تقدیس

معنی کلمه تقدیس در لغت نامه دهخدا

تقدیس. [ ت َ ] ( ع مص ) پاک کردن. ( زوزنی ) ( دهار ). تطهیر. ( تعریفات جرجانی ). پاکیزه کردن. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). پاک کردن خدای تعالی کسی را. ( از اقرب الموارد ). || به پاکی صفت کردن. ( زوزنی ). خدای را به پاکی صفت کردن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( از اقرب الموارد ). به پاکی منسوب نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از غیاث اللغات ). ارض مقدسه نعت است از آن. ( منتهی الارب ). این اصطلاح عرفانی است که فلاسفه اسلامی و شیخ اشراق بکاربرده اند... اصطلاحاً بمعنای منزه کردن و دانستن حق است از آنچه شایسته او نیست و پاک دانستن اوست از نقائص وجودی و از آنچه غیر او را کمال باشد و اخص از تسبیح است از لحاظ کیفیت و کمیت یعنی اشد تنزیهاً است از تسبیح. ( فرهنگ علوم عقلی تألیف دکتر سجادی ص 173 ) ( از تعریفات جرجانی ). || به بیت المقدس درآمدن چون تکویف و تبصیر که بمعنی به کوفه درآمدن و به بصره درآمدن است. ( از اقرب الموارد ). || به قُدّاس ( آداب مذهبی و نوعی نماز عیسویان ) ایستادن کاهن. ( از اقرب الموارد ). مقدس ساختن و یا از برای خداوند جدا کردن. سفر پیدایش 2:3، سفر خروج 19:14،در عهد عتیق قصد از تقدیس تعیین رسمی شخصی یا شیئی است از برای خدا لهذا به این معنی عبرانیان بواسطه داشتن عهد و قربانیهای رسمی و رفع گناهها قوم خاص و مقدس خداوند بودند. سفر خروج 31:13، سفر اعداد 3:12 و 13، سفر تثنیه 7:6 و 9-12 مقابل سفر پیدایش 17:7-14، و خیمه و کهنه و مذبح و غیره در نهایت اهمیت از برای خدمت خداوند تعیین شد. سفر لاویان 8:10-12. و به همین گونه مردم خود را بطریق و تدارک مخصوص از برای حضور و پرستش خداوند تقدیس می نمودند. سفر خروج 19:10و 11 و 12، سفر اعداد 11:18. قصد از تقدیس روز معین کردن یک روز یا روزهای چند است از برای روزه و دعا.کتاب یوئیل 1:14. و تقدیس سبت قصد از مراعات روز سبت است از برای خداوند. سفر تثنیه 5:12. و تمام این تقدیسات نشانه شهادت بر قدوسیت خدای تعالی و لزوم تقدیس اخلاقی... است. ( از قاموس کتاب مقدس ) :
به بیت المقدس و اقصی و صخره
به تقدیسات انصار و شلیخا.خاقانی.|| پاکی و طهارت. ( ناظم الاطباء ). ج ، تقدیسات.

معنی کلمه تقدیس در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) پاک خواندن ، پاک شمردن .

معنی کلمه تقدیس در فرهنگ عمید

۱. پاک و منزه کردن.
۲. به پاکی و پاکیزگی منسوب کردن.
۳. به پاکی ستودن.

معنی کلمه تقدیس در فرهنگ فارسی

پاک ومنزه کردن، بپاکی وپاکیزگی منسوب کردن
۱ -( مصدر ) پاک خواندن . پاک شمردن بپاکی ستودن . ۲ -( اسم ) پاک خوانی . جمع : تقدیسات .

