تنفیذ. [ ت َ ] ( ع مص ) فرستادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || روان کردن فرمان.( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ) ( از اقرب الموارد ) : و تنفیذ این معانی به شمشیر. ( کلیله و دمنه ). چه تنفیذ شرایع دین و اظهار طرایق... بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. ( کلیله و دمنه ). حکم تو هر جا رسید از پی تنفیذ آن گرد کمر برزند دامن خود کوهسار.خاقانی.|| روان کردن نامه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه تنفیذ در فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - نفوذ دادن . ۲ - روان و اجرا کردن فرمان .
معنی کلمه تنفیذ در فرهنگ عمید
۱. امضا کردن و فرستادن حکم یا نامه. ۲. [قدیمی] اجرا کردن و روان کردن فرمان و نامه. ۳. [قدیمی] نفوذ کردن و گذشتن در چیزی، مثل گذشتن تیر از نشانه.
معنی کلمه تنفیذ در فرهنگ فارسی
نفوذکردن وگذشتن درچیزی مثل گذشتن تیرازنشانه ، اجراکردن وروان کردن فرمان ونامه، فرستادن حکم ۱ - ( مصدر ) نفوذ دادن . ۲ - نفوذ کردن و عبور از چیزی همچون تیز از نشانه . ۳ - روان کردن ( فرمان نامه ) اجرا کردن . ۴ - امضا کردن گذراندن . ۵ - تایید کردن استوار کردن.۶- فرستادن ( حکم نامه ) . ۷ - ( اسم ) انفاذ . ۸ - اجرائ . ۹ - ارسال . جمع : تنفیذات .
معنی کلمه تنفیذ در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اعتبار بخشی عمل حقوقیِ قابل ابطال و همچنین اجرای حکم را تَنفیذ گویند و از معنای دوم در بابهای صلات، وصیّت و قضاء سخن گفته شده است. از تنفیذ به معنای نخست، به امضا، اجازه کردن و تأیید نیز تعبیر میشود، مانند تنفیذ عقد فضولی توسط مالک، تنفیذ وصیّت به بیشتر از یک سوم ترکه توسط ورثه. تنفیذ حکم به معنای اجرای حکم و انفاذ حکم در کلمات فقها به معنای قضاوت کردن نیز به کار رفته است. حکم انفاذ حکم در مسجد در کراهت انفاذ حکم ـ به معنای قضاوت کردن ـ در مسجد اختلاف است؛ لیکن استحباب آن به ظاهر کلمات برخی فقها نسبت داده شده است. برخی نیز احتمال دادهاند که مراد از انفاذ حکم، در کلمات فقها اجرای حکم ـ مانند زندانی کردن و اجرای تعزیر ـ است نه قضاوت. حکم اجرای وصیّت بر وصیّ اجرای وصیّت واجد شرایط، بر وصیّ واجب است. وصیّ اگر از تنفیذ وصیّت ناتوان باشد برکنار نمیگردد، بلکه نیرویی کمکی برای او گمارده میشود. حکم تنفیذ حاکم ...
معنی کلمه تنفیذ در ویکی واژه
نفوذ دادن. روان و اجرا کردن فرمان.
جملاتی از کاربرد کلمه تنفیذ
بنیصدر پس از احراز پست ریاست جمهوری، اهدافی چون دوبارهسازی مراکز قدرت، از دور خارج کردن تدریجی سپاه پاسداران، دادگاههای انقلاب و کمیتهها و ادغام آنها در سایر سازمانهای دولتی، کاستن نفوذ روحانیون و همچنین ایجاد طرحی برای توسعه اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار داد بود. روحالله خمینی به بنیصدر اجازه داد تا پیش از تشکیل مجلس، در ماه بهمن ۱۳۵۸ و با ادای سوگند، حکم ریاست جمهوری خویش را دریافت کند و در مراسم تنفیذ طی سخنان کوتاهی از وی خواست تا مابین قبل از ریاست جمهور و بعد از ریاست جمهور در اخلاق روحی وی تفاوتی نباشد.
یک روز پیش از مراسم تنفیذ حکم ابراهیم رئیسی، سازمان عفو بینالملل در توییت خود نوشت: «جنایات علیه بشریت» بر این مراسم سایه انداخته است، این سازمان خواستار انجام «تحقیقات کیفری» به دلیل نقش رئیسی در «جنایات علیه بشریت» در رابطه با «کشتار ۶۷» شده است.
و چنانکه ساکنان زمین سر بر آستانه مقدسه عالیه می نهند، روشنان عالم بالا، پیشانی بر خاک جناب میمون خواهند نهاد و اوامر و نواهی این پادشاه عالی نسب شریف حسب، بر بر و بحر و خشک و تر و ذروه و حضیض عالم بر اطلاق تنفیذ یابد. چنانکه اگر خواهد امر او زمین را در حرکت آرد و نهی او زمان را از حرکت باز دارد.
