کس که هنگام تولد یا قبل از تولد پدرش را از دست داده باشد. یتیم. (توهینآمیز): ترجیحاً بیاصل و نسب، بچه سر راهی یا بدون هویت. بدو گفت نزد منوچهر شو/ بگویش که ای بیپدر شاه نو «فردوسی»
جملاتی از کاربرد کلمه بیپدر
لیف گرت در نقش شخصیت اصلی فیلم در نقش جانی، بچهای بیپدر که هفتتیرکشِ ارشاد شده را به شهر میآورد، را بازی میکند.
ایشان چون این سخن شنیدند همه در خشم شدند و کراهیت نمودند، گفتند: «هل رأیت انسانا قط من غیر اب؟» هرگز هیچ مردم دیدی که بیپدر باشد؟
ز بعد از من برادرها نمایند از تو غمخواری مخور غم گر شوی از کشتن من بیپدر زینب
نیاید ز شاهان کسی پیش تو جز این بیپدر بد گوهر خویش تو
ای بسا رفته ملک پر هنران زار زار از دعای بیپدران
در فقه اسلامی مرد مطلقاً حتی با نبود یتیمان - اعم از اینکه خود زن یتیم بوده یا فرزند بیپدر داشته باشد - حق داشتن بیش از چهار همسر دائم را ندارد. (استیفای عدد) مطابق نظر مشهور در فقه شیعه شمار زن موقت محدودیت ندارد هر چند اقلیت فقها قائل به محدودیت مجموع زن دائم و موقت به عدد چهار هستند. چنانچه زن، شرط فعل مبنی بر ممنوعیت ازدواج دوبارهٔ شوهر را مقرر کرده باشد (بدین صورت که مرد تعهد کند که با زن دیگری ازدواج دائم یا موقت نکند) این شرط مانع از صحت ازدواج دوباره شوهر نیست اما از بابت نقض عهد گناهکار بوده و زن میتواند ضمانت اجراهایی همچون امکان وکالت در طلاق برای خود یا دریافت خسارت پولی دلخواه و مانند آنها از شوهر پیشبینی کند.
ما یتیم و بیپدر شدهایم و مادران ما مثل بیوهها گردیدهاند.
بیپدر طفلی به چنگ آوردهام کز روی او صدهزاران بوسه گر خواهی دهد بی ترس و بیم
مادر دهر اگر مثل تو دختر زاید بیپدر باشم اگر حرمت مادر نکنم
کودکش گفت ای امیر پر هنر هفت طفلیم این زمان ما بیپدر
هرگز در خاطر مریم نیامد که باطن او خزانه قدرت شود، صدفوار آن درّ پاک نگاه میداشت تا آن روز که به جبرئیل امین که غوّاص بحار قدرتست فرمان آمد که آن گوهر دولت را از صدف اسرار بیرون گیر، و در صحرای وجود بر دیده اهل آفرینش عرضه کن. چون در وجود آمد، قومی در تصرّف ایستادند که نبات بیتخم کی روید؟ و فرزند بیپدر چون بود؟ این بنده نیست، و از بندگی وی را جز ننگ نیست، و تقدیر ایشان را جواب میدهد که در خزانه قدرت این چنین اعجوبها بدیع نیست. آدم بنده است، حلقه بندگی در گوش، نه مادر بود او را و نه پدر، فریشتگان همه بندگاناند، نه مادر است ایشان را نه پدر، و عیسی در مهد طفولیّت اوّل سخن که گفت جواب ایشان بود که: إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ من بنده خدایم، مرا از بندگی ننگ نیست، و شرف من خود جز در بندگی نیست. ربّ العالمین تحقیق این را گفت:نْ یَسْتَنْکِفَ الْمَسِیحُ أَنْ یَکُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لَا الْمَلائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ.
«اینها یک عده بیپدر و مادر هستند؛ بیسر و پا و خوشگلاند. وقتی که ریش آنها درآمد، دزدی میکنند. من با اینها دشمنی دارم. اینها دشمن مملکت هستند. به این جهت آنها را کشتهام. من در خارجه که بودم از اینها خیلی بودند و خیلی از آنها را کشتم. اینجا هم که آمدم، دیدم در اینجا هم هستند و آنها را میکشتم.»
تو نخل ماتم باغ فراغ را ثمری نیست ز بعد من به یتیمان بیپدر پدری
همان مهد مسیحا دم نگر کو بیپدر چون بد حکیمی گوید این معنی طلب کن تا که را یابی