تشیع

معنی کلمه تشیع در لغت نامه دهخدا

تشیع. [ ت َ ش َی ْ ی ُ ] ( ع مص ) دعوی شیعت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). دعوی مذهب شیعت کردن. ( زوزنی ). دعوی مذهب شیعه کردن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). خود را شیعه نمودن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دعوی شیعیت کردن. و خود را شیعی نمودن. ( منتهی الارب ): تشیع الرجل ؛ ادعی دعوی الشیعة. ( اقرب الموارد ). || پراکنده شدن قطره های شیر در آب. || هلاک شدن در هوای چیزی. || سبک عقل و برافروخته کردن خشم کسی را. || پراگنده شدن [ آثار ] پیری در کسی. ( از اقرب الموارد ).
تشیع. [ ت َ ش َی ْ ی ُ ] ( از ع ، اِ ) مذهب شیعه. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به شیعه شود.

معنی کلمه تشیع در فرهنگ معین

(تَ شَ یُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - پیروی کردن . ۲ - مذهب شیعه داشتن .

معنی کلمه تشیع در فرهنگ عمید

۱. مذهب شیعه داشتن.
۲. (اسم ) = شیعه

معنی کلمه تشیع در فرهنگ فارسی

پیروی کردن، متابعت کردن، شیعه شدن، شیعه گری
۱-( مصدر ) پیروی کردن متابعت نمودن . ۲- شیعه شدن دارای مذهب شیعه بودن مقابل تسنن . ۳- ( اسم ) پیروی . ۴- شیعه گری مقابل تسنن .
ماخوذ از تازی مذهب شیعه

معنی کلمه تشیع در دانشنامه آزاد فارسی

تشیّع
رجوع شود به:شیعه

معنی کلمه تشیع در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] تشیع اثر دکتر هاینس هالم نویسنده آلمانی است که به همت جناب آقای محمدتقی اکبری از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده شده است.
آقای رسول جعفریان بازنگری کامل و افزودن پاورقی های سودمند و آقای محمدحسن محمدی مظفر مقابله کامل ترجمه با متن اصلی را به عهده داشته اند.
کتاب حاضر مشتمل بر یادداشتی از ویراستار، پیشگفتاری از مؤلف و متن اثر است. مطالب متن در پنج فصل تنظیم شده که عناوین آن به ترتیب عبارت است از: 1. در مورد منشاء شیعه، 2. در مورد مذهب شیعه اثناعشری یا امامیه، 3. در مورد غلو، و غالیان کوفی، 4. پیرامون مذهب اسماعیلیه یا شیعیان هفت امامی، 5. مذهب زیدیه.
مؤلف در پیشگفتار کتاب، گرایش ناگهانی به تشیع، پس از انقلاب اسلامی را این گونه توضیح می دهد: «به رغم آن که ده درصد از جمعیت قریب به یک میلیاردی مسلمانان در جهان امروز پیرو مذهب شیعه هستند، پیش از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357ش، به زحمت می توان در جهان افرادی را یافت که به تشیع توجه کرده باشند. امروزه، آثار و نوشته های مربوط به تشیع غالباً خالی از حبّ و بغض، نیست و بسیاری از این موارد باید از اصل آن پیراسته شود. ظهور ناگهانی علاقه به تشیع ناشی از رویدادهای سیاسی، و به ویژه ترس های حاصل از آن رویدادهاست.
نویسنده در فصل اول کتاب که درباره منشا شیعه است از علّت بروز انشعاب اولیّه در اسلام که هنوز هم از میان نرفته است، سخن می گوید و ریشه آن را در مخالفت ها و تنش هایی اجتماعی می داند که در همان زمان در جامعه اسلامی به چشم می خورد.
[ویکی الکتاب] معنی تَشِیعَ: که شیوع پیدا کند(مؤنث)
ریشه کلمه:
شیع (۱۲ بار)

معنی کلمه تشیع در ویکی واژه

پیروی کردن. مذهب شیعه داشتن. تشیع ممکن است به زبان معیار باستان، تشعی بوده بدین منوال باید به دو بخش تش - عی قابل تجزیه باشد؛ و تش به یکی از گویش‌های زبان هند و اروپایی به معنی ایل یا قبیله بوده، و تش‌درویش‌آدمی به معنی قبیله درویش‌آدمی بوده‌است.