بنابه نظر شیخ طوسی، «امام» رئیس و رهبری است دارای ولایت مطلق که از طغیان ستمگران جلوگیری و از مظلومان در برابر ظالمان دفاع میکند. خواجه نصیر طوسی نیز در تعریف امامت، معتقد است که ریاست عام و مطلقی است که مردم را بر حفظ مصالح دین و دنیایشان راهبری و راهنمایی مینماید و از کارهایی که بر خلاف مصلحتشان است بازمیدارد. از دیدگاه شیخ مفید، «امامت» ریاست جامعه دینی است و بنابر نظر او امامان قائم مقام پیامبرند و همچون پیامبر دارای مقام تنفیذ قوانین و احکام شرع و برپایی حدود الهی و تربیت بشر و حفاظت از دین و شریعت هستند. در این دیدگاه وجود «تکلیف» عقلا ضرورت وجود امام را گواهی میدهد و تعیین امام را از سمت خدا لازم و ضروری میداند.
در زمان صفویان مرسوم بود که پادشاه جدید حکمهایی را که در زمان سلطان پیشین صادر شده بود، تنفیذ میکرد و دوباره آنها را امضاء مینمود، ولی شاه اسماعیل دوم هیچیک از احکام دو پادشاه پیش از خود را امضاء نکرد.
او در مراسم تنفیذ دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، در میان تعجب همگان، حکم تنفیذ را به سید علی خامنهای تحویل داد تا او آن حکم را به احمدینژاد تحویل دهد. این کار معمولاً توسط رئیسجمهور قبلی یا رئیس مجلس خبرگان یا افرادی در ردههای مشابه انجام میگرفته است. وی در مراسم تحلیف احمدینژاد در مجلس شورای اسلامی حضوری بسیار پررنگ داشت و در ردیف اول مجلس دقیقاً در مرکز فرماندهان رده اول نظامی قرار داشت بهطوریکه به نظر میرسید او دارای مقام بالاتری از تمام نظامیان حاضر -نظیر فیروزآبادی و جعفری- است.
با اینهمه آوردهاند که: بار خدای عالم آن سوخته را در سرّ بشنوانید که یا ماعز! ندانسته بودی که ما رسول، تنفیذ احکام شرع را فرستادیم، و حاکم مملکت کردیم، چون نزدیک وی شدی وی اندر حکم کردن و حدّ راندن تقصیر نکند، که قلم شرع بدو دادهایم. آن گه بدرگاه او شدی ترا رجم کرد، چرا بدرگاه من نیامدی تا توبت تو پذیرفتمی، و گناهت در گذاشتمی؟! فانّی أنا الغفور الرّءوف! إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ الآیة توبت نشان راه است، و سالار بار، و کلید گنج، و شفیع وصال، و سر همه شادی، و مایه آزادی.
وَ لَکُمْ شما راست، نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ نیمی از آنچه زنان شما گذارند، إِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ اگر ایشان را فرزندی نبود، فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ اگر ایشان را فرزندی بود، فَلَکُمُ الرُّبُعُ شما راچهار یک است، مِمَّا تَرَکْنَ از آنچه ایشان گذارند، مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِها از پس وصیّتی که کرده باشند، أَوْ دَیْنٍ یا گزاردن اوامی که ماند از ایشان، وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ و ایشانراست چهار یک، مِمَّا تَرَکْتُمْ از آنچه شما گذارید، إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ وَلَدٌ اگر شما را فرزندی نبود، فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ اگر شما را فرزندی بود، فَلَهُنَّ الثُّمُنُ ایشان را هشت یک، مِمَّا تَرَکْتُمْ از آنچه شما گذارید، مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِها از پس گزاردن وصیّتی که کرده باشید، أَوْ دَیْنٍ یا گزاردن اوامی که گذاشته باشید، وَ إِنْ کانَ رَجُلٌ و اگر مردی باشد که بمیرد، یُورَثُ که از وی میراث برند، کَلالَةً که نه پدر بود در آن ورثه و نه فرزند، أَوِ امْرَأَةٌ یا زنی بود وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ و او را برادری ماند از مادر یا خواهری از مادر، فَلِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ هر یکی را ازیشان باشد شش یک، فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ اگر بیش از یکی باشند اولاد امّ، که دو باشند یا بیشتر، فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ در سه یک همه شریک یکدیگر باشند، مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصی بِها أَوْ دَیْنٍ از پس تنفیذ وصیّت و قضاء دین غَیْرَ مُضَارٍّ نه چنان که گزاردن وصیت گزند افکند بر ورثه، وَصِیَّةً مِنَ اللَّهِ این از خدای اندرزی است در فرمان بشما، وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ (۱۲) و اللَّه دانا است بردبار.
