تداخل

تداخل

معنی کلمه تداخل در لغت نامه دهخدا

تداخل. [ ت َ خ ُ ] ( ع مص ) بهم درشدن. ( زوزنی ). بهم درشدن در یکدیگر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). درآمدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). داخل شدن و مخلوط شدن باچیزی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ): تداخله منه ُ شی ٔ؛ دخله ُ و خامره. ( اقرب الموارد ). داخل شدن چیزی در چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). عبارت از دخول چیزی است در دیگری بدون آنکه بر حجم و مقدار آن بیفزاید. ( تعریفات جرجانی ). در عرف حکما عبارت از نفوذ و دخول اشیاء و اجزاء در یکدیگر می باشد بنحوی که در وضع و حجم متحد گردند و بعبارت دیگر داخل شدن چیزی دیگر بدون آنکه به مدخول فیه از لحاظ حجم و مقدار چیزی افزوده شود و بدیهی است که تداخل به این معنی درجوهر محال است ، زیرا لازمه امکان و وقوع این نوع تداخل این است که تمام جهان جسمانی در یک جزء جای گیردو به حجم و مقدار آن افزوده نشود و چنین امری محال است. ( فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی ص 78 ) :
حزمت دو جهان را به یکی دانه دهد جای
با آنکه در اجسام روا نیست تداخل.قاآنی.|| ( اصطلاح منطق ) تداخل اتفاق دو قضیه بود در موضوع و محمول و دیگر لواحق و عوارض... و در کیفیت بااختلاف در کمیت ، یعنی یکی کلی بود و دیگر جزوی و لامحاله جزوی در کلی لازم آید، ولیکن این دخول و لزوم منعکس نشود. ( اساس الاقتباس چ مدرس رضوی ص 97 ). || ( اصطلاح ریاضی ) تداخل دو عدد آنست که عدد بیشتر، عدد کمتر را عاد شود، مانند 3 و 9. ( تعریفات جرجانی ). || تشابه و التباس امور. ( اقرب الموارد ). || به اصطلاح اطبا، در غذای منهضم ، غیرمنهضم را آمیختن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تداخل در فرهنگ معین

(تَ خُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - درهم شدن . ۲ - درهم خوردن .

معنی کلمه تداخل در فرهنگ عمید

۱. در هم داخل شدن، در یکدیگر داخل شدن.
۲. (پزشکی ) [قدیمی] خوردن غذا بر روی غذای هضم نشده.

معنی کلمه تداخل در فرهنگ فارسی

در آمدن، درهم داخل شدن، دریکدیگرداخل شدن
۱- ( مصدر ) در هم شدن در یکدیگر داخل شدن : (( تداخل اجسام محال است . ) ) ۲- در هم خوردن هنوز غذای قبلی هضم نشده غذایی جدید خوردن . ۳- ( اسم ) در هم شدگی . ۴- در هم خوری . جمع : تداخلات .

معنی کلمه تداخل در فرهنگستان زبان و ادب

{interference} [زبان شناسی] تأثیر منفی دانش یک زبان در یادگیری و به کار بردن زبان دیگر
{interference , optical interference, interference of light} [فیزیک- اپتیک] برهم نهشت اثر دو یا چند موج

معنی کلمه تداخل در دانشنامه عمومی

تداخل (فیلم). تداخل ( انگلیسی: Interference ) یک فیلم به کارگردانی فیلم صامت و فیلم ناطق است که در سال ۱۹۲۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به ویلیام پاول، اولین برنت، دوریس کنیون، و تام ریکتس اشاره کرد.