جملاتی از کاربرد کلمه تشیع

خداوند عالم جل شأنه می فرماید: «ان الذین یحبون أن تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب ألیم» یعنی «به درستی که کسانی که دوست دارند اعمال ناشایست از مومنین ظاهر گردد، از برای ایشان آمده است عذاب دردناک» از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که فرمودند: «هر که ظاهر کند عمل ناشایست کسی را، مثل آن است که خود به جای آورده باشد و هر که سرزنش کند مومنی را به چیزی، نمیرد تا خود به آن مبتلا گردد».
طبق روایات اثنی عشری، خدا افعال انسان‌ها را نمی‌آفریند و در عوض آنها را کاملاً خلق کرده است. در روایتی از موسی الخادم آمده است: اگر خدا افعال انسان را آفریده است، نباید انسان را به خاطر آن مجازات کند. جعفر سبحانی معتقد است که عدل خدا مستلزم آن است که افعال انسان را خدا خلق نکند وگرنه خدا مرتکب اعمال ناپسند خواهد بود. جبر در تشیع مردود است.
هان مکن دعوی ایمان و تشیع فاسق! زانکه رسوا شوی آن دم که عیاری گیرند!
در دایره المعارف تشیع دربارهٔ این کتاب چنین آمده است:{{نقل قول|
از تشیع غیر عشق و عاشقی باور مکن کی توان بی‌عشق کردن اهل و مال و جان نثار
در میان فرقه‌های مختلفی که پس از مرگ حسن عسکری ایجاد شد، تنها تشیع دوازده‌امامی — که معتقد به وجود پسری از حسن عسکری، همنام پیامبر اسلام، بودند — دوام یافت.
گفته‌اند که نمرود طاغی صانع آفریدگار را جل جلاله منکر نبود و دعوی جباری که میکرد بر طریق حلول بود، چنانک بعضی ترسایان بر عیسی دعوی کردند، و بعضی متشیعه بر علی ع. و مذهب حلول آنست که باری عز و علا باشخاص ائمه فرود آید.
۶. پناهی، عباس. «چگونگی تغییر مذهب مردم گیلان از تشیع زیدی به تشیع دوازده امامی در عصر صفوی». فصلنامه شیعه‌شناسی (قم: مؤسسه شیعه‌شناسی)، ش. ۲۶ (تابستان ۱۳۸۸): ۷۷ تا ۱۰۶
غیر از تشیع به زبان نکته‏‌ها بسی باید که تا کسی به خدا راهبر شود
اصول مذهب در نزد شیعه پنج تاست که به شرح ذیل است البته توحید، نبوت و معاد اصول دین اسلام اند و دو اصل امامت و عدل از اصول تشیع هستند و هر کس به آن‌ها ایمان ندارد از مذهب شیعه بیرون است؛ گرچه از اسلام بیرون نیست.
ابن خلکان می‌گوید که ابودلف شیعه و اهل غلو بوده‌است. همچنین مسعودی آورده که او از طرفداران سرسخت تشیع و علی بن ابی طالب بوده و هنگامی که یکی از فرزندانش در اینباره با او مخالفت کرد او را از خود راند.
در این میان، جناح راست سنتی به رهبری خامنه‌ای با آن‌که بازسازی اقتصاد کشور با سیاست هاشمی را تأیید می‌کرد، ولی سیاست فرهنگی و تمایل او به ظواهر غربی را تحمل نمی‌کرد. به‌تدریج محافظه‌کاران در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی با هاشمی اختلافات پیچیده‌ای پیدا کردند. از یک سو از دید آنان آرامش و بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی دوره هاشمی قابل قدردانی بود، ولی از سوی دیگر، آنان نگران عادی‌سازی روابط با غرب و تهاجم فرهنگی به کشور بودند. به گمان آنان، سیاست‌های هاشمی در جهت آرمان‌های خمینی و تشیع نبود.
ترسم آن خیره که بر شیعه او می‏خندد در سر کار تشیع کند آخر جان را
بعد آن پادشاه ممتحن، از کینه‌وری بست کمر تنگ سپهر از پی آزار حسن انجمنی ساخت ز اصحاب پی بیعت آن زبده اخبار و ز بدعهدی آن طایفه سست وفا رفت به غارت همه اموال وی و کرد به همراه معاویه ملعون دغا صلح و به ناچار کشید از ستم دهر به جایی به جهان کار که بنهاد قدم زاده سفیان ستمکار معاویه فاسق به سر منبر و در جای پیمبر بزد از روی جسارت به جفا تکیه و بگشود لب خویش به دشنام و به هر جا که توانست دوانید به گیتی فرس ظلم به کرات حسن را ز ستم زهر خورانید و برافروخت ز طغیان به همه کون و مکان رایت فرعونی و از کبر فرو کوفت همی کوس برای لمن الملکی و احباب علی را همه بنمود ذلیل و ز جهان ساخت بر انداخته آئین تشیع، به طریقی که ز دین نبی اسم علی در همه آفاق نبد نام و نشانی و برانگیخت پی قتل حسن جعده بی‌شرم و حیا را که زند رونق اسلام در ایام بهم، عاقبت اسماء ستم‌پیشه ز سم کرد پر از خون جگرپاک جگرگوشه زهرای مطهر ز گلوی حسن ممتحن از زهر فرو ریخت به طشت از ره بیدادگری لخت جگر سوخت دل جن و بشر روز جهان ساخت چو شب تیره و یکباره برافتاد ز عالم اثر از اسم مسلمانی و بگرفت جهان‌بار دگر رسم جهالت ز سر و کرد خموش از ره تذویر و به تدبیر ز آفاق به شیادی و مکاری و زراقی و الطاف حیا شمع هدا را.
همچنین ابن اسحاق به دلیل نقل فضایل علی ابن ابی طالب، در سیره اش، توسط برخی علمای سنی به تشیع متهم شد.
از دیگر علایق او به سنت اندیشه دینی در ایران، گرایش زیاد او به میر حیدر آملی بود که او را یکی از مهمترین نمایندگان تشیع عرفانی میدانست.
اکنون بتقی باز کنم دست تضرع ظاهر کنم از دوستش رسم تشیع
در مذهب تشیع غفلت ز حق گناه است آری نشان این ره چالاکی است و چستی
امیر او را در برکشید و از تخلصش پرسید. گفت: هلالی. امیر فرمود: بدری بدری. از تأثیر نظر عنایت امیر مشار الیه فلک سخنوری را بدر و محفل شاعری را صدرآمد. در شاعری مشهور شد. آخر به خدمت مشایخ رسید و از اهل ذوق محسوب گردید. مثنوی شاه و گدا و لیلی و مجنون وصفات العاشقین به رشتهٔ نظم کشید و عاقبت در سنهٔ ۹۳۹ به جرم تشیع شهید گردید. اشعار خوب دارد اما بدین چند بیت از او اکتفا می‌شود: