تضعیف
معنی کلمه تضعیف در لغت نامه دهخدا

تضعیف

معنی کلمه تضعیف در لغت نامه دهخدا

تضعیف. [ ت َ ] ( ع مص ) سست و ناتوان پنداشتن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ضعیف شمردن کسی را. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تضعف شود. || ضعیف خواندن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). به سستی و ضعف منسوب کردن حدیث را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). منسوب به ناتوانی کردن. ( آنندراج ).به ضعف منسوب کردن حدیثی را. ( از اقرب الموارد ). || ضعیف کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ). ناتوان کردن. ( دهار ). || ناتوان ساختن سفر کسی را. ( از اقرب الموارد ). || افزون کردن. ( زوزنی ) ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). یک چیز را دوچندان نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دوچندان کردن و افزون کردن. ( آنندراج ). دوچندان کردن چیزی. ( از اقرب الموارد ). دوچند گردانیدن. ( غیاث اللغات ). || نزد محاسبان ، افزودن عددی باشد بر خودش مانند افزودن چهار بر چهار که حاصل عمل هشت باشد. و چنین عددی را مضعَف نامند و حاصل عمل را تضعیف خوانند. مانند هشت در مثال مذکور، و گاه تضعیف را بمعنی ضرب استعمال کنند. چنانکه در پاره ای از حواشی تحریر اقلیدس بیان شده. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
- تضعیف بیوت شطرنج ؛ دو چندان گردانیدن خانه های شطرنج یعنی در هر خانه شطرنج دوچند کردن اعداد چیزی از اعداد خانه ای که بالای اوست مثلاً اگر در خانه اول یک برنج نهند در خانه دوم دو برنج نهند ودر خانه سوم چهار برنج و در خانه چهارم هشت برنج... و علی هذا القیاس تا خانه شصت وچهارم... ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). و رجوع به غیاث اللغات شود :
لعب دهر است چو تضعیف حساب شطرنج
گرچه پایان طلبندش نه همانا بینند.خاقانی.|| ( اِ ) غش کیمیا. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). غش و فساد کیمیا.( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تضعیف در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - دو برابر کردن . ۲ - ضعیف کردن .

معنی کلمه تضعیف در فرهنگ عمید

۱. ضعیف کردن، سست و ناتوان کردن.
۲. [قدیمی] دوبرابر کردن، دوچندان کردن.

معنی کلمه تضعیف در فرهنگ فارسی

دوبرابرکردن، دوچندان کردن، ضعیف کردن، سست
۱-( مصدر ) دو چندان کردندو برابر کردن . ۲ - ضعیف کردن ناتوان ساختن . ۳ - ( اسم ) ناتوانی سستی ضعف . جمع : تضعیفات .

معنی کلمه تضعیف در فرهنگستان زبان و ادب

{attenuation} [مهندسی مخابرات] 1. افت توان نشانک 2. افت یا ضعیف شدن نشانک الکترومغناطیسی درطی مسافت

معنی کلمه تضعیف در دانشنامه عمومی

تضعیف در علم فیزیک یا در بعضی متون دیگر به معنی کاهش تدریجی شدت شارش در طول محیط واسط است. برای مثال شیشه های سیاه نور خورشید را تضعیف می کنند سرب، اشعه های ایکس را تضعیف می کند و جو زمین در نرخ های تضعیف متفاوت هم نور و هم صدا را تضعیف می کند. محافظان شنوایی به کاهش جریان صوتی در جاری شدن در گوش ها کمک می کنند این پدیده تضعیف صوتی نامیده شده و برحسب دسی بل ( db ) اندازه گیری می شود. در مهندسی برق و مخابرات، تضعیف بر انتشار امواج و سیگنال ها در مدارات الکتریکی و فیبرهای نوری و در هوا تأثیر می گذارد. تضعیف کننده های الکتریکی و نوری اجزا به طور معمول ساخته شده در این زمینه هستند.
در بسیاری از موارد، تضعیف یک تابع نمایی از طول مسیر در سر تا سر محیط واسطه است. در طیف بینی شیمیایی این به عنوان قانون بیر - لامبرت شناخته شده است. در مهندسی، تضعیف معمولاً در واحدهای دسی بل در واحد طول واسطه اندازه گیری می شود. ( db/cm , db/km , غیره ) و با ضریب تضعیف محیط واسطه در سؤال نشان داده می شود. در زلزله ها نیز تضعیف رخ می دهد. وقتی که امواج مرتعش در فاصله ای دورتر از مرکز زمین لرزه حرکت می کنند از آنجا که توسط زمین، تضعیف می شوند، کوچکتر می شوند.
یکی از زمینه های تحقیق که تضعیف، شدیداً به حساب می آید، فیزیک فراصوت است. تضعیف در فراصوت، کاهش دامنهٔ پرتو موج فراصوت در قالب تابعی از فاصلهٔ سرتاسر محیط واسطهٔ تمثالی است. محاسبات برای تأثیرات تضعیف در فراصوت مهم است از آنجا که یک دامنهٔ سیگنال کاهش یافته می تواند در کیفیت تصویر تولید شده اثرگذارد. با شناخت تضعیفی که یک پرتو فراصوت در سفر در طول واسطه تجربه می کند، یک شخص می تواند دامنهٔ سیگنال را جهت جبران برای هر کاهش انرژی، مطابق با ژرفای تمثالی مطلوب، تنظیم کند.
• اندازه گیری تضعیف فراصوت در سیستم های ناهمگن، مثل امولسیون ( ذرات چربی در شیر و آب ) یا کلوییدها ( سریشمی ) اطلاعاتی را در توزیع اندازه های ذره ای، ارزانی می کند. برای این تکنیک یک استاندارد ISO وجود دارد.
• تضعیف فراصوت می تواند برای اندازه گیری علم جریان و تغییر مادهٔ کششی به کار رود. روانه سنج صوتی ای ( دستگاهی که سرعت جریان به ویژه جریان خون را اندازه می گیرد ) وجود دارند که از قانون استوک برای اندازه گیری چسبناکی کششی و چسبناکی حجمی به کار می برند.
معنی کلمه تضعیف در فرهنگ معین

