ترکمن
معنی کلمه ترکمن در فرهنگ عمید
۲. هریک از افراد این قوم.
معنی کلمه ترکمن در فرهنگ فارسی
ترکمان .
معنی کلمه ترکمن در دانشنامه آزاد فارسی
تُرْکَمَن
قوم ترک آسیای میانه، حاصل اختلاط طولانی ترکان زردپوست غُز و قرلق با سفیدپوستان ایرانی آسیای میانه و خوارزم و خراسان بزرگ. شباهت این قوم به سفیدپوستان ایرانی، بیشتر از شباهت های آنان به ترکان زردپوست است. قریب به اتفاق اتباع مستقر در ترکمنستان از این قوم اند. اهالی ترکمن صحرا در استان گلستان و جماعاتی از مردم نوار مرزی ایران و ترکمنستان در شمال خراسان و ساکنان بخشی از شمال غربی افغانستان، از قوم ترکمن اند. گروه های بزرگی از ترکمن ها در جمهوری های تاجیکستان و ازبکستان و قزاقستان و جماعت هایی از آنان در هشترخان (آستراخان) و استاورپول قفقاز سکونت دارند. ده ها هزار ترکمن در استان تِسِنهان، واقع در شمال غربی چین، زندگی می کنند. در کشورهای ترکیه، عراق، سوریه، لبنان و اردن، صدها هزار نفر ترک زبان به سر می برند که ترکمان نامیده می شوند. میان این مردم و ترکمن های آسیای مرکزی، هیچ نسبتی از نوع پیوندهای قبایل ترکمن ایران و افغانستان و ترکمنستان و ازبکستان وجود ندارد و تنها نسبتی که دیده می شود همان اصل مشترک غزان و قرلقانِ استحاله یافته است. ترکمن ها پدرتبارند و بنابر رسوم خود، مردان برای ازدواج باید شیربها بپردازند. برخلاف بسیاری از ترک های دیگر آسیایی، که قشربندی اجتماعی مبتنی بر تبارخونی داشتند (اشراف بالاتر از عوام بودند)، ترکمن ها بر اساس حرفه قشربندی می شدند (دامداران بالاتر از کشاورزان بودند). اکثر ترکمن ها، که از دیرباز شبان های کوچندۀ چادرنشین بوده اند، امروزه به کشاورزان و دامداران اسکان یافته تبدیل شده اند. دین غالب در میان ترکمن ها اسلام سنی است. اینان، همانند بسیاری از ترکان ایران، بازماندگان ترکمانانی هستند که تا قرن ۸ق در خاورمیانه استقرار یافته بودند. زبان ترکمنی شعبه ای از زبان ترکی غُز است و دو گویش عمده دارد. فرهنگ و ادبیات این قوم را دولت محمد آزادی از ایل گوکلان و فرزند معروفش مختوم قلی فراغی بر پایۀ ادبیات فارسی شکل داده اند. ترکمن ها سنّیِ حنفی اند و طریقت نقشبندیه پیروان فراوانی در میان آنان دارد. قالی و اسب ترکمنی بسیار مشهور است. گروه های بزرگ تشکیل دهندۀ قوم ترکمن را خلق می گویند که در زبان فارسی به ایل تعبیر شده است. ایلات بزرگ ترکمن عبارت اند از ۱. آتا، ساکن غرب ولایت خیوه؛ ۲. آلیلی (عالی ایلی/علی ایلی)، ساکن خیوه و اطراف آن؛ ۳. ارساری (ارزاری)، ساکن اراضی قسمت میانی جیحون از چهارجوی تا بلخ؛ ۴. تکه، بزرگ ترین ایل ترکمن و یکی از سه گروه بزرگ ترکمانان ایران، ساکن اراضی میان بلخان کوه ترکمنستان و کوپه داغ خراسان؛ ۵. چُودور، ساکن جنوب اوست یورت و اراضی میان دریاچۀ آرال و دریای خزر؛ ۶. سارق (ساریق/ساروق)، ساکن مرو؛ ۷. سالور، ساکن مرو؛ ۸. مقر (قره)، ساکن اراضی میان چهارجوی و اندخود افغانستان؛ ۹. گوکلان، یکی از سه گروه بزرگ ترکمن های ایران، ساکن در شرق استان گلستان؛ ۱۰. یمرلی (ایمرلی/یمرعلی)، ساکن اراضی اطراف رودخانه گرگان و ابیورد و درگز و خیوه. ۱۱. یموت، یکی از سه گروه بزرگ ترکمن های ایران، ساکن شرق استان گلستان.