معنی کلمه تشرین در لغت نامه دهخدا
تا چون مه آبان نباشد مه آذار
تا چون مه آذار نباشد مه تشرین.فرخی.بسیار شمرد بر تو گردون
آذار و دی و تموز و تشرین.ناصرخسرو.- تشرین آخر ؛ عقرب. ( بحرالجواهر ). ماه سوم پاییز. ( السامی فی الاسامی ). یا تشرین ثانی ، اول آن مطابق است تقریباً با غره نوامبر قیصری و آدوکنیش ایرانی باستانی و بیست وهشتم آبانماه جلالی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- تشرینان ؛ مثنای تشرین. تشرین الاول و تشرین الثانی هی قبل الکانونین. ( ازتاج العروس ).
- تشرین اول ؛ میزان. ( بحرالجواهر ). ماه دوم پاییز. ( السامی فی الاسامی ). غره آن مطابق است با نوزده درجه و چهل وهشت دقیقه میزان و بیست وهفتم مهرماه جلالی و سیزدهم اکتبر و باغیادیش ایرانی باستانی. و در توقیعات تقاویم این روز را روز جستن باد جنوب نویسند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). تشرین اول برابر است با ماه اکتوبر. ( فرهنگ فارسی معین ).