تشنگی
معنی کلمه تشنگی در لغت نامه دهخدا

تشنگی

معنی کلمه تشنگی در لغت نامه دهخدا

تشنگی.[ ت ِ ن َ / ن ِ ] ( حامص ) عطش. ( آنندراج ). پهلوی تیشنه کیک حاصل مصدر از تشنه. عطش. ( حاشیه برهان چ معین ). عطش و آب طلبیدن طبیعت. میل به نوشیدن آب داشتن. ( ناظم الاطباء ) :
ز بس تشنگی چاک گشته زبان
پر از خاک آورد گشته دهان.فردوسی.شد از رنج و از تشنگی شاه مات
چنین یافت از چرخ گردان برات.فردوسی.تن از خوی پرآب و دهان پر ز خاک
زبان گشته از تشنگی چاک چاک.فردوسی.نه همه تشنگی و گرسنگی باید خورد
نوبت گرسنگی خوردن بردیم بسر.فرخی.چو بسپردم من اندر تشنگی جان
مباد اندر جهان یک قطره باران.( ویس و رامین ).شور است آب او ننشاندت تشنگی
گر نیستی ستور مخورآب تلخ و شور.ناصرخسرو.وز بیم تشنگی قیامت همیشه تو
در آرزوی قطرگکی آب زمزمی.ناصرخسرو.تشنگی ، آب شور ننشاند
مخور آن ، کت از او شکم راند.سنایی.آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست.مولوی.از غایت تشنگی که بردم
در حلق نمیرود زلالم.سعدی.
تشنگی. [ ت َ ش َ ] ( اِ ) علتی است ( در کودکان ) که زنان او را تشنگی گویند و آن آماسی باشد گرم که اندر غشاء مغز پدید آید و نشان این علت آن است که جایگاه مغز فرونشسته تر شود و درد به چشم و حلق فرو همی آید و چشم و همه تن زرد شود. باید که کدوی تر بتراشند و خیار و به آب عنب الثعلب و آب بقلةالحمقاء و آب گشنیز تر و روغن گل و سرکه چند قطره و بهم زنند و بر سر او می نهند و اگر این چیزها نباشد، سپیده خایه مرغ با روغن گل بهم بزنند و ضماد کنند نافعبود. ( ذخیره خوارزمشاهی ) ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه تشنگی در فرهنگ معین

(تِ نِ یا نَ ) [ په . ] (حامص . ) عطش ، حالت و کیفیت تشنه .

معنی کلمه تشنگی در فرهنگ عمید

تشنه بودن، حالت شخص تشنه.

معنی کلمه تشنگی در فرهنگ فارسی

حالت و کیفیت تشنه عطش .
عطش عطش و آب طلبیدن طبیعت

معنی کلمه تشنگی در دانشنامه عمومی

تشنگی یا عطش ( انگلیسی: Thirst ) به احساس نیاز برای نوشیدن مایعات گفته می شود و میلی غریزی در جهت تثبیت تعادل مایعات بدن جانداران است.
تشنگی (فیلم ۱۹۴۹). تشنگی ( سوئدی: Törst ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی اینگمار برگمان محصول سال ۱۹۴۹ است. این فیلم با نام سه عشق عجیب ( به انگلیسی: Three Strange Loves ) در بریتانیا منتشر شد.
تشنگی (فیلم ۱۹۵۹). تشنگی ( روسی: Жажда ) یک فیلم درام محصول کشور اتحاد جماهیر شوروی است که در سال ۱۹۵۹ ساخته شده است.

