تریاک. [ ت َ / ت ِرْ ] ( اِ ) بمعنی پادزهر است. ( فرهنگ جهانگیری ). معجونی است که معربش تریاق است. و مطلق پازهر را گویند. ( فرهنگ رشیدی ). پازهر را گویند و معرب آن تریاق است. ( برهان ). پازهر بتازیش تریاق و دریاق گویند. ( شرفنامه منیری ). معجونی معروف که دفع زهر کند... و مطلق پادزهر را تریاک گویند و تریاق معرب آن است. ( انجمن آرا ). مطلق پادزهر و پازهر بزی که حجرالتیس باشد. ( ناظم الاطباء ) : و اندر بوشنگ [ بخراسان ] گیاهی است که شیر او تریاک است زهر مار و کژدم را. ( حدود العالم ). که این آشتی جستن از بهر چیست نگه کن که تریاک این زهر چیست.فردوسی.نه از تخم ایرج زمین پاک شد نه زهر گزاینده تریاک شد.فردوسی.سرانجام بستر جز از خاک نیست از او بهره زهر است و تریاک نیست.فردوسی.اگر چند از مار گیرند زهر هم از وی توان یافت تریاک بهر.( گرشاسبنامه ).ز تریاک لختی ز بیم گزند بخوردو گره کرد بر زین کمند.( گرشاسبنامه ).مسخره ای بود که او را متوکل پیوسته عذاب داشتی و مار بیاوردندی تا او را بزدی و تریاک دادی تا بخوردی و شیر را بیاوردندی تا او را عذاب دادی و متوکل از آن خندیدی. ( از مجمل التواریخ ). یک جهان زیر گنبد افلاک کام پر زهرو خانه پر تریاک.سنائی.اگر چه با همه خارم ، ترا شدم تریاک.سوزنی.مهره افعی است آن لب ،زهر افعی باک نیست ای گوزن آسا، نه من فرزند تریاک توام.خاقانی.ندانی که تریاک چشم گوزنان ز دندان هیچ اژدهائی نیاید.خاقانی.هست تریاک رضاش از دم فردوس چنانک زهر چشمش ز سموم سقر آمیخته اند.خاقانی.چو تو در گوهر خود پاک باشی بجای زهر او تریاک باشی.نظامی.نوش گیا پخت و بدو در نشست رهگذر زهر به تریاک بست.نظامی.گوزن از حسرت این چشم چالاک ز مژگان زهر پالاید ز تریاک.نظامی.زهر و تریاک هر دو از یک معدن می آید. ( مرزبان نامه ). بدو گفتم آخر ترا باک نیست کشد زهر جایی که تریاک نیست.( بوستان ).تریاک در دهان رسول آفرید حق صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا.
معنی کلمه تریاک در فرهنگ معین
(تَ )(اِ. )۱ - پادزهر. ۲ - شیره ای است که از تیغ زدن غوزة گیاه خشخاش به دست می آید.
معنی کلمه تریاک در فرهنگ عمید
۱. شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم، و نارسئین است. در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه، و اسهال مؤثر است. ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون. ۲. [قدیمی] پادزهر، تریاق: اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم / وگر تو زهر دهی به که دیگران تریاک (حافظ: ۶۰۴ ).
معنی کلمه تریاک در فرهنگ فارسی
افیون، اپیون، شیره کوکنار، شیرهای که ازپوست، خشخاش گرفته میشود ( اسم ) ۱- پاد زهر پا زهر ضد سموم . ۲- شیر. میو. گیاه خشخاش که با تیغ میگیرند . این شیره در ابتدای خروج از میو. کپسول شکل خشخاش سفید رنگ است ولی در مجاورت هوا تغییر رنگ داده ابتدا زرد و بعدا قهوه یی رنگ میشود. شیر. حاصل حاوی آلکالوئید بسیار است افیون . یا تریاک فاروق . تریاق فاروق . ده کوچکی از دهستان همان جان است که در بخش اردکان شهرستان شیراز و ۱۱ هزار گزی خاور اردکان و هزار گزی شوسه اردکان به شیراز واقع است و ۲٠ تن سکنه دارد .