هاشمی حتی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد شرکت نکرد و روز تنفیذ به سفر شمال رفت. مصباحی مقدم میگوید حتی دفتر رهبری هم هلیکوپتری برای شرکت هاشمی در مراسم تنفیذ به محل اقامت او فرستادند ولی هاشمی را نیافتند و دست خالی برگشتند.
شاه پرسید: ای قره باصره سیاست و ای ثمره شجره سعادت و ای شکوفه درخت اقبال و دولت، کیست از مردمان در دولت شایسته تر؟ گفت: آن که مقادیر خواص و عوام دولت و اندازه خدمتکاران و عیب و هنر ایشان بداند. گفت: کدام خصلت پسندیده تر پادشاه را؟ گفت: ترک تعجیل در امضای عزایم در امور مبهم و تنفیذ فرمان بی رویت و فکرت و شامل داشتن شمل عاطفت و ردای رافت و عدل عام و احسان تمام و اقتدا کردن به قول خدای تعالی: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی». پرسید که کدام خصلت مذموم تر؟ گفت: تعجیل نمودن در کارها و متابعت شح و بخل ورزیدن و ازینجا گفته اند:
دولت نهم جمهوری اسلامی ایران به دولتی گفته میشود که در نتیجه پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات ۳ تیر ۱۳۸۴ روی کار آمد. تنفیذ رئیسجمهور توسط سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در روز ۱۲ مرداد ۸۴ انجام گرفت. این دولت از تاریخ ۱۲ مرداد ۸۴ رسماً آغاز و در ۱۲ مرداد ۸۸ با شروع دولت دهم پایان یافت.
این فسانه از بهر آن گفتم که چون بر سپاه تو سایهٔ من گران بیاید و پیشِ تو پایهٔ من بلند نبینند، هم ملکِ تو بیشکوه باشد و هم دشمنِ من بیهراس. زیرک گفت: این سخن هم بگوشِ جان اصغا رفت و اندیشه بر تنفیذ احکامِ آن گماشته شد. اگر از ضوابط و روابطِ این کار چیزی باقیست بگوی و ناگفته مگذار که هر آنچ گوئی از قبولِ آن چاره نیست.
و سمّیت لَیْلَةِ الْقَدْرِ فی سورة الدّخان «مبارکة» لانّ اللَّه سبحانه ینزل فیها الخیر کلّه و البرکة و المغفرة. و روی ابو الضحی عن ابن عباس: انّ اللَّه عزّ و جلّ یقضی الاقضیة «فِی لَیْلَةِ» النصف من شعبان و یسلّمها الی اربابها فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ. و قیل للحسین بن الفضل: أ لیس قد قدّر اللَّه المقادیر قبل ان یخلق السّماوات و الارض؟ قال: بلی. قیل: فما معنی لَیْلَةِ الْقَدْرِ؟ قال: سوق المقادیر الی المواقیت و تنفیذ القضاء المقدّر. قال الازهری: لَیْلَةِ الْقَدْرِ ای «لیلة» العظمة و الشّرف من قول النّاس لفلان عند الامیر قدر، ای جاه و قدر و منزلة. یقال: قدرت فلانا ای عظمته.
اتحادیهٔ انجمنهای اسلامی دانش آموزان، از جمله سازمانهای عمومی غیردولتی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران به تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸، در ایران و به دستور سید روحالله خمینی تشکیل شد. اساسنامه این اتحادیه در سال ۱۳۷۴ به تصویب شورای انقلاب فرهنگی رسید. مطابق اساسنامه مصوبه، سرپرست اتحادیه که اجرای سیاستها و برنامههای شورای مرکزی را بر عهده دارد از سوی شورای مرکزی انتخاب و حکم وی توسط نماینده رهبری و در غیاب ایشان مرجعی که شورای عالی انقلاب فرهنگی مشخص میکند تنفیذ میشود.
هر آن فرمان، که از صدر رفیع تو شود صادر جهان آنرا کند تنفیذ و چرخ آنرا کند امضا
۶- فرمان شاه اسماعیل صفوی مورخ ۱۴ ذیقعده ۹۱۰ هجری قمری در واگذاری مقام نقابت نقباء عراق عجم (ناحیه بزرگی در مرکز ایران) به شاه قوام الدین حسین برادر شاه تقی الدین محمد و تنفیذ او در مقام قاضی القضات تهران.
آیت حسن که در شان رخت نازل شد بیمثال خط زلف تو نیابد تنفیذ
وزارت تنفیذی(در این نوع وزارت، وزیر برای اهداف خاص و محدودی مثل جمع آوری خراج، قدرت به او تنفیذ می شود)