معنی کلمه تقدیس در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقدیس یعنی منزه دانستن خدا از نقایص امکانی و کمالات نسبی محدود است.
تقدیس بر وزن تفعیل از ریشه «ق د س» به معنای پاکی معنوی و مبارک بودن است و تقدیس به معنای پاک شمردن و مبارک دانستن است و در اصطلاح علوم عقلی و عرفانی منزه دانستن خداست از آنچه لایق آن جناب نیست؛ خواه آن چیز نقص باشد یا کمال نسبی محدود ، از این رو به رغم آن که برخی تقدیس را به تسبیح تفسیر کرده اند.
تفاوت تقدیس با تسبیح
اهل معرفت آن را اخص از تسبیح دانسته اند، چرا که تسبیح به نظر آنان منزه دانستن خدا از نقایص امکانی است. برخی تسبیح را منزه دانستن خدا در مرتبه جمع و تقدیس را منزه دانستن وی در مرتبه جمع و تفصیل و بعضی تسبیح را تنزیه ذات و تقدیس را تنزیه صفات یا تسبیح را تنزیه حق به اعتبار مقام «واحدیت» و تقدیس را تنزیه وی به اعتبار مقام «احدیت» دانسته اند. برخی دیگر نیز تسبیح را منزه دانستن خداوند از تشبیه، و تقدیس را منزه دانستن او از تشبیه و تنزیه معرفی کرده اند. تفاوت های دیگری نیز بین آن دو ذکر شده است؛ مانند این که تسبیح نفی چیزهایی است که لایق خدا نیست و تقدیس اثبات اوصاف مناسب خداست یا این که تقدیس مختص به خداوند سبحان نیست و در حق انسان ها و غیر انسان ها مانند زمین، وادی و غیره نیز به کار می رود؛ ولی تسبیح ویژه خداست.
تقدیس در قرآن
تقدیس در قرآن فقط یک بار به صورت «نُقَدِسُ» به کار رفته است:«و اِذ قالَ رَبُّک لِلمَلئِکةِ اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیفَةً قالوا اَتَجعَلُ فیها مَن یُفسِدُ فیها ویَسفِک الدِّماءَ ونَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِک ونُقَدِّسُ لَک قالَ اِنِّی اَعلَمُ ما لا تَعلَمون» و در دو آیه نیز اسم «القدوس» به کار رفته است:«هُوَ اللّهُ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ المَلِک القُدّوسُ السَّلمُ المُؤمِنُ المُهَیمِنُ العَزیزُ الجَبّارُ المُتَکبِّرُ سُبحنَ اللّهِ عَمّا یُشرِکون» ولی با توجه به معنای تقدیس می توان به مجموع آیاتی که در آن ها موجودات عالم خداوند را از نقایص امکانی منزه می دانند، مانند «سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی السَّموتِوالاَرضِ» یا خداوند خود را از کمالات محدود نسبی برتر می داند، مانند «سُبحنَهُ وتَعلی عَمّا یَصِفون» و «رَبُّنَا الرَّحمنُ المُستَعانُ عَلی ما تَصِفون» و نیز آیاتی که مثل داشتن را از وی نفی می کنند:«لَیسَ کمِثلِهِ شَیءٌ» یا به اثبات توحید حق می پردازند:«قُل اِنَّما هُوَ اِلهٌ واحِدٌ و اِنَّنی بَرِیءٌ مِمّا تُشرِکون» تمسک جست، از این رو برخی در سوره توحید، آیات «قُل هُوَ اللّهُ اَحَد اَللّهُ الصَّمَد» را تقدیس و بقیه سوره را تسبیح خدا و هر دو را مجموعاً یگانگی و توحید وی و نفیشریک و شبیه از او دانسته اند. مفسرانی که تقدیس و تسبیح را در آیه ۳۰ بقره به یک معنا می گیرند جمله «نُقَدِسُ لَک» را تأکید «نُسَبّحُ» می دانند و در مقابل، آن ها که تقدیس را جز تسبیح می دانند با توجه به تفاوت های پیش گفته برای جمله مذکور معنایی افزون بر معنای تسبیح ذکر کرده اند. این دو قول در صورتی است که لام را در جمله «نُقَدِّسُ لَک» زاید و معنای آن را «نُقَدِّسُک» بدانیم ؛ اما برخی با زاید ندانستن حرف لام معنای «نُقَدِّسُ لَک» را در آیه یاد شده به پاکسازی روی زمین از فاسدان و مفسدان یا پاکسازی خویشتن از هرگونه صفات زشت و مذموم و تطهیر جسم و جان برای خدا معنا کرده اند ؛ ولی می توان گفت چون جمله مذکور از فرشتگان نقل شده است و فرشتگان به تصریح آیه شریفه «لا یَعصونَ اللّهَ ما اَمَرَهُم و یَفعَلونَ ما یُؤمَرون» گناه نمی کنند صحیح نیست که به خدا بگویند ما خود را از گناه پاک می کنیم.
تقدیس در مقام ثبوت
...

