تمنایی
معنی کلمه تمنایی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تمنایی
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست من خود این بخت ندارم که زبانم باشد
آرزومند آن نظر ماییم روز و شب اندرین تمناییم
هست هرکس را تمنایی به دهر وصل او عاشق تمنا میکند
خوشا دلی که اثیرش کند تمنایی خوشا سری که توان کرد صرف سودایی
گفتمش دارم تمنای تو، گفت ای نسیمی این تمنایی خوش است
با دل بی آرزو بر دل گرانم یار را آه اگر می بود در خاطر تمنایی مرا
با دل بی آرزو، بر دل گرانم یار را آه اگر میبود در خاطر تمنایی مرا
در ساحت لطفش کسی تخم تمنایی نکشت کان مزرع امید را از ابر نیسان خوش نکرد
همه راهت مبارک باد منزل تمنایی که داری باد حاصل
گاه جان را در تک و پویی نگر گاه دل را در تمنایی ببین