معنی کلمه تریاک در فرهنگستان زبان و ادب
{opium} [گیاهان دارویی] صورت خشک شدۀ شیرابه ای حاوی شمار بسیاری آلکالوئید، ازجمله مرفین و کودئین و پاپاورین، که پس از تیغ زدن سطح خارجی گرزهای نارس گیاهِ خشخاش بیرون می آید
معنی کلمه تریاک در دانشنامه عمومی
تریاک (صربستان). تریاک ( به صربی: Trejak ) یک منطقهٔ مسکونی در صربستان است که در بوجانوواچ واقع شده است. تریاک ۲۵۵ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه تریاک در دانشنامه آزاد فارسی
تَریاک ماده ای قهوه ای رنگ، تلخ، مخدّر و اعتیادآور که عمدتاً از شیرابۀ تراونده از پوست (برون بر) غوزۀ نارس گونه ای از خشخاش (کوکنار)، با نام علمی Papaver Somniferum (خشخاش خواب آور) از تیرۀ کوکناریان (Papaveraceae) به دست می آید. واژۀ افیون که معادل تریاک است از واژۀ opos به معنای «شیرۀ » منشأ گرفته است. ملل باستان، از صدها سال پیش از میلاد مسیح، افیون را به عنوان دارو می شناختند. در کتابخانۀ آشور بانی پال (قرن ۷پ م) از عصارۀ خشخاش، که داروی همۀ دردها بود، نام برده شده است. مصری ها کشت خشخاش را از سومری ها آموختند. خشخاش از مصر به یونان راه یافت و به عنوان داروی مسکّن، خواب آور و ضد افسردگی مشهور شد. سایر اعراب نیز از طریق مصریان با این ماده آشنا شدند و آن را به ایران هم آوردند. این ماده برای نخستین بار در دورۀ سلطنت سلطان مسعود غزنوی (۴۲۱ـ۴۳۲) به عنوان مادۀ مخدر به کار رفت. مصرف تریاک به صورت خوردن حب تریاک و نوشیدن شربت کوکنار در دورۀ صفوی رواج یافت که با گسترش روزافزون مصرف آن در میان درباریان، گاه و بی گاه سلاطین صفوی مصرف آن را ممنوع می کردند. تا دورۀ قاجار، کشت خشخاش در ایران رواج نداشت. با سکنی گزیدن برخی دراویش هندی و رهنوردان راه طریقت در کنار مقبرۀ شاه نعمت الله ولی و اقدام آن ها به کشت خشخاش برای تأمین نیاز خود، کشت این گیاه کم کم متداول شد. گسترش روزافزون کشت تریاک در اثر رکود سایر محصولات کشاورزی و نیز برخی صنایع، باعث رواج بیشتر مصرف آن شد تا آن جا که پس از پیروزی مشروطه، سران مشروطه و حتی برخی علما به مخالفت با تریاک پرداختند. این مخالفت ها و برخی قوانین تحدیدی دولت تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت که باعث کاهش کشت آن شد. با پیروزی انقلاب اسلامی کشت آن کاملاً ممنوع شد.
معنی کلمه تریاک در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تریاک (اَفْیون)، مادّه ای قهوه ای رنگ، تلخ، مُخدّر و اعتیادآور که عمدتاً از شیرابه تراونده از پوست (برونْبَر) غوزه نارَسِ گونه هایی از خشخاش / کوکنار ، با نام علمیِ پاپاوِرْ سُمْنیفرُم به دست می آید. تریاک به معنی شیرۀ خشخاش است. احکام تریاک برای ریشه یونانی واژه تریاک (به کسر یا به فتح تاء) و تحوّل معنایی آن از «پادزهر» به «افیون» ← افیون ...
معنی کلمه تریاک در ویکی واژه
[tæɾjɒk] / [teɾijɒk] oppio پادزهر. شیرهای است که از تیغ زدن غوزة گیاه خشخاش به دست میآید. عصاره در هوا خشک شده گل خشخاش که با تیغ کشیدن به دور کاسبرگ این گل به دست میآید. پادزهر
جملاتی از کاربرد کلمه تریاک
در سال ۱۹۸۰ حدود ۲ هزار تن تریاک (چه قانونی و چه غیرقانونی) به بازار عرضه شد و به ۵ هزار تن در سال ۲۰۰۰ رسید. سازمان بهداشت جهانی برآورد کرده که برای تأمین نیازهای پزشکی دنیا باید تولید تریاک پنج برابر بیشتر شود. در سال ۲۰۰۲ قیمت تریاک برای کشاورزان حدود ۳۰۰ دلار برای هر کیلو و برای خریداران ۸۰۰ دلار بود اما در خیابانهای اروپا قیمت آن به ۱۶ هزار دلار میرسید.
