تصریح

معنی کلمه تصریح در لغت نامه دهخدا

تصریح. [ ت َ] ( ع مص ) هویدا گفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( مجمل اللغة ). آشکار گفتن. ( دهار ). گشاده و روشن گفتن ، خلاف تعریض. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). خالص و روشن گفتن. ( آنندراج ) : وحسن از اینها همه گفته است ، چه بتعریض و چه بتصریح. ( جهانگشای جوینی ). وقت وقت بتعریض و گه گاه بتصریح چنان فرانمودی. ( جهانگشای جوینی ). || هویدا کردن. ( زوزنی ). پیدا و آشکار کردن کار را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). || هویدا شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). پیدا و آشکار شدن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). لازم و متعدی است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ظاهر و آشکار کردن چیزی را که در دل داشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). آشکار کردن حق ، لازم و متعدی است. ( از اقرب الموارد ). || ویژه شدن شراب پس از کف انداختن. ( تاج المصادر بیهقی ). رفتن کفک شراب و روشن و پاکیزه شدن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رفتن کفک شراب. ( از اقرب الموارد ). || خطا کردن تیرانداز و نرسیدن تیر او به هدف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نیک سخت شدن سال قحط و صریح و خالص گردیدن در شدت و تنگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه تصریح در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) روشن گفتن ، آشکار ساختن .

معنی کلمه تصریح در فرهنگ عمید

۱. آشکار ساختن.
۲. سخنی را صریح بیان کردن.
۳. امر یا مطلبی را فاش و روشن کردن.

معنی کلمه تصریح در فرهنگ فارسی

آشکارساختن، سخنی راصریح بیان کردن
۱ -( مصدر ) پیدا کردن هویدا کردن . ۲ - روشن گفتن آشکار گفتن . ۳ - ( اسم ) پیدایی هویدایی . ۴ - آشکار گویی . جمع : تصریحات .

معنی کلمه تصریح در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تصریح به آن نوع سخن گفتنی اطلاق می شود که در آن احتمال خلاف ظاهر لفظ نمی رود. از آن به مناسبت در باب نکاح سخن رفته است.
تصریح یعنی روشن و آشکارا سخن گفتن.
احکام تصریح به خواستگاری
تصریح به خواستگاری زن با نبود مانع برای ازدواج با وی جایز، بلکه مستحب است و تصریح به خواستگاری زنی که در ایام عده طلاق بائن یا عدّه وفات به سر می برد حرام است مگر برای شوهر در عدّه طلاق بائن به شرط عدم وجود مانع از قبیل سه طلاقه بودن زن. مردی که زنش را سه طلاقه کرده جز بعد از ازدواج زن با محلل و گرفتن طلاق از وی، نمی تواند به صراحت از او خواستگاری کند؛ هرچند برای دیگران پس از سپری شدن ایام عدّه، تصریح جایز است.هرجا تعریض به ازدواج حرام باشد تصریح به آن نیز حرام خواهد بود.

معنی کلمه تصریح در ویکی واژه

روشن گفتن، آشکار ساختن.