معنی کلمه تضعیف در ویکی واژه

دو برابر کردن.
ضعیف کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تضعیف

او توصیه کرد که یک مؤسسه کشاورزی به‌منظور به‌کارگیری زمین‌های توسعه نیافته، تأسیس شود. او پیشنهاد کرد که در ادامه باید یک مؤسسه شیمی و یک مؤسسه میکروبیولوژی برای مبارزه با انواع بیماری‌های همه‌گیر مانند مالاریا ایجاد شود که به گفته او، مالاریا شیطانی است که موجب تضعیف یک سوم توسعه کشور می‌شود.: ۱۶۱  همچنین افزود که تأسیس یک مؤسسه مطالعات شرقی در هر دو زبان عبری و عربی برای پژوهش‌های علمی کشور و همچنین بناهای تاریخی آن بسیار مهم است.: ۱۵۸ 
از زمان به قدرت رسیدن کیم جونگ اون، اقتدار ستاد کل و همچنین وزارت نیروهای مسلح خلق به تدریج تضعیف شده‌‎است.
در این دوران بود که امارت‌های پراکندهٔ شام تضعیف شده و قدرت مقابله با مبارزطلبی صلیبی‌ها را نداشتند. در شمال، قلیچ ارسلان از رهبران سلاجقه توان پایداری نداشت و پایتختش، نیقیه توسط صلیبی‌ها اشغال شد و در نتیجه قدرتِ خود را از دست داد.
روزکی چند چوزان درگذرد مشتری از تو بتضعیف خرد
اداره کل امنیت داخلی، وظایف زیر را انجام می‌دهد: توقف و جلوگیری از هر گونه اقدام یا مداخله از سوی نهادهای خارجی، مبارزه با اعمال تروریستی یا اقداماتی که امنیت و پایداری حکومت را تهدید یا تمامیت قلمروی کشور فرانسه را تضعیف می‌کند، نظارت بر افراد و گروه‌های افراطی که ممکن است به خشونت روی آورند و امنیت ملی را تهدید کنندو مبارزه با سازمان‌های جنایتکار بین‌المللی که ممکن است بر امنیت ملی تأثیر بگذارد. به گفته الکساندر اولش، این اداره تنها سازمان اطلاعاتی در جمهوری فرانسه است که با نهادهای قضایی مستقیماً همکاری می‌کند.
گفت اول از آسمان این آیت فرو آمد، که مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها هر نیکی که بنده کند ده چندان پاداش وی دهیم رسول خدا گفت یا رب بیفزای امت مرا پس این آیت فرو آمد مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً هر نیکی که بنده کند آن را اضعاف مضاعف گردانیم، و او را بآن ثواب فراوان دهیم. سدی گفت جایی که اللَّه کثیر گوید و تضعیف کند، اندازه آن جز اللَّه نداند از عظیمی و فراوانی که بود. همانست که گفت وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیماً جای دیگر گفت إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ.
بدان که رسول (ص) گفت که امت مرا عفو کرده اند از هرچه حدیث نفس بود. و اندر هردو صحیح است که هرکه قصد معصیت کند و نکند ملایکه را گوید بر وی منویس و اگر قصد خیر کند یک حسنت بنویس اگرچه نکند. و چون بکند ده بنویس. و در بعضی از اخبار است که تضعیف می کند تا به هفتصد. و از اینجا گروهی پنداشتند که هرچه به دل رود از قصد و اندیشه بدان ماخوذ نبود. و آن خطاست که پیدا کردیم که اصل دل است و تن تبع.
شد ز بس تضعیف چندان آن صله که به تنگ آمد ازانش حوصله
هست تشویش تو از تضعیف تصنیف عمل از غم بیش و کم عالم گذر خوشنود باش!
نارضایتی از مجلس مؤسسان در میان اکثر ساکنان برزیل (هم برزیلی و هم پرتغالی) فراگیر شد. دو گروه که مخالف اقدامات مجلس مؤسسان بودند شامل لیبرال‌ها به رهبری جواکیم گونزالوس لدو (که توسط فراماسون‌ها حمایت می‌شدند) و شبه نظامیان تحت رهبری خوزه بونیفاسیو آندراادا پا به صحنه تضعیف دولت گذاشتند. هر دو جناح یادشده با هم نقاط مشترکی نداشتند. تنها نقطه مشترک آن‌ها این بود که می‌خواستند برزیل با پرتغال یک پادشاهی مستقل باشد.