معنی کلمه تشنگی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تشنگی حالت غریزی احساس نیاز به آب است ،که در ابواب مختلف فقه آمده است. از تشنگی به مناسبت در بابهای طهارت، صوم، اطعمه و اشربه و قضاء سخن رفته است.
به‏ طور کلّی حفظ خود و هر نفس محترمی از هلاکت- خواه هلاکت نفس یا فساد عضو یا یکی از قوای بدن همچون بینایی و شنوایی و نیز هر آسیب و زیان جدّی و قابل اعتنا- واجب است؛ ازاین‏رو، هرگاه تشنگی سبب یکی از امور یاد شده گردد، رفع آن در حدّ نیاز واجب خواهد بود.
انتقال حکم به بدل بخاطر تشنگی
هرگاه مکلف به مقدار وضو یا غسل آب داشته باشد، لیکن اگر با آن طهارت بگیرد، بیم آن می‏رود که خود یا نفس محترمی دیگر دچار تشنگی غیر قابل تحمّل (حرج) گردد، وظیفه‏اش تیمم خواهد بود.
رفع حکم بخاطر تشنگی
کسی که به علّت بیماری، زیاد تشنه می‏شود، به‏ گونه‏ای که روزه گرفتن برایش ممکن نیست و یا مشقت دارد، روزه ماه رمضان بر او واجب نیست و باید در ازای هر روز، یک یا دو مد- به اختلاف اقوال در مسئله- طعام به فقیر بدهد و چنانچه بعدها بتواند روزه بگیرد، روزه‏های نگرفته را واجب است قضا کند. البتّه برخی در وجوب پرداخت فدیه (یک یا دو مدّ طعام) بین صورت ناتوانی از روزه و صورت تحمّل مشقّت، تفصیل داده و فدیه را تنها در فرض دوم واجب دانسته‏اند. چنان‏که بعضی دیگر گفته‏اند:
در فرض یأس از بهبود، پرداخت فدیه واجب نیست و اگر اتفاقا بهبود یافت قضای آن نیز واجب نخواهد بود. برخی دیگر گفته‏اند: در فرض امید به بهبودی، بعد از آن تنها قضا واجب است و در فرض یأس از آن، تنها فدیه واجب خواهد بود.
در اینکه سقوط روزه از چنین فردی به نحو رخصت است- بدین معنا که با داشتن مشقّت اگر روزه بگیرد، صحیح است و قضای آن بر او واجب نیست- و یا به نحو عزیمت- که نتیجه آن بطلان روزه می‏باشد- اختلاف است.
اگر تشنگی- به غیر سبب بیماری- بر روزه دار غلبه کند؛ به حدّی که بیم هلاکت وی رود یا بترسد آسیبی جدّی به او برسد و یا برایش حرجی و غیر قابل تحمّل باشد، نوشیدن آب در حدّ ضرورت و رفع عطش، بر او جایز بلکه واجب است؛ لیکن روزه‏اش باطل می‏شود و در ماه رمضان، امساک در بقیه روز واجب است.
اگر شخص برای رفع تشنگی جز مایع حرام همچون شراب، در اختیار نداشته باشد، با ترس از تلف شدن، به مقدار نیاز می‏تواند از آن بنوشد
کراهت قضاوت در حال تشنگی
...
[ویکی فقه] تشنگی (قرآن). تشنگی حالت و کیفیتی است که شخص تشنه دارد. و این حالت دارای آثاری است.
تشنگی حالت و کیفیت تشنه است. در این مدخل از واژگانی مانند «ظما»، «ورد»، «هیم» و «لهث» و جملاتی مانند «یغاثوا بماء»، «یسقی من ماء» و «سقیـهم ربهم» استفاده شده است.
آثار تشنگی
۱. ↑ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۰۸۸، «تشنگی».۲. ↑ نور/سوره۲۴، آیه۳۹.
...

معنی کلمه تشنگی در ویکی واژه

sete
عطش، حالت و کیفیت تشنه.