جملاتی از کاربرد کلمه تصریح

مؤسسه الازهر در مصر یکی از مهم‌ترین نهادهای آموزشی اسلام اهل سنت در سراسر جهان است. ماده ۳۲ ب، بند ۷ قانون ازهر مصر در سال ۱۹۶۱ تصریح می‌کند که ازهر از «راه اهل سنت پیروی می‌کند» («منهج اهل سنت و جماعت») و امت با مبانی دین و کاربردهای فقه، با چهار مذهب آن، موافقت کرده‌است. تنها کسانی که به مسیر علم و رفتار خود پایبند باشند می‌توانند «عضو شورای علمای بزرگ» (هیئت کبار العلما) شوند که امام اکبر الازهر در میان آن‌ها گزیده می‌شود. دانشگاه زیتونه در تونس و دانشگاه قرویین در مراکش نیز به رسمیت شناخته شده‌اند. آن دو به همراه ازهر در سند نهایی کنفرانس اهل سنت در گروزنی ذکر شده‌اند.
نصیری تصریح کرد: البته خودم همه در لحظات پایانی اشتباه کردم باید کشتی را اداره می‌کردم و نباید احساساتی می‌شدم.
عباس میلانی می گوید که ترجمه فارسی کتابش (که در ابتدا به زبان انگلیسی چاپ شده بود) روایت غیر قانونی‌است مترجم بدون اجازه، به تصریحی که میلانی گفته بود «خودم دارم کتاب را ترجمه می‌کنم»، گوش نداد و چاپ کرد.
با این که اطلاعات دقیقی وجود ندارد که ثابت کند یک شاهزاده‌نشین دیگر نیز برای مدت زمان طولانی با گستره‌ای مابین گیلان و مغان وجود داشته و نام حاکمان آن نیز اسپهبد بوده باشد؛ مینورسکی معتقد است نمی‌توان با اطمینان، اسپهبدان گیلان را ادامهٔ اسپهبدان مغان دانست. او تصریح کرده که در صورت یکی بودن این دو، احتمالاً ابتدا پایتخت اسپهبد در دشت مغان واقع در مناطق شمالی قلمرو و نزدیک رود ارس بوده و بعدها به سمت جنوب قلمرو منتقل شده‌است. در تاریخ الجایتو آمده است که «مغان متصل به گیلان بود و مملکت ولایت سپهبدان را سیاه گیلان می‌خواندند». نعمت‌اللهی معتقد است در یک دوره تاریخی، مغان بخشی از مملکت اسپهبد بوده و نام آن بر کل سرزمین اطلاق شده‌است.
امساک اگر کنی به معروفم تصریح اگر کنی به احسانم
یکبار به تصریح مرا بنده خود خوان زیرا که همه کس نکند فهم کنایت
کمال ذره ذره ذکر و تسبیح که عارف بشنود یک یک بتصریح
شرکت کنندگان در نظر سنجی‌ها آزاد هستند که جدا از واژه‌های تصریح شده، عبارت دیگری را برای نام پول ملی پیشنهاد کنند.
وَ السَّائِلِینَ و خواهندگان، اگر بتعریض خواهند و اگر بتصریح، که جای دیگر گفت: وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ و قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم «للسائل حق و ان جاء علی ظهر فرسه»
عرض حاجت در اشاره درج کرد داد تصریح و کنایت خرج کرد
وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی‌ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً مطالعه ذات بر کمال و تعرض رؤیت ذی الجلال چون نه بنعمت هیبت و شرط مراقبت رود ترک حرمت بود، و ترک حرمت موجب صاعقه باشد لا محالة، از آن بگرفت ایشان را صاعقه که بزبان جهل و ترک حرمت دیدار خواستند. و موسی هر چند بزبان هیبت و نعت حرمت بر دوام مراقبت دیدار خواست اما بتصریح خواست نه بتعریض، لا جرم جوابش بتصریح دادند که: لَنْ تَرانِی و بهر درگاه ملوک شرط ادب و مقتضای حرمت آنست که سؤال بتعریض کنند، چنانک مصطفی ع تقاضای رؤیت کرد بر سبیل تعریض، و شمّه از آرزوی دل خویش باز نمود باشارت جبرئیل را دید و گفت هل رأیت ربک؟ جبریل چون این سخن بشنید از هیبت و عزّت آن معنی بر خود بگداخت، پس، چون بحضرت عزّت باز رفت، اللَّه گفت یا جبرئیل تو مقصود آن دوست ما در نیافتی، بآنچه گفت وی را تقاضای دیدار بود که میکرد، یا جبریل رو و او را بیار که ما نیز بوی مشتاقیم «و انی الی لقائهم لاشدّ شوقا»