معنی کلمه تداخل در دانشنامه آزاد فارسی

تداخل (فیزیک). تَداخُل (فیزیک)(interference)
در فیزیک، پدیده ای مرتبط با دو یا چند حرکت موجی، حاصل از برهم کنش و ترکیب آن ها و تولید موج برایندی با دامنۀ بزرگ تر یا کوچک تر. بسته به آن که موج های ترکیب شونده هم فاز و یا در فاز متقابل نسبت به یکدیگر باشند، دامنۀ موج برآیند بزرگ تر یا کوچک تر خواهد بود. تداخل نور سفید، با طول موج های بسیار متنوع، منجر به تولید طیفی از فریزهای رنگی می شود. مثلاً رنگ های رنگین کمانیِ لایه های روغن روی سطح آب یا حبا ب های صابونی که به صورت حلقه های نیوتون درمی آیند، نمونه ای از تداخل نور سفید است. تداخل موج های صوتی با بسامدهای نزدیک به هم، منجر به پدیده ای به نام زَنش می شود. موسیقی دانان اغلب سازهایشان را براساس پدیدۀ زنش کوک می کنند. تداخل نور تکفام، با طول موج منفرد، منجر به تولید الگویی از نوارهای تاریک و روشن می شود. تمام نگاری بر همین اساس است. تداخل سنجی امواج رادیویی نیز امکان پذیر است و از فنون مهم اخترشناسی نوین به شمار می رود.
تداخل (منطق و فلسفه). تَداخُل (منطق و فلسفه)
(در لغت به معنی در یکدیگر داخل شدن و درهم شدن و یکی شدن) اصطلاحی در منطق و فلسفه. ۱. در منطق: چون دو قضیه در موضوع، محمول و لواحقِ آن دو، و نیز در کیفیت (ایجاب و سلب)، متحد و تنها در کمیّت (کلیّت و جزئیت) مختلف باشند، آن دو را متداخل (متداخلان، متداخلتان) می نامند و این بدان سبب است که جزئی داخل در کلی است؛ چنان که در دو قضیۀ «هر انسانی حیوان است» (کلی) و «بعضی انسان ها حیوان هستند» (جزئی)، قضیۀ دوم داخل در قضیۀ اول است؛ ۲. در فلسفه: در فلسفۀ طبیعی کاربرد دارد و آن چنان است که چیزی در چیزی یا جسمی در جسمی دیگر داخل شود، بی آن که به حجم و اندازۀ آن بیفزاید. مُحال بودن تداخل: تداخل اجسام، یا تداخل جواهر امری است آشکارا مُحال؛ زیرا اگر تداخل، امر ممکن باشد، امکان آن نیز هست که سراسر جهان مادی در یک جزء جای گیرد و در عین حال به حجم و اندازۀ آن جزء هم افزوده نگردد. تداخل اعراض برخلاف تداخل جواهر امری است ممکن. از تداخل گاه به «مداخله» نیز تعبیر می شود.

معنی کلمه تداخل در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] داخل شدن چیزی در چیزی دیگر، بدون افزایش حجم و مقدار آن و همچنین فانی شدن عدد بزرگ تر توسط عدد کوچک تر را تداخل می گویند.
تداخل به معنای دوم، اصطلاحی ریاضی بوده و مراد از آن، این است که اگر عدد کوچک تر را دو یا چند بار از عدد بزرگ تر کم کنیم، عدد بزرگ تر به صفر می رسد، مانند عدد «۳» و «۹». از این دو عدد به متداخلین تعبیر می شود و از آن در باب ارث به مناسبتِ بحث از تقسیم سهام، یاد شده است.
[ویکی فقه] تداخل (ابهام زدایی). تداخل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تداخل (منطق)، از اصطلاحات علم منطق و به معنای دو قضیه مختلف در کم و متحد در سایر امور• تداخل (فقه)، از اصطلاحات علم فقه و به معنای داخل شدن چیزی در چیزی دیگر، بدون افزایش حجم و مقدار آن و همچنین فانی شدن عدد بزرگ تر توسط عدد کوچک تر
...
[ویکی فقه] تداخل (فقه). داخل شدن چیزی در چیزی دیگر، بدون افزایش حجم و مقدار آن و همچنین فانی شدن عدد بزرگ تر توسط عدد کوچک تر را تداخل می گویند.
تداخل به معنای دوم، اصطلاحی ریاضی بوده و مراد از آن، این است که اگر عدد کوچک تر را دو یا چند بار از عدد بزرگ تر کم کنیم، عدد بزرگ تر به صفر می رسد، مانند عدد «۳» و «۹». از این دو عدد به متداخلین تعبیر می شود و از آن در باب ارث به مناسبتِ بحث از تقسیم سهام، یاد شده است.
[ویکی فقه] تداخل (منطق). تداخل، از اصطلاحات منطقی بوده و بر دو قضیه مختلف در کم و متحد در سایر امور، اطلاق می شود.
دو قضیه ای را که در موضوع، محمول و لواحق آن دو و نیز کیف متفق باشند، ولی در کم مختلف باشند «متداخل» و نسبت میان دو قضیه متداخل را «تداخل» گویند. دو قضیه متداخل یا هر دو موجبه هستند، مانند: «همه انسان ها حیوان هستند» و « بعضی از انسان ها حیوان هستند» ، یا هر دو سالبه، مانند: «هیچ انسانی دانا نیست» و «بعضی از انسان ها دانا نیستند». دو قضیه را در صورت اول «متداخلتان در ایجاب»، و در صورت دوم «متداخلتان در سلب» گویند.این قضایا را از آن رو متداخل گویند که یکی از آنها داخل در دیگری است زیرا یکی جزئی و دیگری کلی است، و جزئی داخل در کلی است. بین دو قضیه متداخل تقابلی نیست؛ چون اختلاف در کیف ندارند.
احکام متداخلتان
۱. در دو قضیه متداخل، اگر قضیه کلیه صادق باشد قضیه جزئیه نیز صادق است؛ مانند: «هر انسانی ضاحک است» و «بعضی انسان ها ضاحک اند»، ولی عکس آن همیشه صادق نیست؛ مانند: «بعضی حیوان ها انسان اند» و «هر حیوانی انسان است».۲. اگر قضیه جزئیه کاذب باشد قضیه کلیه نیز کاذب است؛ مانند: «بعضی اسب ها انسان اند» و «همه اسب ها انسان اند»، ولی عکس آن همیشه صادق نیست؛ مانند: «همه حیوان ها انسان اند» و «بعضی حیوان ها انسان اند».۳. متداخلتان ممکن است در صدق یا در کذب اجتماع یا افتراق داشته باشند، لیکن در صورت افتراق، همیشه قضیه جزئیه، صادق و قضیه کلیه، کاذب خواهد بود، مانند: «همه انسان ها حیوان هستند» و «بعضی از انسان ها حیوان هستند».

