ترنم

معنی کلمه ترنم در لغت نامه دهخدا

ترنم. [ ت َ رَن ْ ن ُ] ( ع مص ) سراییدن. ( دهار ) ( مجمل اللغه ). سراییدن و برگردانیدن آواز. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). سراییدن و سرود. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). و با لفظ رستن مستعمل. ( آنندراج ). غنا، خواندن نیکو و خوش گردانیدن صدا. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) :
مالاح برق ٌ او ترنم طائر.متنبی ( از اقرب الموارد ).|| بانگ کردن کمان درکشیدن و جز آن ، یقال : ترنم الحمام یعنی بانگ کرد کبوتر و کذلک الجندب و القوس و کل ما استلذ صوته. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). || نیکو کردن آواز در تلاوت قرآن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
ترنم. [ ت َ رَن ْ ن ُ ] ( ع اِ ) آواز نیکو.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || سرود و نغمه و ترانه و خوش خوانی. ( ناظم الاطباء ) :
ترنمشان خمار از گوش میبرد
یکی دل داد و دیگر هوش میبرد.نظامی.از تنعم نخفتی و به ترنم گفتی. ( گلستان ).
تنعم روید از کام و زبانی
که با آه و فغانی همدم افتد.ظهوری ( از آنندراج ). || مطلق آواز :
به ترنم هجای من خوانی
سرد و ناخوش بود ترنم خر.سوزنی.|| مطلق آهنگ : و هر قومی را نوعی است از موسیقی ، کودکان را جدا و زنان را جدا و مردان را جدا. چون ترنم کودکان را و نوحه زنان را و سرود مردان را و ویله دیلمان را و دست بند عراقیان را. ( مجمل الحکمه ). || نام یکی از چهار قطعه تألیفات موسیقی. و رجوع به مجمعالادوار نوبت سوم ص 81 شود

معنی کلمه ترنم در فرهنگ معین

(تَ رَ نُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) سراییدن ، آواز خواندن .

معنی کلمه ترنم در فرهنگ عمید

۱. آواز خواندن، زمزمه کردن به آواز خوش.
۲. آواز.

معنی کلمه ترنم در فرهنگ فارسی

آواز، خواندن، زمزمه کردن به آوازخوش
۱-( مصدر ) سراییدن آواز گردانیدن . ۲- ( اسم ) آوازه خوانی . ۳-( اسم ) آواز نیکو سرود نغمه . جمع : ترنمات .

معنی کلمه ترنم در فرهنگ اسم ها

اسم: ترنم (دختر) (عربی) (هنری) (تلفظ: tarannom) (فارسی: تَرنّم) (انگلیسی: tarannom)
معنی: خواندن و زمزمه کردن شعر، آواز، نغمه و سرود به حالت موسیقایی، خواندن شعر، ترانه، و مانند آن ها به حالت موسیقایی و معمولاً با صدای پایین، زمزمه کردن یک نغمه، نغمه، سرود

معنی کلمه ترنم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَرَنُّم، در لغت به معنی خواندن شعر با صوت یا آواز خوش، اما در اصطلاح موسیقی به مفهوم خواندن هجاهایی غالباً بی معنی است که با عنوان «الفاظ نقرات» در تصنیف های کلاسیک ترکی و ایرانی در سده های ۹ تا ۱۲ق/۱۵ تا ۱۸م متداول بوده است.
در دورۀ جاهلیت و صدر اسلام واژۀ ترنم به مفاهیمی چون صدای بغ بغوی کبوتر، غرش رعد، غژغژ کمان و همچنین اصوات آلات موسیقایی چون چنگ و عود اطلاق می شده است. در همین دوره دو واژۀ انشاد و غنا، به معنی «خواندن شعر به آواز خوش» رایج بوده است؛ اما از سدۀ ۲ تا ۸ق/ ۸ تا ۱۴م، واژۀ انشاد معنی «دکلمه» را به خود گرفته، و غنا نیز به معنی آواز درآمده است و در پی آن خواندن شعر کلاسیک به حالت آوازی «ترنم» نامیده شده است.
نویباور، ایکهارد، «ترنم و ترنوم در شعر و موسیقی»، ج۱، ص۲۷- ۲۹، ترجمۀ سیاوش بیضایی، همان، ۱۳۸۴ش، س ۷، شم ۲۸.
در فرهنگ شاعران عرب، زمانی که شعر با لحن یا ملودی اجرا می شده، اما دارای وزن موسیقایی (ایقاع) خاصی نبوده، ترنم و یا تلحین نامیده می شده است. از این رو خواندن اشعار عامیانه، شعر کلاسیک، متون مذهبی، آواز ساربانان (حدی) و سرانجام قرائت قرآن، همه ترنم نامیده شده است.
نویباور، ایکهارد، «ترنم و ترنوم در شعر و موسیقی»، ج۱، ص۲۷- ۲۹، ترجمۀ سیاوش بیضایی، همان، ۱۳۸۴ش، س ۷، شم ۲۸.
در سدۀ ۹ق در ایران عبدالقادر مراغی (د ۸۳۸ق) واژۀ ترنم را کماکان به معنی خوش خوانی یا ادای «نغمات طیبه از حلوق انسانی» به کار می برد.
مراغی، عبدالقادر، شرح ادوار، ج۱، ص۲۴۵، به کوشش تقی بینش، تهران، ۱۳۷۰ش..
...

