لازمه
معنی کلمه لازمه در فرهنگ معین
معنی کلمه لازمه در فرهنگ عمید
۲. (صفت ) [قدیمی] = لازم
معنی کلمه لازمه در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- مونث لازم . ۲- مقتضی : لازم. این گفته آنست که ... ۳- مقرون همراه : و از اتفاقات حسنه که لازم. این دولت روز افروزنست بر سر آن قله درختی بر آمده بود...
جملاتی از کاربرد کلمه لازمه
لازمه- عبادت از عابدی که تعین او عدمی است به هر طریق که واقع شود مخصوص گردد به ذاتی که تعین او عین هستی بود: وقضی ربک الا تعبدوا الاایاه، و جمله عابد حق باشند: کل له قانتون ای کل له عابدون.
باده زنگ از دل مینا نتوانست زدود تیرگی لازمه پای چراغ افتاده است
لیبرترینیسم یک دیدگاه فلسفیِ زیر مجموعه ناسازگارگرایی است. آزادیگرایان به اراده آزادی اعتقاد دارند که طبق آن یک فرد در یک شرایط کاملاً مشخص، قادر باشد عملهای متفاوتی را انجام دهد. لازمه این دیدگاه پذیرش این موضوع است که چیزی در جهان متعین نباشد.
آتش طور و کلیم لازمه ی حال ما واقعه ای با هوس معجزه ای با طلب
تا بود قاعده ی دور و تسلسل باطل تا بود لازمه جنبش افلاک دوام
بهعقیدهٔ لالانی، باقر برخلاف زید به شمشیر نمیاندیشید بلکه بهخاطر دانش گسترده، نسبِ بزرگ و شخصیتِ برترش، مردم به او جذب شدند. بهعلاوه نظریههای باقر دربارهٔ امامت که یک نوع امامتِ غیرانقلابی بود و قدرتِ سیاسی را لازمهٔ امامت نمیدانست، اثر ویژهای بر مردم گذاشت و آنان را پیروانِ دائمیِ او و خانوادهاش کرد.
انس به خداوند نیز با وحشت از غیر خدا ملازمه دارد و نیز هر چه که مانع از خلوت با دل شود، بر دل سخت سنگینی کند.
به نظرِ این حقیر، جانِ الوهیّت و ادیانِ وحیانی، اعتقاد به معاد است ـ که یقینًا لازمهٔ آن، اعتقاد به مبدء وحی هم خواهد بودـ. شاید یکی از وجوه اطلاقِ معنای جزاء بر لغتِ دین، همین امر باشد. کسی که یدعّ الیتیم و لا یحضّ علی طعام المسکین، حتمًا معاد و حساب و کتاب را قبول ندارد که چنین میکند، و لذا مبدءِ حکیم و سریع الحساب و مُنتقِم را نیز نپذیرفتهاست و در یک کلمه، بیدین است.
این فرمهای انانتیومری به سختی به یکدیگر تبدیل میشوند چرا که لازمهٔ تبدیل این دو به هم شکستن پیوند است که نیاز به انرژی زیادی دارد. در مقابل انانتیومرهای آرایشیافته به سادگی به واسطهٔ چرخش حول پیوندهای یگانه به یکدیگر قابل تبدیلند.
هر التزام که تو به کرم عهدِ خویش کردهای، لازمهٔ وفا قرینهٔ آن گردانیده و از عهدهٔ همه بیرون آمده. اکنون بفرمای تا طریقهٔ تسلّیِ من ازین محنت چیست؟ خرگوش گفت: تدبیر آن است که چون بارِ نمک برگیری و به شهر آیی. بر گذرگاهت رودِ آب است و ترا ناچار از آنجا میباید گذشت. چون به میانهٔ رودِ آب رسی ، فرو نشین، چندانک از نمک نیمی بگذازد، پس برخیز و میرو آسوده و سبکبار. هرگه که یک دو بار برین قاعده رفتی ، شتربانرا اگرچ نمک بر جراحت افشانده باشی، فِیما بَعد بارِ نمکت به اندازهٔ وسع نهد . شتر را از شنودنِ این سخن خیال آواز رود در سمعِ دل نشست. خواست پیش از آنکه مضربِ زانو به رود رسانَد، سرودی از فرطِ نشاط آن حالت برکشد و رقصی که به سماعِ حدایِ هیچ حادی نکرد، بدان کلمه که هادیِ طریق نجاتِ او بود، در گرفت.
به نظر ابن رشد متکلمان هرچند به صراحت چنین موجودی را نمیپذیرند لازمه رأی آنان دربارهٔ متناهی بودن زمان در گذشته برخلاف زمان در آینده، پذیرش چنین موجودی است. بدین ترتیب در اصل وجود موجودی که عن شیءٍ است اما زمانی سابق بر آن وجود ندارد اختلافی نیست. اختلاف در نام گذاری این موجود است که فیلسوفان با توجه به عدم سبق زمان بر آن، آن را قدیم مینامند و متکلمان با توجه به ویژگی معلولی و عن شیءٍ بودن آن، آن را حادث میخوانند.
خیمه جاه ترا در خور اجزای طناب امتدادیست که آن لازمه مقدار است
یکی از لازمههای کشاورز شدن افراد و تشکیل اقتصادی مبتنی بر کشاورزی داشتن تقویمی برمبنای حرکت و موقعیت خورشید در پهنهٔ آسمان بود، که در دوران حکومت هخامنشیان این نیاز به تقویم و همچنین همسایگی و تاثیرپذیری از تمدن بابل موجب پیدایش و رواج نوعی گاهشماری شمسی-قمری در ایران، به ویژه در نواحی غربی ایران شد که امروزه به آن گاهشماری پارسی باستان[پ ۱] یا گاهشماری هخامنشی گفته میشود.
سرکشی لازمه سنگدلان افتاده است تیغ را چون کسی از قبضه کهسار کشد؟
به خط سبز نوشته است به مجموعه سرو کآفت بی ثمری لازمه رعنایی است
طبق حکم دیوان عالی ایالات متحده آمریکا در ایالات متحده در برابر بالین (۱۹۶۰) تغییر مقررات سنا با یک اکثریت ساده مقدور است. به هر روی، طبق مقررات کنونی سنا، خود تغییر مقررات را میتوان فیلیباستر کرد و برای ختم مباحثات نیاز به رأی دو سوم سناتورهای حاضر و رأی دهنده است. با وجود این لازمهٔ نوشته شده، این احتمال موجود است که اداره کنندهٔ سنا یک حکم سنا را خلاف قانون اساسی اعمال کند، که این تصمیم را میتوان با یک اکثریت سادهٔ سنا تأیید کرد.
خوابم نماند بو که رسد خواب آخرم آغاز کن ز لازمه من فسانهای