تب و تاب

معنی کلمه تب و تاب در لغت نامه دهخدا

تب و تاب. [ ت َ ب ُ ] ( ترکیب عطفی ، از اتباع ) تف و تاب. تاب و تب. رنج و سوز. سوز و گداز. رجوع به تاب و تب ، و تف شود.

معنی کلمه تب و تاب در فرهنگ معین

(تَ بُ ) (اِمر. ) سوز و گداز، هیجان .

معنی کلمه تب و تاب در فرهنگ فارسی

تف و تاب تاب و تب رنج و سوز سوز و گداز .

معنی کلمه تب و تاب در ویکی واژه

سوز و گداز، هیجان.

جملاتی از کاربرد کلمه تب و تاب

زین گونه که رشک داردم در تب و تاب در وصل، دلم ز یاد هجرست خراب
الله به او [موسی] وحی کرد: «در محل اتصال دو دریا بنده ای از ماست [خضر] که از تو فاضل تر است.» موسی پرسید، «ای پروردگار من، چه طور می‌توانم ملاقاتش کنم؟» الله گفت، «ماهی‌ای را بردار و در سبدی قرار ده (و رها کن)، و جایی که، ماهی را از دست خواهی داد، او را پیدا خواهی کرد.» پس موسی (ماهی‌ای را برداشت و در سبدی گذاشت و) رها کرد، همراه با غلامش یوشع بن نون، تا این که آن‌ها به صخره ای رسیدند (که روی آن) هر دویشان سرهای خود را گذاشتند و خوابیدند. ماهی با تب و تاب در سبد جنبید و از آن بیرون زد و به دریا افتاد و آن جا از طریق دریا راه خود را پی گرفت (یکراست) انگار که در تونلی باشد.
تا رخت کشم به عالم آب آسوده شوم ازین تب و تاب
در حدود ۳۰۱ سال قبل از میلاد دنیای هندسه در تب و تاب بود. نظرات مختلفی در زمینهٔ هندسه وجود داشت و سرانجام اقلیدس با انتشار کتاب اصول بنیادی را بنا نهاد که تا قرن‌ها منسجم‌ترین بنیادهای نظری بشر محسوب می‌شد. روش اقلیدس ساده بود او چند اصل موضوع و چند اصل متعارف را بدون اثبات به عنوان اصول بدیهی پذیرفت و سپس بر اساس آن صدها قضیه دیگر را اثبات کرد که بیشتر آن‌ها بسیار دور از ذهن بودند.
زیر چتر زر و یک سو زاده سعد لعین عابد نالان ز سوز تب و تاب از یک طرف
من ز هجران دخت در تب و تاب مادر از هجر پور، دیده پر آب
«آخرین قاب خالی» داستان کاوش مارال در پی یافتن خاله ماهرخ است، خاله‌ای که در سال‌های پر تب و تاب ابتدای انقلاب و 8 سال جنگ تحمیلی، به دنبال تضاد اعتقادی عمیق، از خانواده خود بریده، اما در تمام این سال‌ها هنوز هم جای خالی تصویر او در میان قاب عکس‌های خاطرات تلخ و شیرین"سولماز"(مادر ماهرخ و مادربزرگ مارال) خالی است و در مرور داستان زندگی مادربزرگ بیمار برای مارال، در فضایی مالامال از حسرت و اندوه خودنمایی می‌کند.
به فرزندان بیاموز این تب و تاب کتاب و مکتب افسون و فسانه
آن آیت رحمت که تب و تاب سپند است در مجمرخشم و غضبش تخم ستم را
چون نبض مستقیم ز پرواز مانده ام گردید معتدل تب و تابی که داشتم
ز تاب زلف تو جانم فتاد در تب و تاب هنوز در سر زلف تو تاب میجویم
تب و تابم مکن انکار صفایی زنهار کآب چشم آمده بر آتش دل برهانم
اجلاس داووس مانند دیگر نشست‌ها و اجلاس‌هایی که میهمانان سرشناسی از سراسر دنیا دارد، محلی برای نشان دادن اعتراض به سیاست‌های دولتمردان هم به‌شمار می‌رود. گروه‌های مخالف جهانی‌سازی، مخالفان سرمایه‌داری، چپ‌ها و سبزها همیشه از این فرصت برای نشان دادن مخالفت‌های خود با سیاستمداران استفاده می‌کردند. اما به نظر می‌رسد که معترضان دیگر تب و تاب گذشته را ندارند؛ زیرا آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اجلاس داووس نقش چندانی در سیاست‌های اجرایی بین‌المللی ندارد.
دلی کو از تب و تاب تمنا آشنا گردد زند بر شعله خود را صورت پروانه پی در پی