معنی کلمه تداخل در ویکی واژه

درهم شدن.
درهم خوردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تداخل

زامتلا بود اجسام عالمی زآلاش اگر چه هست تداخل محال در اجسام
دو سال بعد، مدل‌های سی و دی به قابلیت عملیات در شب مجهز شدند. ضمناً اجزاء جدیدی نیز اضافه شدند: غلاف ناوبری حرارت‌یاب، تعبیهٔ جایگاهی برای نمایشگر سربالا، عینک ویژهٔ دید در شب، چراغ‌های مخصوص درون آلات دقیق جهت عدم تداخل با عینک دید در شب، یک نقشهٔ دیجیتالی از منطقهٔ نبرد به همراه نمایشگر رنگی مخصوص آن.
حزمت دو جهان را به یکی دانه دهد جای با آنکه در اجسام روا نیست تداخل
در سال ۱۷۸۹، قانون‌گذاران دیگر، اسپنسر رون را که در آن زمان ۲۷ ساله بود، به عنوان قاضی محکمه عمومی منصوب کردند که در سال‌های ۱۷۷۷ و ۱۷۸۸ به عنوان محکمه بدوی سازماندهی شد. زمانی که رون در محکمه عمومی بود (که تا سال ۱۷۹۴ ادامه داشت)، یک قانون را به دلیل تداخل با استقلال قضایی در پرونده‌های کامپر علیه هاوکینز ۱، پرونده‌های ویرجینیا ۳۵–۵6 (1789-1814) لغو کرد (در مورد ادغام محکمه‌های عمومی و سلطنتی). محکمه استیناف این تصمیم را تأیید کرد، اما تاریخ دقیق آن مشخص نیست.
تداخل را درین ره نیست مدخل بدون علم باشد سیر مختل
این ماژول‌ها می‌توانند باهمدیگر ترکیب شده و برای حل مسائل مولتی‌فیزیک، که در آن پاسخ سیستم به وسیله تداخل از زمینه های مختلف فیزیکی مجزا تحت تاثیر قرار (به عنوان مثال برهمکنش میان سیال و سازه ، تجزیه و تحلیل حرارتی مکانیکی، جفت پیزوالکتریکی، گرمایش ژولو غیره) استفاده شوند.
اصلاح‌های بیش از سه موج را اصلاح پیچیده می‌نامند. اصلاح‌های پیچیده ساختاری متداخل دارند یعنی قله‌ها و دره‌های متوالی در محدوده یکدیگر قرار می‌گیرند. در روندها، این تداخل یا همپوشانی بین قله‌ها و دره‌های متوالی وجود ندارد.
فصل سوم برنامه آمریکاز گات تلنت به دلیل تداخل با بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۰۸ به پخش در پاییز موکول شد. در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۸ در شهرهای نشویل، اورلاندو، نیویورک، دالاس، لس آنجلس، آتلانتا و شیکاگو برگزار شد و تا اول اکتبر ادامه یافت. داوران این فصل همانند فصل گذشته شامل شارون آزبورن، پیرز مورگان و دیوید هسلهاف بودند و جری اسپرینگر نیز به عنوان مجری برنامه حضور داشت. از شگفتی‌های این فصل حضور کیتلین ماهر خواننده پنج ساله آمریکایی و اجرای وی بود. در این فصل نیل ای. بوید خواننده اوپرا برنده مسابقه شد و الی متسون خواننده و پیانیست مقام دوم را بدست آورد.
ضرورت حاکمستی بی تغافل بنفی طفره و نفی تداخل
اساس آکوستو اپتیک، تغییر ضریب شکست به خاطر حضور موج صوتی در ماده است. موج صوتی یک شبکهٔ ضریب شکست در ماده به وجود می‌آورد و این شبکه توسط موج نوری «دیده» می‌شود. تغییر ضریب شکست که به خاطر نوسان فشار ایجاد شده، به وسیله آثار شکست نور، بازتاب نور، تداخل و پراش قابل شناسایی است.
وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ و بازگشت هر کار با خواست خداست، و بازگشت هر چیز با علم وی، و هر بودنی با حکم وی. تُرْجَعُ بضم تاء قراءة حجازی و بو عمر و عاصم است، و بفتح تا قراءت باقی، و در معنی متقارب اند و متداخل، لان الامور کلها ترجع الی اللَّه، اذا رجعها اللَّه ای امرها بالرجوع الیه. بعضی مفسران گفتند در معنی تُرْجَعُ الْأُمُورُ که این تصرف بندگانست و ملکت ایشان در اموال و اسباب دنیا، و نفاذ فرمان بعضی بر بعضی در قیامت، آن همه باطل گردد، و فرمان و حکم جز خدای را عز و جل بر خلق نبود، چنانک گفت وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ و گفته‌اند امور اینجا ارواح است، که جای دیگر روح را «امر» نام کرد: قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی باز نمود که روحها همه بوی باز گردد، چنانک جای دیگر گفت اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها و قال تعالی کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ.
یعنی هر مرحله از تراکنش یه گونه‌ای اجرا شود که تداخلی با سایر مراحل نداشته باشد.
قال ابو عبد اللَّه المغربی لمّا قال اللَّه ذلک تداخله العجب فعوقب من ساعته فقیل له التفت فلمّا التفت نظر الی ما هو احسن منه فقال من انت قال انا الذی لا تقوم الا بی، قال و من انت، قال التوفیق. روی انّ صفوان بن امیّة فخر علی رجل فقال انا صفوان ابن امیّة بن خلف بن فلان فبلغ ذلک عمر فارسل الیه و غضب فلمّا جاء قال ثکلتک امّک ما قلت، قال فهاب عمر ان یتکلّم فقال عمر ان کان لک تقوی فانّ لک کرما و ان کان لک عقل فانّ لک اصلا و ان کان لک خلق حسن فانّ لک مروّة و الا فانت شرّ من الکلب.
هدف اصلی منطقه بندی، تفکیک و جداسازی کاربری‌هایی است که تصور می‌شود با یکدیگر ناسازگار هستند. در عمل، منطقه بندی برای حفظ «هویت» جامعه و جلوگیری از توسعه کاربری‌هایی انجام می‌شود که باعث تداخل با ساختمان‌ها و کسب و کارهای موجود می‌گردد.
نیمه‌عمر دارو در حدود ۱۳۵ تا ۱۷۷ روز در مایع مغزی-نخاعی و ۶۳ تا ۸۷ روز در پلاسمای خون است. متابولیسم دارو از طریق هیدرولیز وابسته به (۳’- و ۵’) اگزونوکلئاز انجام می‌شود و تداخلی با سیتوکروم پی ۴۵۰ ندارد. راه اصلی دفع دارو و متابولیت‌هایش از بدن، احتمالاً از طریق ادرار است.
این پانزده جلد کتاب و بیاض که در فوق مفصل و اغلب به تمامه و برخی نیمه یا بیش یا کم به خط احمد صفائی مکتوب افتاده از مال و ملک من بکلی خارج، حق و مال خود اوست. من و سایر اخوان و همشیره های او را در آن بهره و نصیبی نیست. هر یک از ورثه و غیره در آن تصرف نمایند یا بر تداخل آن وسیلت عرفی یا حیلت شرعی جویند به لعنت خدا گرفتار شوند موافق آداب شرع نیز همه را به او هبه شرعیه کردم. الان که دوشنبه ماه ذی القعده الحرام است بر ملکیت او قرار گرفت. این چند کلمه از باب عقد لسان و قطع ورثه مکتوب آمد. خدا عزوجل بر او مبارک و پاینده بدارد. حرره اقل خاکسار ابوالحسن یغما.