معنی کلمه ترنم در ویکی واژه

خواندن شعر، ترانه و مانند آنها به حالت موسیقیایی و معمولا با صدای پایین،
سراییدن، آواز خواندن، زمزمه کردن یک نغمه، آواز، سرود.

جملاتی از کاربرد کلمه ترنم

گل درون پرده شب در خواب ناز و بامداد میکند بلبل ترنم تا شود بیدار گل
علی دشتی وجه تمایز سعدی از دیگر غزل‌سرایان را در طنین و ترنمی می‌داند که در اشعار و به‌خصوص غزلیات وی وجود دارد. به تعبیر وی «موزونی و خوش آهنگی» کلام در غزلیات سعدی به سادگی قابل توصیف نیست و آن را به یک منحنی یا دایره تشبیه می‌کند که در آن پیوستگی واژگان با هیچ زاویه‌ای شکست برنمی‌دارد.
او همچنین زیر نظر آریگو ساکی در جام جهانی ۱۹۹۴ و زیر نظر دینو زوف در جام ملت‌های اروپا ۲۰۰۰ شرکت کرد و در هر دو ترنمنت به مقام نایب قهرمانی رسید. او به دلیل مصدومیت جام ملت‌های اروپا ۱۹۹۶ را از دست داد.
کهکشان رادیویی نوعی کهکشان فعال است که در بخش رادیویی طیف بسیار درخشان بوده و زبانه‌های پرانرژی گاز را متصاعد می‌کند. از میان کهکشان‌های فعالی که تشعشعات پرانرژی ساطع می‌کنند می‌توان به کهکشان‌های سیفرت، اخترنماها و بلازارها اشاره کرد. گفته می‌شود که اختر نماها درخشنده‌ترین اشیاء عالم هستند.
از رودکی چیز بسیاری تقبل کردند تا بیتی چند مشوق و مرغب وی به بخارا بگوید و در محلی مناسب بر آهنگ عود بر آن ترنم کند، و در سحری که پادشاه صبوحی کرده بود این ابیات را بر آهنگ عود ساز کرد و بخواند:
گر بلبل طبعم، کند آهنگ ترنم؛ گویم که: ازین نغمه بگلزار دگر بر
بلبلانت در ترنم آمدند جلوه‌ای کن ای گل بیخار هی
رادیو تلسکوپ برای مطالعه رخدادهای رادیویی از ستاره‌ها، کهکشان‌ها اخترنماها، و سایر اشیاء فضایی استفاده می‌شود در طول موجی بین ۱۰ متر (۳۰ مگاهرتز) و ۱ میلی‌متر (۳۰۰کیلوهرتز) در طول موج‌های بلندتر مانند ۲۰ سانتیمتر (۱۰۵ گیگاهرتز) بی قاعدگی‌ها در طبقه یونسفر زمین باعث خمیدگی امواج ورودی می‌شود، به این پدیده جرقه زدن می‌گویند که قابل قیاس با چشمک زدن ستارگان در طول موج مرئی می‌شود جذب امواج کهکشانی توسط لایه یونسفر با افزایش طول موج افزایش می‌یابد تا جایی که طول موج‌ها ی بالاتر از ۱۰ متر با رادیو تلسکوپ‌های زمینی قابل دریافت نیستند.
می از چنگ شیرین لبان کرده نوش به چنگ ترنم سرا داده گوش
داشت در پرده ی شاهدی نوخیز در ترنم زپسته شکر ریز
آدم صفی که بدیع قدرت و صنیع فطرت و نسیج ارادت بود، در نخستین منزل وجود در صدر دولت بر تخت بخت نشست و مسجود مقربان گشت. از بهر آنکه ترنم حال پاک وی در طنین انس این کلمات بود.
حاش لله گر کند آشفته جز مدح علی مرغ عاشق کی به جز بر گل ترنم می‌کند
بلبل شیرین‌ترنم بین که لحن خویش را قند می‌پندارد و هر دم مکرر ساخته
سگی کاندر نمکزار اوفتد گم گردداندروی من این دریای پرشورازنمک‌کمترنمی‌دانم