معنی کلمه تقدیس در ویکی واژه

پاک خواندن، پاک شمردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تقدیس

عباس بابایی، عبدالمحمد فرح‌آور، کاظم حیدرزاده، سید محمدمهدی فرجادی، علی سلیمی، جمشید افشار، حسین تقدیس، حسن افغان طلوعی، جلیل مسلمی، ابوالفضل هوشیار، محمدرضا عطایی، بهرام قانعی، محمد پیراسته، عباس امیراصلانی، شهرام رستمی، جواد شکرایی‌فر، محمدهاشم آل آقا، محمدهادی ولی، علی دهنادی، سعید آغاسی بیک، علی خان‌شرفی، یدالله خلیلی، علی اصغر جهانبخش، عباس حزین، مصطفی نبی پور، ایرج خرم، غلامحسین هاشمپور، علیرضا گرانپایه، علی شفائی، محمدجعفر بهادران، عطاءالله معصومی، ناصر ادراکی، حبیب صادق پور و خلیل دشتی‌زاده.
در سال ۱۹۶۸ کلیسای حواری ارمنی هریپسیمه مقدس وین تقدیس شد که انگیزه تازه‌ای به رشد دائمی جامعه ارمنی در وین داد. یک مدرسه شنبه ارمنی به نام هوانس شیراز هم وجود دارد.
بمیالای پر ای طائر تقدیس که نیست ساعد شاه نشیمنگه آلوده پران
از ذروهٔ تقدیس، به طور تن خاکی ما موسی جان را پی دیدار فرستیم
جمله در تسبیح و در تقدیس مست حیرتند صد هزاران لاله سیراب از صحن چمن
به گفته شاهدان، کوتوفسکا هنگام انتقال از زندان به محل اعدام، کودکان یهودی را، که خود برای اعدام به پیاشنیتسا برده می‌شدند، در آغوش گرفته و به آنها آرامش می‌داد. وی در ۱۳ ژوئن ۱۹۹۹ توسط پاپ ژان پل دوم به عنوان یکی از ۱۰۸ شهید لهستانی جنگ جهانی دوم، تقدیس شد.
البته اطلاعات خیلی کمی در مورد این ایزدبانو وجود دارد و آنچه پیرامون مراسم مربوط بدان شناخته شده‌است، ناچیز است. اما به نظر می‌رسد که این آئین در اصل به پرستش و تقدیس کشاورزی اختصاص داشته‌است.
جان صاف کش میکده تقدیس است معتاد صفا بدردی من مگذار
لویی پویمان معتقد است اخلاق کانت چهار سرچشمهٔ اصلی دارد. اولین سرچشمه، زهدباوری لوتری است که والدینِ کانت به آن پایبند بودند. این زهدباوری، بر صداقت و زندگیِ اخلاقی در برابر باور دینی پروتستان تأکید دارد و احساس را بر عقل ترجیح می‌دهد. کانت معتقد بود که عقلانیت ضروری است، اما باید به اخلاق و ارادهٔ نیک بپردازد. همچنین توصیفِ کانت از رشد اخلاقی به‌مثابهٔ جهت‌گیریِ تمایلات به‌سمتِ انجام وظیفه را می‌توان نسخه‌ای از آموزهٔ لوتریِ تقدیس دانست.
نزد ملت ارمنی از قدیم آفتاب به منزله سرچشمه نور و گرمی و سمبول زندگی تلقی شده و مورد پرستش و تقدیس قرار گرفته‌است.