در باور شیعیان مقصود از اهل بیت در احادیثی چون حدیث ثقلین، حدیث سفینه و حدیث نجوم، امامان دوازده گانهاند؛ زیرا به دلایل عقلی و نقلی منزلتی که در این احادیث آمده تنها برای آنان ثابت است؛ چنانچه جمعی از اهل سنت هم به آن تصریح کرده‌اند. شیعیان بر اساس دلایل یادشده و شواهدی که در تاریخ اسلام وارد شده‌است، معتقدند که واژه اهل بیت صرفاً به چهارده معصوم اطلاق می‌گردد و بنا بر آن شواهد، حتی همسران پیامبر خدا نیز از دایره اهل بیت خارج‌اند، هر چند به عنوان همسر پیامبر خدا جایگاه آنان محفوظ است.
بااین‌وجود با گذشت زمان، و در اوایل سدهٔ سوم هجری قمری، بیشتر شیعیانْ علی بن موسی الرّضا را به‌عنوان جانشین کاظم پذیرفتند و از او به‌عنوان امام مفترض‌الطّاعه، اطاعت می‌کردند. راویان متعدد شیعی بر تعیین علی بن موسی الرّضا به‌عنوان امام هشتم از طرف پدرش موسی کاظم تصریح دارند. قُرَشی نام دوازده تن از آنان را به‌همراه روایت مربوط در شرح زندگی علی بن موسی الرّضا آورده‌است.
اگرچه ای گلد در نهایت توسط دولت ایالات متحده تعطیل شد، قاضی فدرال در این مورد تصریح کرد که بنیان‌گذاران ای گلد قصد انجام فعالیت غیرقانونی نداشتند." پس از حل وفصل موارد خطا، مدیران شرکت ای گلد با مسئولیت محدود تمایل به فعالیت تحت قوانین فدرال داشتند که عنوان آن به صورت زیر بود:راهنمای مشتری خود را بدانید.
بدان که همچنان که قدمای اهل حکمت تصریح کرده اند، قوام همه موجودات به محبت منوط، و انتظام سلسله ممکنات بدان مربوط است و هیچ دلی نیست که از لمعه محبت در آن نوری نه، و هیچ سری نیست که از شئه آن در او شوری نه نشاط و رقص افلاک از شور صهبای محبت است و مستی و بیهوشی مرکز خاک از سکر باده مودت «بسم الله مجریها و مرسیها».
پاکی از تقدیس و از تسبیح ما از کنایتها و از تصریح ما
در اجرای ماده 26 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 80/11/27 مجلس شورای اسامی که در جزء (8) بند (ب) ماده (57) قانون احکام دائمی برنام ههای توسعه کشور، مصوب 10 / 11 / 95 مجلس شورای اسامی نیز تصریح گردیده است، مسئولیت صدور مجوز برای موارد 13 گانه موضوع ماده 26 ، به عهده سازمان بهزیستی کشور است.
خواهش پیدا و تصریح طلب چونکه باشد نزدشان سوء ادب
چنان که کلام صدق نظام امیر المومنان علیه السلام بدان تصریح فرموده که «اذا تغیرت نیه السلطان تغیر الزمان» یعنی «چون نیت پادشاه، از نیکی منحرف گردد، احوال زمانه فاسد، و اوضاع روزگار تباه می گردد».
در سال ۱۳۱۶ مقررهٔ خاصی تصویب شد که تمام مردم را موظف به ادای احترام به پرچم رسمی کشور می‌کرد؛ مثلاً تصریح می‌کرد که اگر فردی به هشت قدمی پرچم برسد، باید با احترام حرکت کند و سپس به صورت صاف بایستد و با برداشتن کلاه، به پرچم ادای احترام کند؛ ویا افرادی که لباس رسمی به تن دارند، سلام نظامی دهند. ویا اگر پرچم از مقابل فرد نشسته‌ای حرکت داده می‌شود، آن فرد باید به احترام پرچم بایستد. این مقرره هنوز هم وجود دارد و معتبر است.[ش]