آن ‌که در شطرنج تضعیفات بتواند شمرد گو بیا در زلف‌ او بند و شکنج ‌و چین ‌شُمَر
گر کند سال دیگرش تضعیف عدد آن رسد به بیست هزار
با پیوستن داوطلبان جدید نیروهای دسته‌های جنگی ترک شرقی در اس‌اس از ۵۰۰۰ نفر در ژانویه ۱۹۴۳ میلادی تا ۸۵۰۰ در مه افزایش یافت. با تضعیف رایش سوم تمام پایبندی‌های اس‌اس در پذیرش نیرو از میان رفت، هرکسی که می‌توانست راه برود و شلیک کنند گزینه مناسبی را عضویت در اس‌اس بود.
این امر منجر به اخراج و زندانی شدن تیروز شد. به دنبال آن زنجیره‌ای از وقایع رخ داد که در نهایت نیروهای ایرانی را تضعیف کرد و یرواند را مجبور کرد در سال ۳۸۰ پیش از میلاد با اواگوراس صلح کند. شرایط قرارداد این بود که اواگوراس موظف بود به پادشاه ایران خراج بپردازد، اما به عنوان یک پادشاه تابع و نه برده. اردشیر دوم نتیجه جنگ را رضایت بخش ندانست، زیرا ۱۵۰۰۰ تالنت طلا هزینه داشت و در نتیجه یرواند مورد نارضایتی قرار گرفت.
وعده کردی دو بوسه ات بدهم این عدد را سه بار کن تضعیف
فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً ابن عامر و یعقوب «فیضعفه» خواند به تشدید و نصب فا، ابن کثیر بتشدید خواند و رفع فا، دیگران بالف خوانند و تخفیف و رفع فا، مگر عاصم که او بنصب فا خواند، و تشدید در کثرت مه است و تمامتر، که تضعیف از باب تکثیر است.
بر هفتاد بیفزایم مگر که بیامرزد. آیت آمد، که سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ. و مقصود از این هفتاد، نه عددی موقت است بلکه مقصود کثرت است. چنان که گویند: قد قلت لک مائة مرة و نهیتک عنه الف مرّة. عرب گویند: سبّع اللَّه لک الاجر، ای اکثر لک، اراد التضعیف و لهذا جاء فی الاخبار: فله سبع و له سبعون و له سبع مائة. قال الازهری: ان السبعین فی هذه الآیة جمع السبعة التی تستعمل فی الکثرة لا السبعة التی فوق الستّة، الا تری انه لو ازداد علی السبعین لم یغفر.
علیرغم نگرانی عمومی نسبت به عواقب جنگ، حمایت عمومی همچنان بسیار بالا بود. نگرانی‌های اولیه شامل، ۵۵درصد آمریکایی‌ها ترس از طولانی شدن جنگ، ۴۴ درصد با در نظر گرفتن تعداد انبوه تلفات، ۶۲درصد مردم متقاعد شده‌اند که این امر باعث افزایش تروریسم کوتاه مدت در داخل کشور می‌شود، ۷۶احساس می‌کنند که وجود خواهد داشت. خطر بیوتروریسم داخلی بیشتر است و ۳۵نفر معتقد بودند که پیش نویس باید دوباره اجرا شود. در عین حال، ۴۰درصد از مردم آمریکا مخالف برگزاری تظاهرات بودند، زیرا معتقد بودند که این امر موفقیت در خارج از کشور را تضعیف می‌کند. علاوه بر این، ۵۵درصد حتی بدون حمایت سازمان ملل از جنگ حمایت کردند.
لینکون به گرانت اجازه داد تا ساختارهای عمرانی وی را که نشانی از هم پیمانان داشت تخریب کند. به این امید که روحیه جنوب و توان اقتصادی آن را برای تداوم جنگ تضعیف کند. بدین ترتیب ژنرال ویلیام شرمن و فیلیپ شرایدن شهرها و مزارع بسیار را در دره شندان دوآ، ایالت جورجیا و کالیفرنیای جنوبی تخریب کردند. خسارات ناشی از پیشروی شرمن به سوی دریا از طریق جرجیا از ۱۰۰ میلیون دلار هم فراتر رفت.