آگوستین راهبی مسیحی و احتمالاً زادهٔ رم بود که در ۵۹۶ توسط پاپ گرگوری یکم همراه با ۴۰ راهب دیگر برای آنکه آنگلو-ساکسون‌ها را به دین مسیح درآورد به انگلستان فرستاده شد. راهبان وارد ثانت شدند و به‌گرمی مورد استقبال اتلبرت، شاه کنت که همسرش پیشتر به مسیحیت گرویده بود قرار گرفتند. آگوستین و همراهانش که اقامتگاهی در کانتربری در اختیارشان گذاشته شده بود در آنجا خود را وقف انجام اعمال و سخنرانی‌هایی مذهبی نمودند. گرویدن و غسل تعمید یافتن شاه اتلبرت تأثیر فراوانی در به نتیجه رسیدن تلاش‌هایشان داشت و آگوستین در ۵۹۷ به عنوان اسقف انگلستان تقدیس شد. او سپس کلیسایی را در کانتربری ساخت و خود نخستین اسقف کانتربری لقب گرفت. آگوستین در ۶۰۴ میلادی در کانتربری در کنت درگذشت.
بزیر قبهٔ تقدیس مست مستانند که هر چه هست همه صورت خدا دانند
به جان ره گرا، اوج تقدیس را به دل، وارث حکمت ادریس را
ببریده در آشیان تقدیس وصف تو ز جبرییل شهپر
که این نمونه توحید حضرت داور که این نشانه تقدیس حضرت دادار
جیم مارتین پایین و راست نقاشی قرار دارد و نگاه موذی و فروتنی به بیننده انداخته‌است. او بیانگر جهانی کوچک از کل لحظه‌ای است که هیچ‌کس برای تشکر از رسم سنتی ناهار روز شکرگزاری وجود ندارد. سولومون این نگاه را جدا از نقاشی‌های دیگر روز شکرگزاری می‌یابد که در آن، افراد حاضر در حالت سنتی نیایش (شکرگزاری) دست‌هایشان را بالا یا پایین نمی‌برند. او این نگاه را نمونه‌ای از رفتار آمریکایی با سنت‌ها می‌داند که هم ناشی از تقدیس سنت است و هم غیررسمی است.
در اوایل عصر حاضر، جان کالوین و همکاران پروتستانی او، به اصلاح قوانین مسیحی ازدواج، که مورد تصویب احکام حقوقی ازدواج ژنو بود، پرداختند. این اصلاحات، خواستار بازنگریِ قانون " لزوم شکل‌گیری ازدواج با الزامات دوگانهً ثبت نام دولتی و تقدیس کلیساًبود.
والدین وی فرانسیسکو چینی و مارگریتا لوچی متعلق به خانواده‌های اشرافی محلی بودند. تاریخ تولد دقیق او مشخص نیست او در ۱۰ اوت ۱۶۴۵ در کلیسای محلی واقع در تائیو، غسل تعمید داده شد. کینو در کالجی یسوعی در هال این تیرول، اتریش آموزش دیده و پس از بازیابی سلامت خود از یک بیماری، او در ۲۰ نوامبر ۱۶۶۵ به انجمن عیسی پیوست. از ۱۶۶۴ تا ۱۶۶۹ میلادی، او به عنوان عضو این انجمن در شهرهای فرایبورگ، اینگولشتات و لاندسبرگ، باوریا آموزش دینی دریافت کرد. پس از اتمام آخرین مرحله آموزشی این انجمن که در جریان آن او مشغول تدریس ریاضی در اینگولشتات بود، او در ۱۲ ژوئن ۱۶۷۷ به درجه کشیش در مدارج تقدیس رسید.
ور به طاعتوری و تقدیس است مایه عبرت تو ابلیس است
چو وی هم رفت کرد آغاز ادریس درین تلبیس خانه درس تقدیس