تفهیم
معنی کلمه تفهیم در فرهنگ معین
معنی کلمه تفهیم در فرهنگ عمید
معنی کلمه تفهیم در فرهنگ فارسی
( مصدر ) فهمانیدن حالی کردن . جمع : تفهیمات .
معنی کلمه تفهیم در دانشنامه آزاد فارسی
(نام کامل: التفهیم لاوائل صناعةالتّنجیم) نوشتۀ ابوریحان بیرونی، کتابی با دو روایت مستقل فارسی و عربی که هر دو در حدود ۴۲۰ق نگاشته شده اند. بیرونی کتاب را برای دختر نوآموزی به نام ریحانه بنت الحسین (الحسن) خوارزمی و ظاهراً در شهر غزنین نوشته است. او در این کتاب، با روش پرسش و پاسخ، به مبانی مقدماتی هندسه، حساب (شمار)، نجوم، احکام نجوم و گاه شماری ملت های گوناگون پرداخته است. این اثر در هر دو زبان فارسی و عربی چنان استادانه نوشته شده که نمی توان تشخیص داد که ابوریحان نخست کدام یک را نوشته و سپس دیگری را از روی آن ترجمه کرده است. نسخۀ فارسی التفهیم سند پُرارزشی در تأیید ملیت ایرانیِ ابوریحان و یکی از کهن ترین متن های جامع علمی به زبان فارسی است. کتاب فارسی التفهیم نخستین بار در فاصلۀ سال های ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۸ش با کوشش و تصحیح استاد جلال الدین همایی، براساس نسخۀ اصیلی متعلق به قرن ۵ق در چاپخانۀ مجلس شورای ملی به چاپ رسید. متن عربی کتاب و ترجمۀ انگلیسی آن را رمزی رایت در ۱۹۴۳ در آکسفورد چاپ کرد.
معنی کلمه تفهیم در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه تفهیم
بیک دقیقهٔ اقسام علم او نرسد هزار صاحب قانون و واضح تفهیم
١٩ آبان ١۴٠١ الهام افکاری به همراه همسر و دختر سه سالهاش بازداشت شد، به گفتهٔ رسانههای حکومتی او به علت همکاری با تلویزیون ایران اینترنشنال بازداشت و تفهیم اتهام شدهاست. خانواده افکاری با انتشار بیانیهای اعلام کردند که اگرچه الهام افکاری مخالف جمهوری اسلامی است، اما هرگز با هیچ رسانهای همکاری نکرده است.
التفهیم به ایتالیایی نیز ترجمه شده، ولی هنوز انتشار نیافتهاست. تحقیقات زیادی نیز به زبانهای مختلف در بارة التفهیم انجام شدهاست که ضمن آنها بخشهایی از کتاب به آلمانی و روسی، پیش از انتشار ترجمة روزنفلد و احمداُف، ترجمه شدهاست.
گر بود چیزی ورای این سه است گرچه گویندش پی تفهیم هست
ابوریحان بیرونی در بخش هندسه کتاب التفهیم، هنگام تعریف اصطلاحهایی مانند جسم، سطح، خط و نقطه، آگاهانه از ترتیب رعایت شده در کتاب هندسه اقلیدس پیروی نمیکند تا بتواند مفهومها را برای نوآموزان هندسه بهخوبی و سادگی شرح دهد.
تفهیم تو تیز کرد گوشم کان راز شریف را شنودم
بهر تفهیم است این تمثیل من تا مگر طالب کند فهم سخن
شهمردان بن ابی الخیر (شهمردان رازی) در روضة المنجمین (ص ۷۷)، که کمتر از نیم قرن پس از التفهیم نوشته، از آن یاد کردهاست.
ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم تلاش کرده مقدمات علوم ریاضی و نجوم را به زبان سادهای (ساده، نسبت به اثر دیگرش کتاب قانون مسعودی)، بیان کند و مخاطبین او نیز نوجوانانی هستند که با این علوم آشنایی چندانی ندارند.
فهم سر آن دهان نتوان که لب قفل حیرت بر در تفهیم زد
بدان که غیبت همه نه آن باد که به زبان باشد بلکه به چشم و نیز به دست و به اشارت و به نوشتن هم حرام بود. عایشه رضی الله عنه می گوید، «دست اشارت کردم که زنی کوتاه است». رسول (ص) گفت، «غیبت کردی». و همچنین لنگ رفتن و چشم احول کردن تا حال کسی معلوم شود همه غیبت است، اما اگر نام نبرد و گوید کسی چنین کرد غیبت نباشد، مگر که حاضران بخواهند دانست که را می گوید، آنگاه حرام باشد که مقصود تفهیم بود و به هرچه بود.
اختصار یا کوتهنوشت در اصطلاح معانی آن است که گوینده منظور خود را با کمترین الفاظ بیان کند، بی آنکه در تفهیم معنی خللی وارد آید. این کار اغلب با حذف به قرینهٔ کلمات یا آوردن مَثَل صورت میگیرد، مانند این عبارت از گلستان سعدی نه هر چه به قامت مهتر، به قیمت بهتر.
«در سال ۱۹۱۶، بر حسب وظیفهای رسمی به لرستان سفر نمودم و در نزد والی (پشتکوه)(استان ایلام)، مدتی اقامت کردم و مقداری تحقیق قومی و اجتماعی نمودم، غالباً به کردی با والی و همراهان او، صحبت مینمودم و به آسانی و راحتی مطالب خود را به آنان تفهیم میکردم و به مطلب آنان پی میبردم و به من معلوم شد که اختلاف زبان کرمانجی شرقی با زبان کردی ایلامی از اختلاف زبان کرمانجی غربی بیشتر نمیباشد.»
دهانت سر غیب آمد میان نیز خرد را کی توان تفهیم کردن
اگرچه در نهضت ترجمه متون علمی از عربی به زبان لاتین (قرنهای ششم و هفتم) آثار ابوریحان بیرونی به لاتینی ترجمه نشد و تنها ابن ابی اصیبعه چند سطر به وی اختصاص دادهاست، با اینحال التفهیم محلّ توجه بسیاری از دانشمندان و ستاره شناسان پس از بیرونی قرار گرفت و نام آن، یا عباراتی از آن به بسیاری از کتابهای علمی راه یافت.
کرد اسما تمام تعلیمش کرد اوصاف ذات تفهیمش
تبارک الله از ان رمزو نکتهای سخن که عقل مدرک عاجز بماند از تفهیم
بیش از همه، یاقوت حموی از بیرونی و التفهیم یاد کردهاست؛ وی در چند باب نخست معجم البلدان، علاوه بر ذکر نام کتاب التفهیم، پارههایی از آن را عیناً نقل کردهاست.
اگرچه واژههای سانسکریت هم در التفهیم وجود دارد که عموماً اصطلاحات نجومی، نام ماهها و بعضی نامهای جغرافیایی است، اما، ابوریحان کوشیدهاست در این کتاب تا آنجا که ممکن است از واژگان موجود فارسی استفاده کند.