تموج
معنی کلمه تموج در لغت نامه دهخدا

تموج

معنی کلمه تموج در لغت نامه دهخدا

تموج. [ ت َ م َوْ وُ ] ( ع مص ) شدید شدن موج و کوهه برآوردن آب دریا. ( از اقرب الموارد ). موج زدن آب. ( غیاث اللغات ) ( از آنندراج ). || ( اِ )، موج موج زدگی و تلاطم و ترنند. ( ناظم الاطباء ) : کنیزک خواست که آتش فتنه را بالا دهد و سیلاب آفت را در تموج آرد. ( سندبادنامه ص 77 ).
چو قرص چشمه خورشید بامداد پگاه
که در تموج او منتظم شود پروین.سعدی.

معنی کلمه تموج در فرهنگ معین

(تَ مَ وُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) موج زدن .

معنی کلمه تموج در فرهنگ عمید

۱. موج دار شدن.
۲. موج زدن آب.

معنی کلمه تموج در فرهنگ فارسی

موج دارشدن، موج دن آب
۱ -( مصدر ) موج زدن خیزاب بر آرودن موج دار شدن . ۲ - ( اسم ) موج زنی . جمع : تموجات .

معنی کلمه تموج در دانشنامه عمومی

تموج (الکترونیک). تموج ( به طور خاص تموج ولتاژ ) یا ریپل ( به انگلیسی: Ripple ) در الکترونیک باقی ماندن تغیرات متناوب از ولتاژ DC در یک منبع تغذیه است که از یک جریان متناوب منبع ( AC ) ناشی شده است. این تموج به دلیل سرکوب ناقص شکل موج متناوب پس از یکسوسازی است. ولتاژ تموج به عنوان خروجی یکسوساز یا از تولید و انتقال منبع DC سرچشمه می گیرد.
و همچنین این پدیده های متغیر با زمان، تموج حوزه فرکانس وجود دارد که در برخی از دسته بندی های فیلتر و دیگر شبکه های پردازش سیگنال به وجود می آید. در این حالت تغییرات متناوب، تغییراتی در اتلاف جایگذاری شبکه در برابر افزایش فرکانس است. تغییرات ممکن است به صورت کاملاً متناوب خطی نباشد. در این معنی همچنین، معمولاً تموج دار بودن یک اثر تصادفی تلقی می شود که وجود آن مصالحه ای بین میزان تموج و سایر پارامترهای طراحی است.
اولین قدم در تبدیل AC به DC، ارسال جریان AC از طریق یکسوساز است. تموج ولتاژ خروجی در این شرایط بسیار زیاد است. ولتاژ خروجی یک موج سینوسی با نیم چرخهٔ منفی معکوس است. معادله است:
V L ( t ) = V A C p ⋅ | sin ⁡ ( t ) |
بسط فوریه این تابع است:
V L ( t ) = 2 V A C p π + 4 V A C p π ⋅ ∑ n = 1 ∞ cos ⁡ ( n π ) 1 − 4 n 2 ⋅ cos ⁡ ( 2 n ω t )
چندین ویژگی مرتبط با بازبینی از سری فوریه آشکار است:
• جمله ثابت ( بزرگترین ) 2 V A C p π {\displaystyle {\frac {2V_{\mathrm {AC_{p}} }}{\pi }}} باید ولتاژ DC باشد
• فرکانس اساسی ( فرکانس خط ) وجود ندارد
• بسط فقط شامل هارمونیک های زوج اساسی است
• دامنه هارمونیک متناسب است با 1 n 2 {\displaystyle {\frac {1}{n^{2}}}} که n {\displaystyle n} مرتبه هارمونیک است
• جمله هارمونیک مرتبه دوم 4 V A C p 3 π cos ⁡ ( 2 ω t ) {\displaystyle {\frac {4V_{\mathrm {AC_{p}} }}{3\pi }}\cos ( 2\omega t ) } اغلب برای نشان دادن کل ولتاژ تموج برای ساده کردن محاسبه استفاده می شود
ولتاژهای خروجی عبارتند از:
V L = V A C = V A C p 2 ( ignoring diode drop and losses ) V D C = 1 T ∫ 0 T V L ( t ) d t = 1 π 0 π = − cos ⁡ ( π ) − − cos ⁡ ( 0 ) = 2 V A C p π V r m s = 1 T ∫ 0 T ( V L ( t ) − K ) 2 d t = 1 T ∫ 0 T V L ( t ) 2 − 2 K V L ( t ) + K 2 d t = 1 π 0 π = 1 π ( π 2 − 4 K V A C p + K 2 π ) let  K = V D C ,   and substitute in terms of  V A C p ,   so = 1 2 − 8 π 2 V A C p 2 + 4 π 2 V A C p 2 = ( V A C p 2 ) 2 − ( 2 V A C p π ) 2

معنی کلمه تموج در ویکی واژه

موج زدن.

جملاتی از کاربرد کلمه تموج

قبه‌ای کز فروغ دیوارش آسمان پر تموج نورست
هر سحرگه سطح آب از سعی تحریک هوا از تموج دام ماهی افکند در چشمه‌سار
در بزم چو با دست گهربیز کنی جای گویی متموج شده بحر عدنی تو
وی ز تشویر خاطرت خورشید غوطها خورده در تموج خوی
او چو دریا بتموج هم از جنبش و ناز مردم دیدۀ من ماهی آندریا بود
نگر تموج خون خواست نقش بند ازل چه نقش هاست که بر لعل گون قبای تو بست
بعد ما کنت قطرة فی النهر فی هواه تموج مثل البحر
نه آب را متموج کند وزیدن باد که شخص موج ز گرما کند درآب شناه
محیط طبع تو زین‌سان گر از تموج فیض در سماع بر‌آرد ز لولو منثور
کند گر تموج هیولای اولی تلاطم نماید مزاج از طبایع