جملاتی از کاربرد کلمه تشنگی

آنتروپوزوفی راه و مسیر دانش است، تا روح را در آدمی به روح در عالم راهنمایی کند. آنتروپوزوفیست‌ها کسانی هستند که برخی پرسش‌های ویژه را به عنوان نیاز لازم زندگی دربارهٔ طبیعت و سرشت آدمی و دنیا تجربه می‌کنند، درست مانند کسانی که گرسنگی و تشنگی را تجربه می‌کنند.
«پس از بررسی‌های گوناگون داریوش پی برد که باید ۸۴ کیلومتر دیگر کَنده شود تا آبراه‌هایی که فرمانروایان مصری ساخت آن را آغاز کرده و نتوانسته بودند آن را به پایان ببرند، به دریای سرخ برسد. از سوی دیگر برای مشکل آب آشامیدنی ناگزیر بود چاه‌های گوناگونی پدید بیاورد تا کارگران از تشنگی نمیرند؛ بنابراین داریوش که کار به پایان رساندن آبراهه را با یاری مهندسان ایرانی که از زمان‌های کهن در کار کندن آبراهه و کاریز و چاه و سدبندی مهارت داشتند آسان می‌پنداشت، فرمان داد تا کار دوباره آغاز شود و بر سر راه چاه‌هایی کنده شوند تا آب آشامیدنی برای کارگران به دست آید.»
بیشتر پرورش دهنده‌های گل و گیاه بر این عقیده‌اند که برای گل دهی اسپات فیلوم باید شوکی به گیاه وارد کرد که این شوک به گونه‌های گوناگون به اسپات فیلوم وارد می‌شود از قبیل شوک سرمایی، شوک گرمایی که باعث تشنگی دادن به گیاه می‌شود یا اینکه ریشه‌های مویی برگ‌قاشقی توسط تکانیدن خاک مورد شوک قرار گیرد و بعد از این شوک‌ها اسپات فیلوم باید تحت کوددهی خوب قرار گیرد تا برای فصل گل دهی آماده شود. (از میان کودهای مختلف برای این موضوع می‌توان از کود کریستالون ۳۶ درصد نام برد)
و گفت: مردانی بوده‌اند که به یقین بر آب می‌رفتند و آن مردان ازتشنگی می‌مردند یقین ایشان فاضلتر و گفت: برعایت حقوق نتوان رسید مگر بحر است قلوب.
هوای شوق تو لب تشنگی گداخته است شراب دشت جنون سلسبیل می گردد
فراوانی منابع می‌تواند سبب انفجار جمعیت شود که در پایان نیز باعث کم شدن مقدار منابع نسبت به جمعیت می‌شود. در موارد تشنگی و گرسنگی، دستیابی به منابع آب یا غذا سبب بروز خشونت و درگیری می‌شود که همین امر می‌تواند سبب کاهش جمعیت با نرخ بالا در مدت زمان کم شود. موش قطبی مانند دیگر جوندگان از این دست جانوران هستند که معروف به داشتن چرخه افزایش جمعیت سریع و به دنبال آن کاهش جمعیت آن هستند.
در ابتدای این قسمت از سوره، برای اصحاب شمال سه کیفر سنگین و سخت معرفی شده‌است: بادهای کشنده، آب‌های سوزان و سایه‌ای از دودهای متراکم و آتش‌زا. در بخش انتهایی نیز به غذا و آشامیدنی‌های جهنمیان اشاره می‌شود. میوه‌های درخت زقوم و آب سوزان. حالت کیفردیدگان اینطور وصف شده‌است که ابتدا گرسنه می‌شوند و برای رفع گرسنگی شکم‌هایشان را از درخت زقوم پر می‌کنند. این غذا تشنگی شدیدی برایشان به‌همراه دارد. پس برای برطرف کردن تشنگی به مانند شتران بیمار تا سرحد هلاکت از آب سوزان جهنم می‌آشامند. اینها وسایل پذیرایی است که خداوند برای گناه‌کاران و بدکاران امت‌های اولین و آخرین تدارک دیده‌است.
تشنگی من ببین در زیر خاک یک دمم آبی فرست از اشک پاک
ای بره تشنه لبی در شتاب تشنگی آموز مزاج سراب
کم شدن مایعات بدن، عرق کردن زیاد، استفراغ، اسهال، تب، گُرگرفتگی، آفتاب سوختگی، رژیم غذایی، داروهای استروئیدی و احتمالاً بیماری قند در بزرگسالان باشد، شخص مبتلا به این بیماری (تشنگی) عطش زیاد برای خوردن آب دارد.
تشنگی غالب شد و در تف و تاب چشم را بود ای عجب گربود آب
زبس لب تشنگی گشت آن پری روی چو مستسقی دمادم تشنگی گوی
زتاب تشنگی تا شد شبه گون لعل سیرابش علی زد جامه اندر اشک یاقوتی پیمبر هم
بگو کز تشنگی خوابم ببردی ببردی آبم و آبم ببردی
او که خود لذّت و شیرینی طعم کتابخوانی را در کودکی چشیده بود، فعالیت­هایی که تا آن زمان انجام می­داد برای کنجکاوی و روحیۀ پرسشگر او رضایت­ بخش نبود. آن بی­قراری و تشنگی باید به طریقی دیگر و از سرچشمه ای دیگر سیراب می­شد. و آن مسیر، همراه­ شدن با کودکان بود. در همان زمان که در قم درس می‌خواند، در یک مرکز پژوهشی هم کار می­کرد اما احساس می­کرد فعالیتش تأثیر و فایده­ای که باید داشته باشد را ندارد. او هیچ­وقت سودمندی کار پژوهشی را رد نکرده است امّا حس می­کرد این کار روح بی­قرار او را آرام نمی­کند.
طلب تشنگی کن ای گمراه از خدا دائماً همین می خواه
به نخچیر کردن فرود آمدند وز آن تشنگی سوی رود آمدند