنگ عمید
معنی کلمه توازن در فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) هموزن شدن همسنگ گردیدن . ۲ - ( اسم ) هموزنی همسنگی . جمع : توازنات .
مقابل روبرو
معنی کلمه توازن در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه توازن در ویکی واژه
هم - وزنی، هم سنگی.
توازنات.
جملاتی از کاربرد کلمه توازن
از آن کردم اندیشه ناگه به بند رسد برتوازن زشت گوهر گزند
این آموزهها، آیین بودا را تشکیل میدهند. بودا خود، آیین خود را مانند قایقی مینامد که برای چرخهشکنی و رسیدن به ساحل رستگاری به آن نیاز است؛ ولی پس از رسیدن به رستگاری دیگر به این قایق نیز نیازی نخواهد بود. رسیدن به ساحل رستگاری آدمی را به آرامش و توازن مطلق میرساند. آنجاست که شمع تمامی خواهشها و دلبستگیها خاموش میشود. به این روی، این پدیده را در سانسکریت نیروانا یعنی خاموشی مینامند.[نیازمند منبع]
اختلافات حل نشدنی بر سر بردهداری سرانجام منجر به جنگی داخلی آمریکا شد. در ابتدا، ایالاتها به دو گروه ایالات بردهدار و ایالات آزاد تقسیم میشدند و هر دو گروه در سنا قدرت متوازنی داشتند اما به دلیل جمعیت بیشترشان، ایالات آزاد در کنگره از نمایندگان بیشتری برخوردار بودند. اما با اضافه شدن قلمروهای جدیدی در غرب که ایالات آزاد بیشتری را به این کشور اضافه کرد، تنش میان ایالات بردهدار و ایالات آزاد بر سر فدرالیسم و مواردی مانند گسترش دادن یا محدود کردن بردهداری بالا گرفت.
صنعت: سجع متوازن
دل درمیان اشک و تواندر میان دل پیداست رنگ چهرۀ توازنهان اشک
حقتعالی بتوازن داد همه روی زمین که ترا خلق همه روی زمینند عیال
به نظر میرسد که باور عمومی در میان مقامات عراق این بود که پس از انقلاب، ایران دچار ضعف شده و برای عراق فرصت مناسبی فراهم آورده تا توازن قبلی قوا در خلیج فارس را با یک حمله نظامی برهم زده و همزمان راهحل جدیدی برای مشکلات عراق با شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور جلوی پای آنان بگذارد.
اوج گرفتن قیمتهای نفت در ۱۹۷۳–۱۹۷۴ فرصتی طلایی برای منطقی کردن برنامه توسعه و حرکت به سوی توسعه متوازنتر بخشهای کشاورزی/صنعت و شهری/روستایی اقتصاد در برابر حکومت قرار داد. پاسخ شاه، برخلاف توصیه کارشناسان و وزرا، توسعه عجولانهتر بخش صنعت با اتکای بیشتر بر فناوری و رسوم فرهنگی غربی، کارشناسان غربی، و کارگران وارداتی بود. ناگزیر، این سیاستهای اقتصادی نابرابریهای از قبل موجود اجتماعی و اقتصادی را بدتر کرد و به بارور کردن زمینه بروز نارضایی اجتماعی و خیزشهای انقلابی کمک کرد.
من جداام ز رخ خوب توازن غمگینم کار مویی که ز روی تو جدا نیست جداست
ردر در دوره خود سیاست توازن در بخشهای مختلف را برای نیروی دریایی پیش گرفت. او به دنبال این بود که از هر گونه از شناورها تعدادی فراهم آید. او مجوز ایجاد ناوگانی از کشتیهای باری را صادر کرد که میتوانستند به رزمناوهای کمکی تبدیل شوند. ردر هم به صورت مخفیانه اما محتاطانهتر از پیشینیان خود، برنامه توسعه او-بوتها را ادامه داد.
سندان کوبد بسیم و زر که گیرد نقش توازن پس همی نهند بخزائن
مابین دو همسایه بباید ناچار مایل بتوازن سیاست باشد
خمینی توضیح داد که او با منافع آمریکا در ایران مخالفتی ندارد. بر عکس، او اعتقاد داشت که حضور آمریکا در ایران برای ایجاد توازن در برابر شوروی و احتمالاً نفوذ بریتانیا ضرورت دارد. (...) او همچنین اعتقادش دربارهٔ همکاری نزدیک اسلام و سایر ادیان جهان به ویژه مسیحیت را توضیح داد. (...)
واکر گفته که حقوق چانه زنی دسته جمعی اتحادیههای کارگران دولت توازن بودجهٔ ایالت را برهم میزند. واکر قانون حق کار کردن را امضاء کرد که به گفتهٔ او باعث رشد اقتصادی میشود.
توازن بودجههای بدون مدعی به دولت ایالات متحده رسیدهاست. یک پنجره سهماهه از تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۱۳ تا ۱ اکتبر ۲۰۱۳ برای صاحبان حساب ای گلد برای ارائه ادعای مربوط به وجوه خود تعیین شد. سپس تا ۳۱ دسامبر ۲۰۱۳ تمدید شد.