محسن خلیلی در ادامه توضیحات عجیبش گفت: با توجه به اینکه هر مادهای بعد از چند روز با برخی اقدامات اثرش از بدن خارج میشود باشگاه برای اینکه منافع خود و هواداران را حفظ کند و همچنین ریسکی را متحمل نشود، از ثبت قرارداد او خودداری کرد. ما طی روزهای اخیر علیرغم شایعاتی که وجود داشت برای حفظ آبروی این بازیکن و آیندهاش نمیخواستیم موضوع را رسانهای کنیم و جزو اسرار محرمانه باشگاه میدانستیم اما او با رفتار خود باعث شد تا به توضیح این مساله بپردازیم ی سابقه مصرف تریاک با وافور هم دارد. [۱]
کجاست از لب شیرین یار تریاکی؟ که داد از آن سر زلف چو مار بستدمی
مرا حق ز تریاک اکبر سرشت چه نقصانم از عقرب کور زشت
نخواهم گرچه جانم بر لب آمد پی زهر غمت تریاک از این پس
گر بتریاک وصالم برسانی باری پیشتر زآنکه کند زهر فراق تو گزند
انعام تو عام است و دلم بی بهر است تریاک کزو هلاک خیزد زهر است
حائریزاده تحصیلات حوزوی و قدیمه کرد و در یزد به زمینداری خرید و فروش توتون و تریاک و پنبه و شکر پرداخت. بعداً هم که به تهران رفت، کارش خرید و فروش ملک و آبادی و باغ و قنات بود.
زهر را از صدق خود تریاک دید هرچه دید از پاکی خود پاک دید
این شهر همچنین بزرگترین مرکز تولید تریاک دارویی در جهان است.
تریاک حاوی دو گروه اصلی از آلکالوئیدها است.
با توجّه به گفتههای همسر، دختر و مادر یغما و نیز با خاطراتی که خودم آنها را از زبان یغما شنیدهام پس از ازدواج و احتمالاً در سن 32 سالگی تریاک را ترک میکند. سپس با زمینه اعتقادات دینیاش، به جلسات قرآن روی میکند و قرآن را میآموزد. قرآن و سایر کتب اسلامی که به عربی نگارش یافتهاند، او را با گنجینه سرشار لغات و ادبیات فارسی و عربی آشنا میکند.
روح تریاکیان به بال هوس میپرد گرد کاسهاش چو مگس
با آغاز جنگهای صلیبی، تریاک دوباره در اروپا محبوب شد. جنگجویان مسیحی از طریق مسلمانان با تریاک آشنا شده و با نقل داستانهای خیالی از قدرت جادویی گیاه خشخاش و تریاک و تأثیر شربت سحرآمیز آن بر سربازان ترک ــ که با خوردن تریاک خود را رویینتن میپنداشتند- افسانههایی را در مورد این گیاه دارویی رایج کردند. نظیر چنین افسانههایی در ایران نیز رایج شده و برای مثال در شاهنامه اسدی طوسی دیده میشود.
فغانی بوسه ی ساقیست تریاک شراب تلخ دهان تلخ را شیرین بدین تریاک خواهم کرد
موسم جوش گل و نسترن است لاله تریاکی سیر چمن است
به هر حال، آنچه مسلّم مینماید، این است که او در سن سیسالگی و هنگام ازدواج، هنوز معتاد بوده و تریاک میخورده است. یکی از بحثهای جالب و مورد اختلاف در زندگی یغما، چگونگی سواددار شدن و ورودش به حوزهٔ ادبیات فارسی است.
رابرت ساوتی (۱۸۴۳-۱۷۷۴) یکی دیگر از شاعران «لیک» بود که از سال ۱۸۱۳ تا ۱۸۴۳ به مدت ۳۰ سال ملقب به ملکالشعرا بود. با این حال شهرت وی همیشه تحتالشعاع همعصران و دوستانش مثل ویلیام وردزورث و ساموئل تیلور کولریج قرار داشت. تامس د کوئینسی (۱۸۵۹-۱۷۵۸) مقالهنویس انگلیسی بود که به خاطر نوشتن اعترافات یک انگلیسی تریاکخوار (۱۸۲۱) که شرحی از تأثیر مصرف شربت تریاک بر او و زندگیاش است مشهور شد. ویلیام هزلیت (۱۸۳۰-۱۷۷۸) که دوست کولریج و وردزورث بود یکی دیگر از مقالهنویسان مهم آن زمان است که حتی امروزه نیز به دلیل نقدهای ادبی خود به خصوص بر شخصیتهای نمایشنامههای شکسپیر (۱۸-۱۸۱۷) نامآور است.
احسان یک خواهر (نورانیه) و دو برادر (اسماعیل و رضوان الله) داشت که پس از مرگ پدر و مادر، هرکدام از آنها به یکی از خویشان سپرده شدند. احسان دو سال نزد دایی خود (عبدالمیثاق میثاقیه) زندگی کرد. در همین زمان، بهگفتهٔ خودش دو بار سعی کرد با خوردن تریاک خودکشی کند. اما دیگران به موضوع پی برده و مانع این کار شدند. همبازیهای او در این دوره پسرداییهایش به نامهای مهدی و هدایت بودند.
دلِ ما را که ز مارِ سرِ زلفِ تو بِخَست از لبِ خود به شفاخانهٔ تریاک انداز